Globalization and the Need for Global Citizenship Education

Document Type : Research Paper

Abstract

Today, due to “Globalization”, the fate of all individuals, organizations and governments are more tied together and effects of this process in all areas of human activity is undeniable. By looking at the concept of “Global Citizenship” new expectations of education as a meaningful factor to people’s lives and a tool to develop human character and supplying the social needs, is formed. This paper aims to examine and discuss the characteristics and components of global citizenship, the role, importance and necessity of global citizenship education.
If we accept that the current use of existing resources in the world is unfair and unacceptable and the gap between rich and poor (in all aspects) wide and widens, should ponder choice. Training and education of global citizens (especially children and young people) who wish the world as a place full of justice, equality, peace and sustainable development, respect and protection of racial diversity, religious etc… and also possess other characteristic features addressed in this paper seems to be a powerful tool and solution. In this frame work, poverty and identity crisis of Iranian youth and in the other hand being attracted to the Globalization culture of outsiders, are two points that reveal the necessity for paying more attention to the training of global citizens, to adopt a broad and enormous prospective to the global issues. Therefore, according to the valuable Islamic texts and outlined prominent place for human beings and human values, also with consideration to the rich Iranian culture and civilization in direction with an active role in global co-management, living such training in formal and informal education system and also establishment of a center as such in partnership and cooperation with other educational institutions in the country is suggested

Keywords


 

جهانی شدن و ضرورت آموزش­های شهروندی جهانی

 

یوســف کشـــاورز [1]

.......................................................................................................................

تاریخ دریافت: 28/8/1390       تاریخ پذیرش: 25/11/1390

.......................................................................................................................

چکیده

امروزه به واسطه­ی «جهانی شدن»، سرنوشت تمامی افراد، سازمان­ها و حکومت­ها بیش از پیش به یکدیگر گره خورده و تأثیرات این فرایند بر تمامی حوزه­های فعالیت بشری، غیرقابل­انکار گردیده است. در ادامه و به دنبال طرح مفهوم «شهروندی جهانی» انتظارات جدیدی از آموزش و پرورش به عنوان عامل معنابخش به زندگی افراد و ابزاری برای پرورش شخصیت انسان و رفع نیازهای اجتماعی، شکل گرفته است. این مقاله با هدف بررسی خصوصیات و مؤلفه­های شهروندی جهانی، نقش، اهمیت و ضرورت آموزش­های شهروند جهانی را مورد بحث و بررسی قرار می­دهد.

اگر بپذیریم که استفاده­ی کنونی از منابع موجود در جهان، غیرمنصفانه و غیرقابل­قبول است و شکاف فقیر و غنی (از همه­ی جنبه­ها) وسیع و وسیع­تر می­شود، باید چاره­ای اندیشید. آموزش و تربیت شهروند جهانی (به­ویژه کودکان و جوانان) به عنوان فردی که خواهان تبدیل شدن جهان به مکانی سرشار از عدالت، برابری، صلح و توسعه­ی پایدار، احترام و پاسداشت تنوع و گوناگونی نژادی، مذهبی و ... می­باشد و همچنین دارای خصوصیات دیگری است که در این مقاله به آن پرداخته شده، راه­حل و ابزاری قدرتمند به نظر می­رسد. در این چارچوب، فقر و بحران هویت جوان ایرانی و از طرفی جذب شدن به فرهنگ جهانی­سازی بیگانگان، دو نکته­ای است که ضرورت توجه به آموزش­های شهروند جهانی به منظور اتخاذ نگاه وسیع­ و کلان­تر به مسائل جهانی را نمایان می­سازد. بنابراین با توجه به متون ارزشمند اسلامی و جایگاه والای ترسیم­شده برای انسان و ارزش­های انسانی و همچنین با توجه به فرهنگ و تمدن غنی ایرانی و در راستای ایفای نقش فعالانه در مدیریت مشترک جهانی، فراگرفتن این قبیل آموزش­ها در نظام آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی و همچنین تاسیس مرکزی تحت همین عنوان با همکاری سایر نهادهای آموزشی در کشور پیشنهاد می­شود.

واژگان کلیدی: جهانی شدن، شهروند جهانی، آموزش شهروندی جهانی

مقدمه

اهمیت عملکرد آموزش و پرورش تا بدان­جاست که روسو آن را «کشتی نجات­دهندی بشر اجتماعی» و کانت آن را «ابزاری برای انسان نمودن انسان» می­داند. همچنین آن را عاملی معنابخش به زندگی همه­ی افراد جامعه می­دانند. به طور کلی، هدف از تشکیل نظام آموزشی در سراسر دنیا را می­توان در دو هدف کلی پرورش شخصیت انسان و رفع نیازهای اجتماعی، خلاصه نمود (فتحی واجارگاه و واحد چوکده، 1385).

بدیهی است که کشورهای مختلف جهان با توجه به ماهیت و زیرساخت­های حکومتی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و نظامی، تصویری خاص از انسان و جامعه­ی مطلوب، در نظر داشته باشند. روشن است که رسیدن به تصویر پیش روی جوامع، تنها از طریق نظام آموزشی و تربیتی امکان­پذیر است. چنانچه اندیشمندان گذشته نظیر افلاطون، بنیاد مدینه­ی فاضله­ی ترسیمی را بر پایه­ی تربیت قرار داده است و در دوران معاصر نیز، دیویی همبستگی دقیقی بین تربیت و دموکراسی برقرار می­کند و تنها دموکراسی­هایی را پایدار می‌داند که از سر آگاهی باشد.

اگرچه تصویری که هریک از کشورها از «تربیت» به دست می دهند، وابسته به ماهیت و زیرساخت­های آن­هاست، ولی مهم­ترین عنصری که بدون آن دستیابی به اهداف امکان­پذیر نمی­نماید، انسانهایی­اند که به هدایت و راهبری جوامع می­پردازند. از این­رو در هسته­ی مرکزیِ تصویر کلان از نظام تربیتی، انسان­ها قرار دارند. بنابراین همزمان با ارائه­ی تصویر از نظام تربیتی، تصویر شهروند مطلوب نیز ساخته می­شود (آلتریختر و الیوت، 2000؛ به نقل از قائدی، 1385).

از سویی دیگر، امروزه با پدیده­ای به نام «جهانی شدن» مواجه هستیم که به گفته­ی رابرتسون، بر «در هم فشرده شدن جهان و تراکم آگاهی نسبت به جهان» دلالت دارد (رابرتسون، 1380: 35) و به گفته­ی واترز «فرایندی است که در آن قیدوبندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین می­رود و مردم به­طور فزاینده‌ای از کاهش این قیدوبندها آگاه می­شوند» (واترز، 12:1379). بنابراین ما شاهد هستیم که از نگاه­ها و از ابعاد مختلف (البته بیشتر از دیدگاه اقتصادی و وابستگی اقتصاد و تجارت جهانی) به موضوع جهانی شدن پرداخته می­شود؛ هم نگاه بدبینانه و هم نگاه خوش­بینانه و فرصت­طلبانه، هم نگاه به جهانی شدن به عنوان یک پروسه و هم به عنوان یک پروژه (جهانی­سازی) و ... . جدای از همه­ی این مباحث که در جای خود مهم و قابل بحث می­باشد، به نظر می­رسد که سرنوشت همه­ی انسان­های ساکن در کره­ی زمین بیش از پیش به هم گره خورده است و متأثر از یکدیگر شده است و به عبارتی همه عضوی از این جامعه­ی جهانی و به عنوان یک «شهروند جهانی» محسوب می­شوند.

در این مقاله نخست به طرح مسئله پرداخته می­شود و در ادامه، ضمن اشاره­ای مختصر به تاریخچه و تعریف جهانی شدن و جمع­بندی این مبحث، مفهوم شهروند جهانی و آموزش شهروندی جهانی، نقش، اهمیت، ضرورت و مولفه­های آن طرح و بررسی خواهد شد و بر این اساس در نهایت، پیشنهادهایی ارائه خواهد شد.

بیان مسئله

جهانی شدن برای انسان امروزی، به صورت یک واقعیت غیرقابل­انکار درآمده است و به دنبال آن، مفهوم «شهروند جهانی» طرح گردیده که متعاقب آن، آموزش­ مباحث جهانی و آموزش­های شهروندی جهانی، هم در بین مباحث درسی و آموزش رسمی کشورها و هم در آموزش­های غیررسمی مطرح شده است.

در دنیای به سرعت در حال تغییر و وابسته شدن، آموزش می­تواند و باید به جوانان برای رویارویی با چالش­های آتی و پیش روی کمک کند، چرا که زندگی کودکان و جوانان به­شدت به­وسیله­ی آنچه در دیگر بخش­های جهان رخ می­دهد، تغییر شکل یافته است و آموزش و پرورش برای شهروندان جهانی باید به آنان دانش، فهم، مهارت و ارزش­هایی را که برای مشارکت کامل در تضمین رفاه خود و دیگران و ایجاد مشارکت سازنده هم در سطح محلی و جهانی لازم است، بدهد (آکسفام) و به گفته­ی دکتر بانک[2]، استاد سیستم های آموزشی در دانشگاه ایندیانا «اکنون هر فرد می­تواند در هر زمانی هر چیزی را از هرکسی دیگر یاد بگیرد». در این حالت، جامعه­ی جهانی اکنون با وظیفه­ی آماده­سازی جوانان برای مواجهه با چالش­های جهان در حال دگرگونی، روبه­روست (بانک، 2009).

همان­طور که سجادی بیان می­کند، اشکال جدید بی­سوادی، عدم مهارت در به­کارگیری به­روزِ توانایی­های اساسی، توان پایین ادراکی در بین جوانان، عدم آمادگی آشکار برای ورود به بازار کار، عدم توان پاسخگویی به نیازها و نبودن پتانسیل یکپارچه شدن نظام­های آموزشی، تحصیلات ناموزون با نیازهای بازار و افزایش نابرابری­های اجتماعی و ... از جمله مواردی هستند که ضرورت جهانی شدن تعلیم و تربیت را نمایان می­سازد و تغییرات اساسی در اهداف، محتوا و روش­های تعلیم و تربیت را اثبات می­کند (سجادی، 1382).

لذا مسئله­ی اصلی که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد، عبارت است از این که: آموزش­ شهروند جهانی چه ویژگی­ها و مؤلفه­هایی باید داشته باشد و نقش، اهمیت و ضرورت و جایگاه آن در نظام آموزشی ایران و دیگر کشورها چیست؟

مفهوم و تاریخچه جهانی شدن

هر چند امروزه به مدد پیشرفت فن­آوری و تکنولوژی­های ارتباطی از قبیل ماهواره، اینترنت و شبکه­های اجتماعی مجازی، فهم جهانی شدن آسان­تر شده است و همه­روزه در اخبار و رسانه­ها از اوضاع جهان و تأثیر و تأثر متقابل اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطلع می­شویم، با وجود این شاید مفهوم جهانی شدن و تعریف آن به این سادگی نبوده است و تعریفی جامع از آن توسط صاحبنظران ارائه نشده است.

واژه­ی جهانی شدن (Globalization) از دهه­ی 1990 به عنوان موضوع روز مطرح شده و به گفته­ی بعضی از صاحب­نظران از جمله مالکوم واترز برگرفته از واژه­ی Global است که قدمتی چهارصد ساله دارد (واترز، 10:1379). عموماً جهانی شدن را به سه دوره تقسیم می­کنند:

1- از قرن 16 تا پایان جنگ دوم جهانی در سال 1945، با مشخصات افزایش جمعیت اروپا، اختراعات گسترده، انقلاب صنعتی، تجاوز نظامی و رواج کارگری؛

2- از سال 1945 تا فروپاشی بلوک شرق در سال 1989 که دوران شکل­گیری سازمان­های بین المللی بوده؛

3- از سال 1989 تاکنون، پیروزی غرب در جنگ سرد و تثبیت نظام تک­قطبی آمریکا (شکوری، 1389).

به نظر واترز، جهانی شدن فرایندی است که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین می­رود و مردم به­طور فزاینده­ای از کاهش این قید و بندها آگاه می­شوند (واترز،12:1379).

به نظر مارتین آلبرو :«جهانی شدن، به همه­ی جریاناتی اطلاق می­شود که با آن همه­ی مردم جهان در یک جامعه­ی جهانی در حال تعامل هستند». به نظر آنتونی گیدنز: «جهانی شدن یعنی عمیق شدن روابط اجتماعی در سطح وسیع به­طوری که فاصله­ها نامحسوس شوند و بتوان علت وقوع یک حادثه در یک محل را در منطقه­ای کاملاً مجزا و دور، جستجو کرد». به نظر یان آرت شولت: «جهانی شدن، روندی است که در آن روابط اجتماعی دارای ماهیت بدون مرز و فاصله می­شوند. بنابراین همه­ی انسان­ها، در یک جهان در حال تعامل هستند» (شکوری، 1389).

رابرتسون در تعریف جهانی شدن عنوان می­کند: جهانی شدن به در هم فشرده شدن جهان و تراکم آگاهی نسبت به جهان دلالت دارد (رابرتسون، 35:1380).

بنابراین می­توانیم جهانی شدن را به عنوان فرایندی در نظر بگیریم که در آن سرنوشت انسان­ها در ابعاد گوناگون وابسته به یکدیگر گردیده و محدودیت­ها و مرزهای جغرافیایی و ارتباطی از میان برداشته شده و به تعبیری کوچک شدن جهان و به تعبیری دیگر، بزرگ­تر شدن انسان را به دنبال داشته و درغایت و نهایت آن، جامعه و نظام واحد جهانی است. در منابع اسلامی شکل­گیری نظام واحد جهانی بشارت داده شده است و در همین راستا، اعتقاد به مهدویت نیز گواه بر این تفکر و نگاه می­باشد.

ابعاد جهانی شدن

بیشتر، جهانی شدن را در چهار حوزه­ی فنی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بررسی می‌کنند:

1- در حوزه فنی و تکنولوژیک: سخن از انقلاب صنعتی سوم است. انقلاب صنعتی نخست در سده­ی هجدهم، دگرگونی در حوزه فن­آوری تولید بود. انقلاب صنعتی دوم در نیمه دوم سده نوزدهم بود و منجر به دگرگونی در حوزه­ی بازرگانی و پیوستاری شد و اکنون در پایان سده بیستم، انقلاب صنعتی سوم، حوزه­های ارتباط، مصرف و اطلاعات را کاملاً دگرگون کرده است. فن­آوری ماهواره­ای و رسانه­های الکترونیکی باعث پدیدار شدن حوزه­ی همگانی فراگیری در سطح جهانی شده است که آن را دهکده­ی جهانی الکترونیکی نامیده­اند.

2- حوزه اقتصادی: در این حوزه، با فراموش شدن اقتصاد کنزی، کنترل دولت بر اقتصاد ملی روزبه­روز بی­معناتر می­شود. در حوزه اقتصاد، شرکت­هایی به نام شرکت­های چندملیتی ظهور کردند که دیگر وابسته به یک دولت نیستند و از چند ملیت درست شده­اند. البته امروزه شرکت­های چندملیتی هم تا اندازه­ای از رونق افتاده­اند و شرکت‌های «فراملیتی» در حال شکل­گیری هستند و بخش بزرگی از اقتصاد جهانی در دست این شرکت­ها است.

3- از دید سیاسی: با پیدایش و گسترش اختیارات نهادهای سیاسی جهانی، دگرگونی­های شگرفی در حوزه­ی توانمندی و حاکمیت دولت­های ملی و سامانه­ی بین المللی رخ داده است. از سویی دیگر، گسترش حقوق بین­المللی، مرزهایی برای آزادی عمل دیرینه­ی دولت­ها در پهنه­ی بین­المللی ایجاد می­کند.

4- در گستره­ی فرهنگی: باید از پیدایش جامعه­ی مدنی جهانی سخن گفت. جنبش­های فرهنگی و اجتماعی، جزئی از این جامعه هستند. برخی از نویسندگان، از پیدایش پیوندهای فراملی[3] در برابر مفهوم پیوندهای فراملی[4] سخن گفته­اند. جامعه­ی مدنی بین­المللی به عنوان شبکه­ای که آماج و آرمان­هایش مرز نمی­شناسد، از پدیده­های اصلی پیوندهای فراملی هستند (نش، 10:1380).

مفهوم شهروند جهانی

آکسفام، کنفدراسیون بین­المللی متشکل از 15 سازمان که در 98 کشور جهان با همکاری شرکا و متحدین خود در سراسر جهان، برای پیدا کردن راه حل های پایدار برای فقر و بی­عدالتی فعالیت می­کنند[5]، ویژگی­های شهروند جهانی را چنین برمی­شمارد و ابراز می­کند که فردی را شهروند جهانی می­داند که:

- نسبت به جهان وسیع تر آگاه است  و دارای حس ایفای نقش به عنوان یک شهروند جهانی می­باشد.

- به تفاوت و گوناگونی­ها احترام می­گذارد.

- دارای فهم است نسبت به این­که جهان از لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژی و زیست­محیطی چگونه عمل می­کند.

- از بی­عدالتی اجتماعی منزجر و خشمگین شده است.

- در طیف وسیعی از سطوح محلی تا جهانی، مشارکت و فعالیت می­کند.

- خواهان اقدام برای تبدیل شدن جهان به مکانی پایدارتر است.

- مسئولیت اعمال خود را به عهده می­گیرد. (وب سایت اینترنتی آکسفام)

به عبارتی این کنفدراسیون، عناصر اصلی شهروند جهانی مسئول را در سه طبقه­ی کلی دانش، مهارت­ها و نگرش­ها مطابق با نمودار زیر بیان می­کند:

 

 

 

نمودار شماره 1: عناصر اصلی شهروند جهانی

خصوصیات شهروند جهانی

قائدی (1385) سه قالب کلی برای خصوصیات شهروند آینده را بدین صورت برشمرد:

• دانش، مهارت و نگرش جهانی اندیشیدن و عمل کردن

• دانش، مهارت و نگرش دموکراتیک

• توانایی در کاربرد فن­آوری اطلاعات

او همچنین بیان می­کند که این سه مفهوم به­شدت درهم تنیده شده و اثر متقابل و چندجانبه دارند . فن­آوری اطلاعات باعث نزدیکی سریع و آسان افراد و ملت­ها شده است. این امر موجب شده است اگر تا دیروز مردم یک کشور به صورت محلی اندیشیده‌اند و به نحوه­ی عمل دموکراتیک در درون خود می­اندیشیده­اند، امروز به اقدام دموکراتیک در سطح جهانی و بین ملت­ها بیندیشند. فن­آوری اطلاعات باعث شده است تا مردم جهان در عرصه­ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به یکدیگر وابسته گردند و این وابستگی، لزوم اندیشه و عمل جهانی را پدید آورده است. در نهایت می­توان گفت در قالب جهانی باید به صورت دموکراتیک عمل کرد و ابزار و اندیشه و عمل دموکراتیک، فن­آوری اطلاعات است. در واقع گذر از یاد دادن به یادگیری، یکی از خصوصیات مهم و دو جانبه­ی شهروند آینده است و می­توان گفت شهروند آینده یا هزاره­ی سوم باید چشم­اندازی سازگارتر با آینده را در خود پرورش دهد، بتواند شقوق مختلف آینده را تصور کند، دارای مهارت­های فکری انتقادی و تصمیم­سازی خلاقانه باشد و بتواند به عنوان یک شهروند فعال در جامعه­ی جهانی مشارکت کند (قائدی، 1385).

به­صورت کلی و به عنوان جمع­بندی، می­توان خصوصیات شهروند جهانی را در نمودار زیر، خلاصه کرد:

 

نمودار شماره 2: خصوصیات شهروند جهانی

ضرورت و نقش آموزش شهروندی جهانی در قرن 21

اگر بپذیریم که استفاده­ی کنونی از منابع موجود در جهان، غیرمنصفانه و غیرقابل­قبول است و شکاف میان فقیر و غنی وسیع و وسیع­تر می­شود، راه حل و ابزار قدرتمندی که برای تغییر جهان به نظر می­رسد، آموزش است؛ آموزش برای همه و به­ویژه برای کودکان و جوانانی که بزرگسالان و تصمیم­گیران و به تعبیری آینده­سازان فردا هستند، مخصوصاً آموزش برای شهروندی جهانی، که کودکان و جوانان را به مراقبت از سیاره­ای که بر روی آن زندگی می­کنیم و گسترش همدلی با کسانی که در آن سهیم هستیم، تشویق و ترغیب می­کند.

آموزش برای شهروندی جهانی، کودکان و جوانان را در استفاده از طیف گسترده­تری از روش­های یادگیری فعالانه و مشارکتی، درگیر می­کند و این امر به نوبه­ی خود، یادگیرنده را به ایجاد و پرورش اعتمادبه­نفس و عزت نفس، مهارت­های ارتباطی و تفکر انتقادی، و نیز مشارکت و حل تعارض که باعث بهبود انگیزه، رفتار و پیشرفت می­شود، تشویق می­کند (برگرفته از پایگاه اینترنتی آکسفام).

همان­طور که شکوری بیان می­کند، نقش آموزش در گسترش ظرفیت­های جهانی را باید در سه حوزه­ی توانمندی، توسعه و فهم و یا به عبارتی در قلمروهای بینشی، مهارتی و معرفتی و اصلاحات مربوطه به عنوان انطباق با شرایط نوین، در نظر گرفت (شکوری، 1389). بدین ترتیب باید برای ایجاد و افزایش و اصلاح شناخت و نگرش و مهارت­های شهروندان نسبت به مسائل جهانی اقدام کرد تا بتوان آنان را به عنوان شهروندان جهانی (با خصوصیات و ویژگی­هایی که برای آن گفته شد) تربیت نمود.

آموزش شهروندی جهانی و برنامه درسی کشورها

هرچند آموزش شهروندی منجر به تحکیم و تقویت نظام ارزشی مهارت­های شهروندی در جهت استحکام دموکراسی و مشارکت پایدار شهروندان می­گردد و این مؤلفه ضامن بقاء و تداوم حیات اجتماعی و توسعه­ی همه جانبه­ی جوامع صنعتی و رو به پیشرفت است، با وجود این باید توجه داشت که نظام آموزش و پرورش در عین اتکاء بر باورها و ارزش­های جامعه باید در حفظ ارتباطات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جهانی و تغییر الگوی روابط بین­المللی از طریق شکل­دهی چارچوب­های ذهنی متناسب با دنیای پر کنش و واکنش امروز گام بردارد و آموزش شهروندی به دانش­آموزان با توجه به تحولات سریع اجتماعی، فن‌آوری و سیاسی دوران معاصر را در درون محتوای درسی دانش­آموزان قرار دهد.

کوبورن از جمله مؤلفه­های ده­گانه­ای که برای نظام جدید آموزشی، دانش، تعلیم و تربیت و یادگیری برمی­شمارد، به استفاده از گروه­های مجازی در سراسر جهان و شکستن مرزهای زمانی و فضایی که به نوعی به ضرورت بعد جهانی آموزش و آموزش شهروندی اشاره دارد، می­پردازد (کوبورن، 2003). هندریکس چهار مؤلفه­ی ساختار آموزش را که به اعتقاد او باید برگرفته از واقعیت­های تاریخی و کنونی باشد، برمی­شمارد:   1- بررسی ارزش­های جهانی و انسانی از قبیل حقوق انسانی، ارزش­ها، عزت انسانی و ارزشمندی وجود انسان­ها، 2- بررسی نظام­های جهانی، 3- بررسی مسائل و مشکلات جهانی از قبیل صلح و امنیت، مسائل رو به رشد، مسائل محیطی و حقوق انسانی و نهایتاً: 4- بررسی تاریخ جهانی (هندریکس، 1998).

امروزه نظام­های آموزشی کشورهای مختلف جهان در اشکال و ابعاد گوناگون به آموزش و تربیت شهروندی و شهروند جهانی توجه دارند. برای مثال در نظام آموزش و پرورش کشور انگلستان، همان­طور که گروه مشاوره­ی شهروندی در این کشور پیشنهاد داده، زمان اختصاص­داده­شده در برنامه­ی درسی مدارس متوسطه، مؤثرترین راه برای آموزش شهروندی است تا با ارائه­ی برنامه درسی ثابت، جوانان را به صورت شهروندانی فعال درآورند. در این کشور، به هر حال  DFES(وزارت آموزش و مهارت­ها) نگرشی روشن به آموزش شهروندی دارد که به مدارس، اختیار لازم را در ارائه­ی مدل­های مختلف آموزش شهروندی داده است (آندریوز و مایکوک،2007).

همچنین کشور سنگاپور به خاطر مسائل مربوط به چندفرهنگی­بودن، از طریق برنامه­ی درسی ملی­ برای مدارس متوسطه و به­ویژه از طریق کاربرد مطالعات موردی بین المللی، همزمان ایجاد اجتماعی ملی و متحد و داشتن نگاه جهانی را دنبال می­کند. به بیانی دیگر، در جهانی که از سویی مصمم به تقویت هویت متمایز ملی و گروهی است و از سویی دیگر در حال جهانی شدن و متکی و وابسته شدن به یکدیگر است، سیستم آموزشی سنگاپور این اهداف مختلف را از طریق برنامه­ی درسی مطالعات اجتماعی ملی­ خود برای مدارس متوسطه با تمرکز بر موضوعات جهانی دنبال می­کند و در این کشور تأکید آموزش شهروندی بر اساس و تکیه بر موضوعات جهانی و تربیت شهروند جهانی است(چینگ هو، 2009).

سازمان آموزش و پرورش اسکاتلند نیز با لحاظ کردن آموزش­های شهروند جهانی در برنامه­ی درسی مدارس این کشور، اصول شهروند جهانی در برنامه­ی درسی را چنین برمی­شمارد:

  • دانستن، مراقبت و احترام به حقوق، مسئولیت­ها، ارزش­ها و عقاید دیگران در اسکاتلند در و فهم نقش اسکاتلند درون جهان وسیع تر؛
  • · توسعه­ی آگاهی و فهم اشتغال در فرایندهای دموکراتیک جهت کسب توانایی مشارکت در تفکر خلاق و تصمیم­گیری در مدارس و جوامع در سطح محلی، ملی و جهانی؛
  • فهم و درک وابستگی متقابل بین افراد، محیط زیست و تأثیر اقدامات در سطح محلی و همچین در سطح جهانی؛
  • قدردانی و بزرگداشت تنوع تاریخ، فرهنگ و میراث اسکاتلند و تعامل با دیگر سنت­ها و فرهنگ­های سراسر جهان؛
  • · تفکر خلاقانه و منتقدانه و همچنین عمل کردن مسئولانه در همه­ی جنبه­های زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی (برگرفته از وب­سایت آموزش و پرورش اسکاتلند).

در کشور ایران هم در زمینه­ی آموزش­­های شهروندی، محتوای درسی در نظام آموزش و پرورش بیشتر بر تربیت شهروند ملی و با هدف تقویت انسجام ملی تأکید دارد. همان­طور که هاشمی (1388) در تحقیق خود نشان می­دهد، تحلیل محتوای کتاب­های درسی دوره­ی متوسطه در ایران حاکی از آن است که مؤلفین کتاب­های درسی با تأکید بر تشابهاتی مانند «زبان فارسی» به عنوان زبان ملی، «مسلمان» و «مذهب شیعه» بیشتر در جهت انتقال پیام انسجام ملی بوده­اند و نسبت به تکثر ذاتی درون­فرهنگی کشورمان کم ­تر توجه نشان داده­اند و جهت گیری اصلی کتاب­های درسی در ارتباط با آموزش صلح، بر حفظ انسجام ملی و تمامیت ارضی کشور، شناسایی دشمن، آشنا ساختن یادگیرندگان با سیاست­های استعماری کشورهای قدرتمند غربی، عدم توازن قدرت و مبادلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها در سطح بین المللی و مقابله با فتنه و تهاجم دشمنان می­باشد (هاشمی، 1388). بنابراین همان­طور که می­بینیم، جای طرح مباحث و موضوعات جهانی به­ویژه مباحث مرتبط با تربیت شهروند جهانی در نظام آموزشی کشورمان خالی می­باشد.

بحث و نتیجه­گیری

همان­طور که فتحی واجارگاه و واحد چوکده اشاره می­کنند، آموزش­های شهروندی به­صورت کلی، تعامل بین فرد و جامعه را جهت می­دهد و تعهد دوجانبه میان فرد و حکومت را به­وجود می­آورد؛ بدین­سان که از یک سو موجب مشارکت آگاهانه­ی فرد در فعل­وانفعالات جامعه و از سوی دیگر، موجبات احترام و ایفای حقوق فردی توسط حکومت را فراهم می­کند (فتحی واجارگاه و واحد چوکده، 1385، ص 95). این آموزش‌ها همچنین ظرفیت­های افراد و گروه­ها را برای مشارکت و تصمیم گیری و عمل آگاهانه و مسئولانه در زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، رشد و پرورش می­دهد (لطف­آبادی، 1385).

همان­طور که می­بینیم، به­واسطه­ی جهانی شدن، انتظارات جدیدی به­ویژه از آموزش و پرورش رسمی و همچنین از آموزش و پرورش غیررسمی و خارج از مدرسه شکل گرفته است و امروزه به­واسطه­ی سرعت و شتاب تغییرات در حوزه­های مختلف و وابسته شدن سرنوشت افراد، سازمان­ها و حکومت­ها به یکدیگر، ضروری به نظر می­رسد که آموزش‌های شهروندی جهانی نیز در برنامه­های درسی آموزش و پرورش جای گیرد و ساختار، اهداف و محتوای تعلیم و تربیت، متناسب با تغییرات بازنگری شود و در کنار نگاه­های مختلف به پدیده­ی جهانی شدن، نظام آموزش و پرورش با پذیرش جهانی شدن به عنوان یک واقعیت، جدای از تفاسیر و بهره­برداری­های مختلف، از آن روشن­بینانه به ایجاد و عمق­بخشیدن به نگرش مورد پذیرش خود و همچنین به ایجاد و ارتقای آگاهی­ها، مهارت­ها و توانمندی در مورد نظام ارزشی خود متناسب با جامعه­ی جهانی و اوضاع آن بپردازد.

همان­طور که در اعلامیه­ی جهانی حقوق بشر نیز به این امر توجه شده است، آموزش و پرورش باید حسن تفاهم، گذشت و احترام به عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت‌های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه­ی فعالیت­های ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل نماید. بنابراین جا دارد که نظام آموزش کشورهای مختلف و همچنین آموزش و پرورش کشور خودمان نیز در این راستا توجه بیشتری به مباحث شهروند جهانی نماید و ضمن تقویت هویت اسلامی- ایرانی دانش­آموزان، آنان را برای مشارکت فعالانه و مسئولانه در عرصه­ی جهانی آماده و مجهز نماید. همچنین باید توجه داشت که علاوه بر نظام آموزش و پرورش رسمی همان­طور که برونر (2001) مطرح می­کند، توجه به یادگیری مادام­العمر برای همه­ی شهروندان به عنوان یک استراتژی اساسی مدنظر سیاستگذاران و مسئولین دیگر سازمان­ها که آموزش به­عنوان بخشی یا تمامی مأموریت و اهداف آن­ها می­باشد (از قبیل سازمان شهرداری و ...) قرار گیرد، چرا که فقر و بحران هویت برای جوان ایرانی و به دنبال آن جذب شدن به فرهنگ جهانی­سازی بیگانگان، دو نکته­ای اساسی است که ضرورت توجه به آموزش­های جهانی و تربیت شهروند جهانی را نمایان می­کند. بنابراین ضروری است که دستگاه­های متولی آموزش در کشور به­ویژه وزارت آموزش و پرورش توجه بیشتری به این نوع آموزش­ها نماید تا کودکان و جوانان، ضمن توجه و احترام به ارزش­های دینی و ملی حاکم بر کشور، نگاه وسیع­تر و کلان­تری به مسائل جهانی داشته باشند و به عبارتی خصوصیات یک شهروند جهانی که در این مقاله به آن پرداخته شده را داشته باشند.

بنابراین در نهایت پیشنهاد می­شود با توجه به متون ارزشمند اسلامی و جایگاه والایی که در آن برای انسان و ارزش­های انسانی برشمرده شده است و همچنین با توجه به فرهنگ و تمدن غنی ایرانی، مرکزی تحت عنوان «مرکز آموزش شهروندی جهانی» تأسیس و با همکاری نهادهای آموزشی به­ویژه آموزش و پرورش به معرفی، آموزش و تربیت شهروند جهانی با توصیفی که در این مقاله از آن ارائه شد، پرداخته شود و به این طریق به سیاست «نه موضع انفعالی و نه موضع انزواجویانه، بلکه مشارکت فعالانه» جامه­ی عمل پوشاند و نقش و سهم شایسته­ی خود در مدیریت مشترک جهانی را ایفا کند.

 

 



[1]- کارشناس ارشد مدیریت آموزشی و پژوهشگر مرکز ملی مطالعا جهانی­شدن

yousefkeshavarz@gmail.com  

[2]. Curtis J. Bonk

[3]. transnational relations

[4]. international relations

[5]. http://www.oxfam.org/en/about

رابرتسون، رونالد (1380)، "جهانی شدن: تئوری­های اجتماعی و فرهنگ جهانی"، ترجمه کمال پولادی، تهران، نشر ثالث و مرکز بین المللی گفتگوی تمدن­ها.##
سجادی، سیدمهدی (1382)، "جهانی شدن و پیامدهای چالش­برانگیز آن برای تعلیم و تربیت"، فصلنامه­ی علوم تربیتی و روان­شناسی (دانشگاه شهید چمران اهواز)، دوره 3، سال دهم، شماره 3 و 4، 113-128##
شکوری، علی (1389)، "آموزش و جهانی شدن"، برگ فرهنگ، شماره 21، 63-76##
فتحی واجارگاه، کورش و واحدچوکده، سکینه (1385)، "شناسایی آسیب­های تربیت شهروندی در برنامه درسی پنهان: نظام آموزش متوسطه نظری از دیدگاه معلمان زن شهر تهران و ارایه راهکارهایی برای بهبود وضعیت آن"، فصلنامۀ نوآوری­های آموزشی، سال پنجم، شماره 17، 93-132##
قائدی، یحیی (1385)، "تربیت شهروند آینده»، فصلنامۀ نوآوری­های آموزشی"، پائیز 1385، شماره 17 ، سال پنجم##
لطف­آبادی، حسین (1385)،"آموزش شهروندی ملی و جهانی همراه با تحکیم هویت و نظام ارزشی دانش­آموزان"، فصلنامۀ نوآوریهای آموزشی، سال پنجم، شمارۀ  ##17  
نش، کیت (1380)، "جهانی شدن، سیاست و قدرت"، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران، نشر کویر.##
واترز، مالکوم (1379)، "جهانی شدن"، ترجمه اسماعیل مردانی گیوی و سیاوش مریدی، تهران، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی##
هاشمی، سهیلا (1388)، "تحلیل محتوای کتاب­های درسی متوسطه و پیش­دانشگاهی رشته علوم انسانی بر اساس مؤلفه­ی آموزش صلح"، فصلنامه مطالعات برنامه درسی، سال چهارم، شماره 15، 83-104##
 
Andrews, R. and A. Mycock (2007)،، Citizenship Education in the UK: Divergence within a Multi-national State,, Citizenship Teaching and Learning, Vol.3, No.1, 73-88##
Bonk, Curtis J. (2009) The World is Open: How Web Technology if Revolutionizing Education. San Francisco: Jossey-Bass##
Brunner, J. J. (2000). Globalization and the Future of Education: Trens, Challenges and Strategies. Meeting in Santiago, chile. August 23-25##
Ching Ho. Li. (2009). "Global Multicultural Citizenship Education: A Singapore Experience". The Social Studies. November/December##
Coghburn, D. l. (2003).Globalization, Knowledge, Education and Training in the Iinformation Age. Available: www.unesco.org##
Handrix, J.C. (1998). Globalizing the Curriculum. Proquest education journals. The clearinghouse: May/Jun 1998:71, 5.305.##