شناسایی و تحلیل رویکردهای موجود و مطلوب در صنایع فرهنگی کشور مبتنی بر دیدگاه ذینفعان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری آینده‌پژوهی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور

2 استاد گروه مدیریت فناوری اطلاعات دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس

3 عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور

چکیده

صنایع فرهنگی صنایعی هستند که کارکرد اصلی آن‌ها خلق، تولید و تجاری‌سازی مضامین فرهنگی در قالب انواع کالا یا خدمات است و صنایعی مانند بازی‌های رایانه‌ای، اسباب‌بازی، نشر و مد و لباس را شامل می‌شوند. آمارها نشان می‌دهد که صنایع فرهنگی کشور با وضع مطلوب فاصله‌ دارند.کاهش این فاصله مستلزم تبیین وضع موجود و مطلوب این صنایع و طراحی سیاست‌هایی برای دستیابی به وضع مطلوب است.
مقالۀ حاضر رویکردهای فعلی در صنایع فرهنگی کشور را از منظر ذی‌نفعان بررسی می‌کند و می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد که در وضعیت مطلوب چه رویکردهایی باید بر این صنایع حاکم باشد. روش پژوهش صورت‌بندی رویکردهای بدیل در حیطۀ صنایع فرهنگی براساس مرور ادبیات و شناسایی رویکردهای موجود و مطلوب از طریق نظرسنجی از ذی‌نفعان است. برای شناسایی ذی‌نفعان از الگوی نظام نوآوری صنایع فرهنگی استفاده شده است. اعتبار پژوهش نیز در قالب مصاحبه با پنج صاحب‌نظر صنایع فرهنگی بررسی شده و اصلاحاتی در رویکردها صورت گرفته است.
تحلیل نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد که در حال حاضر رویکرد حاکم بر صنایع فرهنگی، رویکرد «دفاعی، امنیتی و نظارتی» است که در وضع مطلوب باید جای خود را به رویکردهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بدهد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


1. مقدمه

صنایع فرهنگی صنایعی هستند که کارکرد اصلی آن‌ها، خلق، تولید و تجاری‌سازی مضامین نامشهود با ماهیت فرهنگی در قالب انواع کالا یا خدمات است. با این تعریف، صنایعی مانند نشر، سینما، اسباب‌بازی، رادیو و تلویزیون، مد و لباس، موسیقی، گردشگری، صنایع دستی، موزه‌داری، طراحی، معماری در زمرۀ صنایع فرهنگی قرار می‌گیرند. آمارها نشان می‌دهد وضع موجود صنایع فرهنگی کشور با وضع مطلوب فاصله دارد. (جدول 1)

جدول 1. خلاصه‌ای از وضعیت برخی شاخه‌های صنایع فرهنگی

ردیف

حوزه

وضع موجود

1

نشر

ـ قرارگرفتن کشور در 5 رتبه پایین‌تر از جایگاه مطلوب در منطقه در سال 1395 (برازش، 1395)

ـ گردش مالی سالانه 150 تا 200 میلیارد تومان، در حالی که قیمت پشت جلد کتاب‌ها بیش از 1350 میلیارد تومان است (فناوری فرهنگی، 1394)

ـ اختصاص 4 درصد بازار چاپ خاورمیانه به ایران در سال 2014، در حالی که رژیم اشغالگر 23 و ترکیه 44 درصد را در اختیار دارند (پایگاه خبری طرح و چاپ، 1388).

2

اسباب‌بازی

ـ واردات ماهانه 3 میلیون دلار اسباب‌بازی، و تأمین 95 درصد مصرف از طریق واردات (خبرگزاری صداوسیما،  1395 الف)

ـ سرانۀ 5 دلاری در مقایسه با سرانۀ 34 دلاری جهان، 250 دلاری اروپا و 350 دلاری آمریکا (فناوری فرهنگی، 1395)

ـ اختصاص 11 درصد کل واردات اسباب‌بازی جهان به ایران تا 2008 (درستکار، 1393)

3

بازی‌های رایانه‌ای

ـ غیربومی‌بودن 95 درصد بازی‌های ویدیویی در کشور

ـ فروش 194 میلیون دلاری در سال 2015 و اختصاص رتبۀ 36  جهان به ایران (خبرگزاری صداوسیما،  1395الف)

4

پوشاک

ـ صادرات کاهشی و صادرات 5/1 میلیون دلاری در سال 92، در حالی که بیش از 50 کشور سالانه بیش از 1 میلیارد دلار صادرات دارند (وزارت صنعت، معدن و تجارت، 1394).

ـ برآورد قاچاق سالانه بیش از 3 میلیارد دلار (اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، 1393)

ـ سهم بیش از 60 درصدی محصولات خارجی در بازار (هنر آنلاین، 1395)

با توجه به جدول 1، اغلب شاخه‌های صنایع فرهنگی کشور با ضعف تولید داخلی و غلبۀ محصولات خارجی مواجه‌اند و از کارکردهای اقتصادی مطلوب خود فاصله دارند. ساماندهی این وضعیت مستلزم تبیین وضع موجود و مطلوب این صنایع، و طراحی سیاست‌های مناسب برای تحقق وضع مطلوب است. شناخت عمیق‌ وضع موجود و مطلوب صنایع فرهنگی، مستلزم شناخت رویکردهای حاکم بر صنایع فرهنگی است. بنابراین این مقاله 2 سؤال کلیدی را دنبال می‌کند:

ـ رویکردهایی فعلی در صنایع فرهنگی کشور چیست؟

ـ در حالت مطلوب چه رویکردهایی باید بر صنایع فرهنگی کشور حاکم باشد؟

هدف این مقاله صورت‌بندی رویکردهای ممکن در حیطۀ صنایع فرهنگی، و شناسایی رویکردهای حاکم بر وضع موجود و مطلوب این صنایع است. برای این منظور، ابتدا با مرور ادبیات صنایع فرهنگی، رویکردهای بدیل در حیطۀ صنایع فرهنگی فهرست می‌شود. پس از آن، روش‌شناسی مقاله توضیح داده می‌شود که دربردارندۀ نظرسنجی از ذی‌نفعان است. سپس نتایج نهایی ارائه می‌شود که پس از اعتبارسنجی آن‌ها در قالب مصاحبه با پنج خبرۀ صنایع فرهنگی به دست آمده است. بخش آخر مقاله نیز شامل رویکردهای حاکم بر وضع موجود و مطلوب صنایع فرهنگی، تحلیل نتایج براساس ذی‌نفعان و پیشنهادها است.

 

2. پیشینۀ پژوهش

2. 1. صنایع فرهنگی

آنکتاد[1] (2008) به تعاریف مختلفی از صنایع فرهنگی اشاره کرده است:

ـ صنایعی که مضامین نامشهود و دارای طبیعت فرهنگی را خلق، تولید و تجاری می‌کنند. این مضامین نوعاً از طریق کپی‌رایت حمایت می‌شوند و می‌توانند شکل کالاها یا خدمات را به‌خود بگیرند.

ـ گستره‌ای از فعالیت‌های اقتصادی که کارکردهای خلق ایده و مضمون در حوزۀ فرهنگی را با کارکردهای صنعتی همچون تولید و تجاری‌سازی انبوه کالاهای فرهنگی یکپارچه می‌کند.

طبقه‌‌بندی‌های عملیاتی مختلفی نیز از صنایع فرهنگی ارائه شده است:

الگوی وزارت فرهنگ انگلیس. در این الگو صنایع فرهنگی صنایعی هستند که نیازمند خلاقیت، مهارت و استعدادند و قابلیت آن‌ها برای تولید ثروت و شغل از طریق بهره‌برداری از مالکیت معنوی‌ بالاست (Dcms, 2001).

الگوی متون نمادین.[2]در این الگو صنایع فرهنگی صنایعی هستند که با تولید و انتشار متون و پیام‌های مختلفِ مورد مصرف، به فرهنگ شکل می‌دهند (Hesmondhalgh, 2007).

الگوی دایره‌های هم‌مرکز. در این الگو آنچه صنایع فرهنگی را متمایز می‌کند، ارزش فرهنگی نهفته در کالاهای فرهنگی است. لذا هر‌چه محتوای فرهنگی یک کالا یا خدمت بیش‌تر باشد، انتساب آن به صنایع فرهنگی شدیدتر می‌شود (Throsby, 2008).

الگوی یونسکو.هدفِ این الگو جمع‌آوری آمار و اطلاعات نظام‌مند از کشورها در حیطۀ صنایع فرهنگی است و صنایع فرهنگی را براساس نسبتشان با فرهنگ به دو بخش حیطه‌های فرهنگی و مرتبط تقسیم می‌کند (Unesco, 2013).

 

2. 2. رویکردهای بدیل در حوزۀ صنایع فرهنگی

مرور ادبیات صنایع فرهنگی نشان می‌دهد که رویکردهای مختلفی در این حیطه وجود دارد:

رویکرد فرهنگی. در مکتب فرانکفورت، تولید انبوه محصولات فرهنگی موجب کالایی‌شدن فرهنگ و قربانی‌شدن آرمان‌های فرهنگی ــ مرگ هنر و هنرمند ــ در برابر دغدغه‌های اقتصادی می‌شود. بنیامین معتقد است تولید انبوه محصولات فرهنگی این محصولات را در دسترس عموم قرار می‌دهد و با ایجاد امکان نقد وسیع، به اعتلای هنر، گسترش ذوق هنری و نقد عمومی‌تر آثار می‌انجامد (یاراحمدیان، 1393). کریمی (1388) بر هویت‌بخشی صنایع فرهنگی تأکید و واعظی (1388) بر نقش صنایع فرهنگی در برساختن فرهنگ عمومی اشاره می‌کند. نقیب‌السادات (1387) معتقد است که کشورهایی که به اهمیت صنایع فرهنگی پی برده‌اند و اقدامات متناسبی برای توسعۀ آن‌ها انجام داده‌اند، از نظر نفوذ فرهنگی در سطح بین‌المللی موقعیت ممتازی دارند و کشورهایی که از صنایع فرهنگی خود حمایت نکرده‌اند، گرفتار هجوم محصولات فرهنگی بیگانه شده، در معرض تهدید هویت فرهنگی قرار گرفته‌اند. صنایع فرهنگی در دسترسی افراد به اطلاعات، آموزش و فرهنگ سهم چشمگیری دارند و در ارائۀ تصویر فرهنگی یک کشور یا ملت نقش مهمی ایفا می‌کنند.

رویکرد اقتصادی. این رویکرد بر مفاهیمی مانند محصولات و خدمات فرهنگی، تولید انبوه و صنعتی، توزیع، بازاریابی و فروش، یا مزیت‌های صنایع فرهنگی نسبت به سایر صنایع تأکید دارد. نظریاتی همچون فناوری نرم یا سرمایۀ فرهنگی رویکردی اقتصادی ـ اجتماعی به صنایع فرهنگی دارند (jin, 2001 ؛ و نیز رک: روحانی، 1388).

در این رویکرد، صنایع فرهنگی به معنای توانش اقتصادی تولید فرهنگی در تولید ستانده، اشتغال، عایدی و برآوردن نیاز مصرف‌کننده (نوروزی، 1386) و کالا و خدمات فرهنگی است که به صورت صنعتی یا تجاری، تولید، بازتولید، انبار یا توزیع می‌شود؛ یعنی کالا یا خدماتی که در مقیاس وسیع و بنابر ملاحظات اقتصادی و نه از روی علاقه به توسعۀ فرهنگی عرضه می‌شوند (صالحی امیری و محمدی، 1392). این دیدگاه‌ها با اشاره به ساختار تولید و نقش شرکت‌های کوچک و متوسط در صنایع فرهنگی، آن‌ها را منبع مهمی برای اشتغال می‌دانند. به گزارش آنکتاد، واحدهای تولیدی در صنایع فرهنگی طیفی است که از هنرمندان تا تولیدکنندگان بزرگ را در قالب شرکت‌های بین‌المللی شامل می‌شود. در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه، شرکت‌های کوچک و متوسط مؤثرترین عنصر را در حجم خروجی‌ها و میزان اشتغال در این صنعت تشکیل می‌دهند (Unctad, 2008). در این دیدگاه، صنایع فرهنگی در ایجاد جایگاه مناسب در اقتصاد بین‌المللی سهم چشمگیری دارد (نقیب‌السادات، 1387).

رویکرد اجتماعی. این رویکرد بر پیامدهای اجتماعی توسعۀ صنایع فرهنگی و مفاهیمی مانند سرمایۀ فرهنگی تأکید می‌کند. ازآنجا که صنایع فرهنگی محصولات فرهنگی و هنری را در دسترس همۀ اقشار قرار می‌دهد، توسعۀ آن‌ها می‌تواند شاخص‌های اجتماعی را ارتقا دهد. بنیامین به «دسترسی همگانی» به آثار هنری نگاه مثبتی دارد، چراکه آن را نه باعث تنزل هنر، که موجب ارتقای آن می‌داند و مسبب افزایش ذوق هنری و زیبایی‌شناختی جامعه تلقی می‌کند. به اعتقاد وی، صنایع فرهنگی موجب می‌شوند هنر از انحصار نخبگان و نظارت سرمایه خارج شده، به توده‌های مردم راه یابد (احمدی، 1380).

کمال‌آبادی و همکاران (1394) با تأکید بر تأثیر رسانه‌ها در گرایش جوانان به بزهکاری تأثیرات مثبت صنایع فرهنگی را در این حوزه بررسی کرده‌اند. آن‌ها نوع و میزان استفاده از برنامه‌های ماهواره‌ای، سایت‌های اینترنتی و مجلات خارجی و تلویزیون را در این گرایش مؤثر دانسته‌اند. سپهرنیا و همکاران نیز بر نقش صنایع فرهنگی در ارتقای سرمایۀ فرهنگی به عنوان یکی از مفاهیم اصلی در امور اجتماعی تأکید کرده‌اند (سپهرنیا و دیگران، 1391).

در این رویکرد، مصرف کالاها و فرآورده‌های فرهنگی یکی از شاخص‌های ارتقای سرمایۀ فرهنگی محسوب می‌شود که به تقویت قدرت و منزلت اجتماعی می‌انجامد (Harker, 1990).

رویکرد دفاعی، امنیتی و نظارتی.کانون اصلی این رویکرد «نظریۀ قدرت نرم» است که پیامدهایی امنیتی برای محصولات و خدمات فرهنگی قائل است و این محصولات و خدمات را ابزار حکومت‌ها برای تحمیل قدرت نرم می‌داند (نای، 1387). برخی پژوهشگران با این رویکرد به تأثیر پیامدهای صنایع فرهنگی بر بنیۀ امنیتی اشاره کرده‌اند. شفیعی و شکری‌مقدم (1393) با اشاره به اهمیت مفاهیمی مانند جنگ‌های کانون‌فرهنگی، و روند غلبۀ «امنیت نرم» بر «امنیت سخت» و «قدرت نرم» بر «قدرت سخت» معتقدند صنایع فرهنگی می‌توانند با تأثیر بر فرهنگ راهبردی کشور، بر بنیۀ دفاعی ـ امنیتی کشور تأثیر بگذارند. لونی و مراثی (1394) نیز عملیات روانی نظام سلطه را تحلیل کرده‌اند و معتقدند نظام سلطه با انتقال مفاهیم و محتوای فرهنگی در قالب پویانمایی به دنبال تأثیرگذاری بر قلب‌ها و اذهان کودکان است. وحدتی به دیدگاه‌های گالاکر اشاره کرده که در آن بر نقش تاریخی صنایع فرهنگی در تحت‌تسلط قرار گرفتن و تمکین زنان تأکید شده است (گالاکر، 1380).

رویکرد سیاسی. در این رویکرد، تمرکز اصلی بر تحولات فرهنگی و راه‌کارهای مواجهه با آن‌ها از منظر سیاسی است. به اعتقاد برخی پژوهشگران، منبع اصلی قدرت نرم انقلاب اسلامی نیز ایدئولوژی اسلامی است که ذاتاً خصلتی فرهنگی دارد و زبان مشترک مسلمانان جهان است و از طریق آن می‌توان ارزش‌های دینی و سیاسی را منتقل کرد (جمال‌زاده، 1391). در این رویکرد، تولید فرهنگی قبل از آن که اهداف اقتصادی یا اجتماعی داشته باشد، اغراض سیاسی ـ ایدئولوژیک آگاهانه دارد. محمدپور و علیزاده (1390) صنایع فرهنگی را عامل توفق جوامع غربی بر جوامع شرقی و استعمار آنان برشمرده‌اند.

جدول 2 صورت‌بندی رویکردهای بدیل در حیطۀ صنایع فرهنگی براساس مرور ادبیات است.

جدول 2. رویکردهای بدیل در ارتباط با صنایع فرهنگی

ردیف

عنوان

ویژگی‌های اصلی

گزاره‌ها

منابع

1

رویکرد فرهنگی

ـ تأکید بر کارکردهای هویتی صنایع فرهنگی مانند احیا یا تقویت هویت فرهنگی

ـ توسعۀ صنایع فرهنگی به عنوان ابزاری برای ظهور خرده‌فرهنگ‌ها

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار توسعۀ فرهنگی ـ اجتماعی

- سپهرنیا و دیگران، 1391

- واعظی، 1388

- نقیب‌السادات، 1387

- صالحی امیری و حسین‌زادگان، 1386

- Sharpley, 2000

- Akash, 2014

- سعیدآبادی، 1387

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار حفظ هویت فرهنگی

- کریمی، 1388

- Stern, 2008

- صلاحی، 1394

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ مرگ هنر و هنرمند

- رمضانی بارکوسرا، 1392

- بختیاریان، 1396

-  میرزاییان، 1394

2

رویکرد اقتصادی

ـ تأکید بر کارکردهای اقتصادی صنایع فرهنگی مانند خلق ثروت، یا ابعاد اقتصادی آن مانند رشد اقتصادی

ـ سیاستگذاری بر مبنای گردش مالی، تعداد شاغلان، تعداد بنگاه‌ها و ...

ـ تأکید بر مزایای صنایع فرهنگی نسبت به سایر صنایع، مانند عدم نیاز به ماشین‌آلات و تجهیزات گران‌قیمت

ـ توسعۀ صنایع فرهنگی به‌مثابۀ صنایع سبز در جهت توسعۀ پایدار

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ پیشران توسعۀ اقتصادی

- نقیب‌السادات، 1387

- معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، 1396

- شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1389

- Throsby, 2008

- Hesmondhalgh, 2007

- DCMS, 2001

- CISAC, 2015

- جلال‌پور، 1395

- حیدریان، 1396

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار اشتغال

- سپهرنیا و دیگران، 1391

- Shaw, 1991

مصلح‌زاده، 1396

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ موتور توسعۀ سبز پایدار

- UNESCO 2012

- مونسان، a1396

- مرادخانی، 1395

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ الگوی مناسب اقتصادی مقاومتی

- جهانیان، 1395

- معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، 1396

- روحانی، 1393

- خلیل ارجمندی، 1395

3

رویکرد اجتماعی

ـ تأکید بر کارکردهای اجتماعی صنایع فرهنگی مانند ایجاد اشتغال، به‌ویژه برای فعالان حوزۀ فرهنگ و هنر

ـ توسعۀ صنایع فرهنگی به عنوان ابزار تقویت سرمایه اجتماعی

ـ توسعه با هدف غلبه بر آسیب‌های اجتماعی نظیر بزه‌کاری و شکل‌دادن به سبک‌ زندگی شهروندان

ـ ترویج مفاهیم و مضامین فرهنگی و اجتماعی مناسب در جامعه

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار ایجاد و تنوع و تکثر فرهنگی

- صحفی، 1386

- Carlsson, 2016

- حاجیان‌زاده، 1395

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ نیاز فردای کشور به دلیل تغییرات اجتماعی در سبک زندگی

- کمال‌آبادی و دیگران، 1394

- Eikhof, 2006

- Ateljevic, 2000

- نامور، 1395

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار «توسعۀ فراگیر»

- روحانی، 1388

- معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، 1396

- کیاسی و حسینی پور سی‌سخت، 1392

- UNESCO, 2013

- Galloway, 2007

-  زرگرپور، 1396

4

رویکرد دفاعی، امنیتی و نظارتی

ـ توسعۀ صنایع فرهنگی بومی برای مقابله با تهاجم فرهنگی

ـ استفاده از استعاره‌های نظامی نظیر شبیخون یا ناتوی فرهنگی

ـ توسعۀ صنایع فرهنگی به عنوان ابزاری برای تسلط بر افکار عمومی

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ تهدید خارجی و ابزار تهاجم فرهنگی

شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392

- شفیعی و شکری مقدم، 1393

- لونی و مراثی، 1394

- Wasim et al, 2014

- خامنه‌ای، 1386؛

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار تسلط بر توده‌ها

- نای، 1387

- افروغ و ترابی، 1388

- گالاکر، 1380

- آدرنو و هورکهایمر، 1375

- خورشیدیان، 1393

- رحمانیان، 1394

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار ایجاد هویت ملی

- شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392

- سیدعلی خامنه‌ای، 1380؛

5

رویکرد سیاسی

ـ توسعۀ صنایع فرهنگی به منظور تعامل با سایر ملل با تأکید بر مضامین فرهنگی عمومی و فراملی مانند پرهیز از خشونت

ـ توسعۀ صنایع فرهنگی به منظور فرصت‌سازی برای ظهور اندیشه‌های هنرمندان و گروه‌های مختلف، تقویت تنوع فرهنگی و تحکیم دموکراسی

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار حفظ، تبلیغ و صدور ارزش‌های انقلاب

- شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392

- اندیشگاه تحلیلگران فناوری نوین شریف، 1390

- محمدمیرزایی و دیگران، 1394

- سیدعلی خامنه‌ای، 1380

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار و بستر دیپلماسی فرهنگی

- محمدپور و علیزاده، 1390

- بصیری و دیگران 1392

- Wagnleitner, 1992

- Schneider, 2009

- مونسان، 1396ب

 

3. روش پژوهش

در این مقاله برای صورت‌بندی رویکردهای ممکن در صنایع فرهنگی از مرور ادبیات، و برای شناسایی رویکردهای حاکم بر وضع موجود و مطلوب، از پرسشنامه استفاده شده است. در پرسشنامه که بر پایۀ مرور ادبیات صنایع فرهنگی و رویکردهای بدیل در صنایع فرهنگی (جدول 2) طراحی شد، از پاسخ‌دهندگان خواسته شد برحسب لیکرت مشخص کنند که هر کدام از 17 گزارۀ پرسشنامه، چه اندازه در وضع موجود حاکم هستند و چه اندازه باید در وضع مطلوب حاکم باشند. شناسایی ذی‌نفعان براساس الگوی نظام نوآوری انجام شد. اعتبار روش، پرسشنامه و نتایج مقاله نیز طی مصاحبه با پنج صاحب‌نظر بررسی شد که به اصلاحاتی در الگو و نتایج تحقیق انجامید.

 

3. 1. طرح نمونه‌گیری

پس از شناسایی جامعۀ موردنظر که دربرگیرندۀ بازیگران نظام نوآوری صنایع فرهنگی بود، شناسایی پرسش‌شوندگان به شیوۀ نمونه‌گیری غیرتصادفی هدفمند انجام گرفت. در این روش انتخاب نمونه با توجه به چارچوب و اهداف پژوهش انجام می‌شود. پرسش‌شوندگان این مقاله را ذی‌نفعان صنایع فرهنگی کشور تشکیل می‌دهند.

 

3. 2. ابزار و روش گردآوری داده‌ها

در این پژوهش از 4 ابزار زیر برای گردآوری داده‌ها استفاده شد:

ـ مطالعات کتابخانه‌ای (جست‌وجوی منابع علمی و پایگاه‌های داده به منظور صورت‌بندی رویکردهای ممکن)؛

ـ مصاحبۀ نیمه‌باز با پنج صاحب‌نظر صنایع فرهنگی (به منظور شناسایی ذی‌نفعان)؛

ـ پرسشنامۀ نیمه‌باز (به منظور شناسایی رویکردهای موجود و مطلوب)؛

ـ مصاحبۀ عمیق با پنج صاحب‌نظر صنایع فرهنگی (به منظور تکمیل و اعتبارسنجی تحقیق).

 

3. 3. روش نمونه‌گیری

یکی از چارچوب‌های مناسب برای شناسایی ذی‌نفعان، «نظام نوآوری» است. نظام ملی نوآوری شبکه‌ای از مؤسسات عمومی و خصوصی است که حاصل فعالیت‌ها و تعامل‌های آن‌ها به خلق، انتقال، اصلاح و انتشار فناوری‌های جدید منجر می‌شود (OECD, 1997: 10).

جدول 3. خلاصۀ تحقیقات در ارتباط با نظام نوآوری صنایع فرهنگی

پژوهشگران

موضوعات

Mattson, et al, 2005

ـ تمرکز بر گردشگری و تبیین جایگاه نوآوری در خدمات گردشگری

ـ تأکید بر نقش افراد تأثیرگذار بر توسعۀ گردشگری، شبکۀ نوآوری مشارکت‌محور و نقش کارآفرینان اجتماعی و فرد به جای سازمان‌ها

Asheim, B, Coenen, L, 2005

ـ تأکید بر چندبخشی و منطقه‌ای بودن نظام نوآوری صنایع فرهنگی و اهمیت تعامل با دانشگاه‌ها

Keane, Michael A, 2004

ـ تمرکز بر خلاقیت در سیاست‎گذاری صنایع فرهنگی و اهمیت صنایع خلاق

جانمایی مؤسسات فرهنگی در نظام ملی نوآوری

ـ تأکید بر افزایش صادرات محصولات فرهنگی از طریق خوشه‌ها، نقش دولت در خرید کالاهای فرهنگی، دسترسی صنایع فرهنگی به منابع مالی و اطلاعاتی، تخصیص منابع مالیاتی به تحقیق و توسعه در صنایع فرهنگی، طراحی مدل‌های مالی و مقررات ملموس بازار در فعالیت‌های فرهنگی

Castro-Martínez, E. et al, 2013

ـ تمرکز بر نظام نوآوری صنعت موسیقی، تأکید بر اهمیت اقتصاد هنر و فرهنگ در نظام نوآوری، همکاری پژوهشگران حوزۀ علوم انسانی با فعالان صنعت موسیقی، و نقش مؤسسات علمی در نوآوری در صنعت موسیقی

Bakhshi, H. and Throsby, D., 2010

ـ طبقه‌بندی نوآوری در شرکت‌های تولید محصولات فرهنگی، تأکید بر نوآوری در جذب مخاطبان جدید، چارچوب‌ها و رویکردهای سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی هنری، و خلق ارزش و نوآوری در مدیریت کسب‌و‌کار

Cunningham, S. et al, 2005

ـ تمرکز بر نظام نوآوری صنعت ادبیات و نشر، تأکید بر نقش تحقیق و توسعه مراکز دانشگاهی در نوآوری در صنعت نشر، نقش پژوهش‌های مشارکتی در حوزۀ ادبیات و نشر، نقش فناوری و مالکیت معنوی و انجمن‌های صنفی و حمایت‌های دولتی در نوآوری در صنعت نشر

در ایران نیز موسوی (1394) با اشاره به نقش دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها و مراجع دولتی و قانونگذاری، شمایی از نظام نوآوری علوم انسانی ترسیم کرده است. باقری‌مقدم (1385) هم با شناسایی عناصر نظام فرهنگی کشور و مقایسۀ تطبیقی آن‌ها با برخی کشورهای هدف، راهکارهای ساختاری برطرف‌کردن نقایص این نظام را ارائه داده است. وی الگوهای نظام‌های فرهنگی مختلف از جمله بخش فرهنگ، هنر و میراث فرهنگی، فرهنگ شهری، فرهنگ دینی، مدیریت امور فرهنگی و فناوری فرهنگی را در کشور‌های هدف مورد مطالعه قرار داده است. او برای بهبود نظام فرهنگی کشور سه پیشنهاد ارائه کرده است: ایجاد نهادهای جدید، بهبود وظایف نهادهای موجود و بهبود ارتباط نهادها.

رضاییان و همکاران (1392) نیز با الهام از الگوی OECD الگویی طراحی کردند که سه لایۀ اصلی را در بر می‌گیرد: چشم‌انداز، فرایندهای اصلی علم، فناوری و نوآوری صنایع فرهنگی، و زیرساخت‌ها و توانمندسازها.

نظری‌زاده و میرشاه‌ولایتی (1394) نیز الگوی یکپارچۀ نظام نوآوری صنایع فرهنگی را ارائه کردند که شامل سه لایه است:

ـ سیاست‎گذاری، نظارت و ارزیابی؛

ـ فرایندهای اصلی نوآوری در محصولات فرهنگی؛

ـ فضای کسب‌وکار، زیرساخت‌ها و قابلیت‌ها.

براساس الگوی اخیر، در هر پنج حیطۀ صنایع فرهنگی، در مصاحبه با پنج صاحب‌نظر، فهرست ذی‌نفعان صنایع فرهنگی مشخص شد. واحد تحلیل در این تحقیق «بنگاه» است که از بنگاه‌های تک‌نفره (مانند نویسندگان در صنعت نشر)، تا شرکت‌های کوچک و متوسط، بنگاه‌های بزرگ و نهادهای دولتی/ حاکمیتی را شامل می‌شود.  درمورد کارکردهایی که در آن‌ها بیش از یک بنگاه وجود داشت، بازیگرانی انتخاب شدند که دارای سابقۀ بیشتری بودند. برای مثال در کارکرد «توزیع» صنعت نشر، چهار شرکت باسابقۀ توزیع کتاب شناسایی شدند.

 

3. 4. مصاحبه

پس از تکمیل و جمع‌بندی پاسخ‌های پرسشنامه، با پنج نفر از خبرگان صنایع فرهنگی مصاحبه‌ای صورت گرفت که حاوی سؤالات زیر بود:

1. اعتبار و روایی تحقیق را چطور ارزیابی می‌کنید؟

2. نظر شما در خصوص رویکردهای بدیل و گزاره‌‌ها چیست؟

3. نظر شما در مورد خروجی‌های تحقیق چیست؟ آیا نتایج با فرضیات شما سازگار است؟

4. چه پیشنهادی برای تحقیقات آتی دارید؟

اهمّ موضوعات دریافتی درخصوص هر یک از سؤالات به شرح زیر بود:

1. روش‌شناسی به طور کلی تأیید شد. یکی از صاحب‌نظران بر تحلیل حساسیت و حذف داده‌های پرت تأکید داشت. پس از بررسی، یکی از پاسخ‌ها حذف شد که تغییر معناداری در نتایج به همراه نداشت. به نظر یکی از صاحب‌نظران باید مفهوم «تهاجم فرهنگی» به گزاره‌های رویکرد امنیتی افزوده می‌شد که انجام شد.

2. سه نفر تأکید داشتند که دو گزارۀ نامتجانس از رویکرد اقتصادی حذف شود. همبستگی پاسخ‌ها نیز نشان ‌داد که این دو گزاره با سایر گزاره‌های اقتصادی تجانسی ندارند. با این تغییر، گفتمان اقتصادی به آخرین گفتمان وضع موجود و اولین گفتمان وضع مطلوب انتقال یافت.

3. مصاحبه‌شوندگان خروجی‌ها را تأیید کردند و معتقد بودند تحقیق بینش‌های معتبری ارائه می‌کند. یکی از صاحب‌نظران معتقد بود که از خروجی‌های مقاله می‌توان برای تحلیل صنایع فرهنگی با روش «تحلیل لایه‌ای علت‌ها» استفاده کرد.

4. پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه شد، از جمله ردگیری رویکردها در اسناد بالادستی یا سخنان مقامات ارشد، پرسش از تعداد بیشتر ذی‌نفعان یا پرسشگری تخصصی در حیطه‌های مختلف، مطالعات تطبیقی و ارائۀ پیشنهادهایی برای گذار از وضع موجود به مطلوب، تکرار پژوهش به طور منظم به منظور رصد آخرین وضعیت و ارزیابی میزان تحقق وضع مطلوب، و تدوین راهبردهای گذار از وضع موجود به مطلوب.

 

3. 5. روایی و پایایی

ـ پایایی

برای تعیین پایایی پرسشنامه، از روش دونیمه‌کردن استفاده شد. در این روش، پرسشنامه توسط گروه واحدی تکمیل و پس از آن، سؤالات پرسشنامه به دو نیمه تقسیم می‌شود. در اینجا سؤالات به دو گروه زوج و فرد تقسیم شد. ضریب همبستگی حاصل از دو نیمۀ آزمون، ضریب پایایی هر یک از دو نیمه خواهد بود. برای محاسبۀ ضریب پایایی کل، ضریب همبستگی بین نیمه‌ها را در رابطۀ 1 قرار می‌دهیم. در این رابطه rn ضریب پایایی کل آزمون و r11/22 ضریب همبستگی بین نیمه‌های آزمون است (مؤمنی و فعال قیومی، 1389: 208).

rn= 2r11/22/1+ r11/22

فرمول 1. محاسبۀ پایایی در روش دو نیمه‌سازی آزمون

براساس فرمول 1، ضریب پایایی پرسشنامه‌ معادل 1+ محاسبه شد. در عمل مقادیر پایایی از 1- تا 1+ تغییر می‌کند و هرچقدر به 1+ نزدیک‌تر باشد، پرسشنامه از پایایی بالاتری برخودار خواهد بود. نتایج تحلیل پایایی پرسشنامه‌ حاکی از پایایی آن‌ است.

 

ـ روایی

برای تأیید روایی پرسشنامه از روایی محتوایی استفاده شد. به این منظور، پرسشنامه قبل از توزیع در اختیار پنج نفر از ذی‌نفعان قرار گرفت و بنا به پیشنهادهای آنان اصلاحاتی جزئی در آن اعمال شد. پس از توزیع پرسشنامه نیز از طریق مصاحبه با پنج نفر از خبرگان، اعتبار آن به طور دقیق‌تر بررسی شد. خبرگان با درنظرگرفتن برخی اصلاحات، اعتبار کلی روش‌شناسی، پرسشنامه و نتایج آن را تأیید کردند.

 

3. 6. قلمرو پژوهش

قلمرو این پژوهش صنایع فرهنگی است که شاخه‌های مختلفی از جمله نشر، پوشاک، اسباب‌بازی، رسانه‌های جدید، بازی‌های رایانه‌ای و طراحی را در بر می‌گیرد. قلمرو زمانی این پژوهش در حیطۀ وضع مطلوب، چشم‌انداز بیست‌سالۀ صنایع فرهنگی است.

 

4. تحلیل و جمع‌بندی

درمجموع 40 پرسشنامه از هر پنج حیطه تکمیل شد. میانگین سنی پاسخ‌دهندگان 40 سال، شامل 72.5 درصد مردان و مابقی زنان است. 37.5 درصد شر‌کت‌کنندگان از بخش دولتی و 62.5 درصد از بخش خصوصی یا تعاونی‌اند. 60 درصد شرکت‌کنندگان به زنجیرۀ تولید صنایع فرهنگی، 22.5 درصد به فرایند سیاست‎گذاری و نظارت، و مابقی به فرایندهای پشتیبان تعلق دارند. جداول 4 و 5 رتبه‌بندی گزاره‌ها و رویکردها را در وضع موجود و مطلوب نشان می‌دهند.

 جدول 4. رتبه‌بندی گزاره‌ها در وضع موجود و مطلوب

رویکرد

گزاره

وضع موجود

وضع مطلوب

ضریب تغییرات

رتبه

ضریب تغییرات

رتبه

فرهنگی

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار توسعۀ فرهنگی ـ اجتماعی

0.47

10

0.22

8

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار حفظ هویت فرهنگی

0.49

12

0.25

10

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ مرگ هنر و هنرمند

0.39

3

0.51

14

اقتصادی

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ پیشران توسعۀ اقتصادی

0.56

15

0.13

1

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ موتور توسعۀ سبز پایدار

0.54

14

0.22

9

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ الگوی مناسب اقتصادی مقاومتی

0.44

6

0.21

6

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار اشتغال بیکاران ماهر

0.53

13

0.22

7

اجتماعی

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ نیاز فردا به دلیل تغییرات سبک زندگی

0.45

9

0.2

4

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار «توسعۀ فراگیر»

0.43

5

0.19

3

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار ایجاد تنوع و تکثر فرهنگی

0.42

4

0.2

5

امنیتی

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار ایجاد هویت ملی

0.37

2

0.40

12

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ تهدید خارجی

0.45

8

0.54

15

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار تسلط بر توده‌های مردم

0.35

1

0.44

13

سیاسی

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار حفظ و صدور ارزش‌های انقلاب

0.45

7

0.389

11

صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار و بستر دیپلماسی فرهنگی

0.47

11

0.17

2

 

جدول 5. رتبه‌بندی رویکردها در وضع موجود و مطلوب

رویکرد

وضع موجود

وضع مطلوب

ضریب تغییرات

رتبه

ضریب تغییرات

رتبه

فرهنگی

0.46

سوم

0.39

چهارم

اقتصادی

0.52

پنجم

0.199

اول

اجتماعی

0.44

دوم

0.203

دوم

امنیتی

0.41

اول

0.46

پنجم

سیاسی

0.5

چهارم

0.3

سوم

 

5. نتیجه و پیشنهاد

 از تحلیل نتایج به‌دست‌آمده می‌توان چنین نتیجه گرفت:

ـ اکنون رویکرد غالب بر صنایع فرهنگی کشور «دفاعی، امنیتی و نظارتی» است که در وضع مطلوب باید در آخرین اولویت قرار بگیرد. پس، حذف این رویکرد از اذهان فعالان صنایع فرهنگی و سیاست‌ها و اقدامات کلان و بخشی باید یکی از اولویت‌های این حوزه باشد.

ـ رویکرد غالب در وضع مطلوب باید «اقتصادی» باشد که اکنون در آخرین اولویت قرار دارد. ازاین‌رو، یکی از تغییرات اساسی در این حوزه باید تقویت جایگاه و نقش اقتصادی صنایع فرهنگی باشد.

ـ در وضع مطلوب اولویت رویکردها به ترتیب عبارت است از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی. به بیان دیگر، ذی‌نفعان معتقدند اولویت رویکرد سیاسی باید ارتقا یابد و اولویت رویکرد فرهنگی باید کاهش یابد.

ـ در وضع موجود، گزارۀ «صنایع فرهنگی به‌مثابۀ ابزار تسلط بر توده‌های مردم» در صدر اولویت‌ها قرار دارد. همچنین گزارۀ دیگر از همین رویکرد (صنایع فرهنگی به‌مثابۀ تهدید خارجی و ابزار تهاجم فرهنگی) در وضع مطلوب به آخرین اولویت منتقل شده است.

ـ مهم‌ترین گزاره در وضع مطلوب، «پیشران توسعۀ اقتصادی» است که نشان می‌دهد ذی‌نفعان بر ظرفیت‌های اقتصادی صنایع فرهنگی تأکید دارند.

جدول 6 نتایج تحلیل رویکردها براساس نظرهای گروه‌های مختلف ذی‌نفعان را نشان می‌دهد.

جدول 6. تحلیل رویکردها براساس نظرهای گروه‌های مختلف ذی‌نفعان

گروه‌های ذی‌نفع

رویکردها

وضع موجود

وضع مطلوب

ضریب تغییرات

رتبه

ضریب تغییرات

رتبه

سیاست‎گذاری، ارزیابی و نظارت

فرهنگی

0.48

سوم

0.38

چهارم

اقتصادی

0.52

پنجم

0.14

اول

اجتماعی

0.45

دوم

0.16

دوم

امنیتی

0.38

اول

0.51

پنجم

سیاسی

0.51

چهارم

0.26

سوم

زنجیرۀ تولید

فرهنگی

0.455

سوم

0.41

چهارم

اقتصادی

0.48

چهارم

0.19

اول

اجتماعی

0.452

دوم

0.22

دوم

امنیتی

0.44

اول

0.47

پنجم

سیاسی

0.51

پنجم

0.34

سوم

پشتیبانی از تولید

فرهنگی

0.52

چهارم

0.37

چهارم

اقتصادی

0.62

پنجم

0.25

سوم

اجتماعی

0.361

اول

0.16

اول

امنیتی

0.37

سوم

0.41

پنجم

سیاسی

0.362

دوم

0.20

دوم

مطابق جدول 6، نظرهای ذی‌نفعان دو لایۀ اول با میانگین نظرهای مشابه است. هر دو گروه معتقدند غالب‌ترین رویکرد امنیتی است که باید در وضع مطلوب به جایگاه آخر انتقال یابد. همچنین هر دو گروه معتقدند در حال حاضر رویکرد اقتصادی اولویتی ندارد که در وضع مطلوب باید به جایگاه نخست منتقل شود. نظرهای ذی‌نفعان لایۀ پشتیبانی اندکی متفاوت است. این گروه ضمن تأکید بر ارتقای رویکرد اقتصادی و تضعیف رویکرد امنیتی، معتقدند در وضع موجود و مطلوب، رویکرد اجتماعی در اولویت نخست قرار دارد.

همچنین تحلیل نظرهای ذی‌نفعان حوزه‌های مختلف صنایع فرهنگی (پوشاک، اسباب‌بازی، نشر، بازی‌های رایانه‌ای، رسانه‌های جدید، طراحی، و سایر حوزه‌ها) نشان داد که:

ـ ذی‌نفعان همۀ حیطه‌ها به طور مشابه معتقدند مهم‌ترین رویکرد وضع مطلوب، اقتصادی است.

ـ ذی‌نفعان حوزۀ پوشاک و نشر غالب‌ترین رویکرد حال حاضر را «امنیتی» می‌دانند. به نظر می‌رسد این وضعیت ناشی از رفتارهای دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی یا برخوردهای افراطی در این دو حیطه است. در حوزۀ اسباب‌بازی و رسانه‌های جدید نیز رویکرد «امنیتی» با فاصلۀ اندکی در جایگاه دوم وضع موجود قرار دارد.

ـ تنها در حوزۀ طراحی (داخلی، معماری و گرافیک) ذی‌نفعان معتقدند رویکرد امنیتی اکنون در جایگاه سوم قرار دارد. به نظر می‌رسد این امر ناشی از بازار کوچک و بار و آثار محتوایی کمتر این حوزه نسبت به سایر حوزه‌هاست. تفاوت‌های ماهوی این حیطه با سایر حوزه‌ها سبب شده است که رویکرد امنیتی کمتر در آن اعمال شود. ذی‌نفعان این حوزه نیز معتقدند در وضع مطلوب، رویکرد امنیتی باید در آخرین اولویت باشد.

ـ ذی‌نفعان چهار حیطۀ نشر، پوشاک، رسانه‌های جدید و طراحی معتقدند در وضع مطلوب، رویکرد امنیتی باید به آخرین اولویت منتقل شود که این وضعیت را می‌توان ناشی از تجارب گذشته و سیاست‌ها و اقدامات نهادهای دولتی و حاکمیتی در این حوزه‌ها دانست. اما ذی‌نفعان حوزۀ اسباب‌بازی و سایر حیطه‌ها، آخرین اولویت وضع مطلوب را به رویکرد فرهنگی نسبت می‌دهند. در حوزۀ اسباب‌بازی، به نظر می‌رسد همراهی نسبی بیشتر ذی‌نفعان با رویکرد امنیتی به دلیل غلبۀ چشمگیر محصولات وارداتی بر داخلی است. به بیان دیگر آن‌ها معتقدند رویکرد امنیتی به حوزۀ اسباب‌بازی می‌تواند به کاهش مصرف محصولات خارجی و آثار و پیامدهای سوء آن‌ها بر مصرف‌کنندگان منجر شود و فروش محصولات ایرانی را تسهیل کند.

فعالان بخش دولتی معتقدند اکنون رویکرد امنیتی رتبۀ اول را به خود اختصاص داده است و پس از آن به‌ترتیب رویکردهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قرار دارد. اما در وضع مطلوب به‌ترتیب باید رویکردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی حاکم باشد. حال آنکه فعالان بخش خصوصی یا تعاونی معتقدند در وضع موجود به‌ترتیب رویکردهای امنیتی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم هستند که ترتیب آن‌ها در وضع مطلوب باید اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی باشد. هر دو گروه معتقدند رویکرد امنیتی باید از جایگاه نخست به آخر تقلیل یابد. اگر به‌جای ضریب تغییرات، میانگین را در نظر بگیریم، مهم‌ترین رویکرد از نظر بخش خصوصی و تعاونی، رویکرد اقتصادی خواهد بود که معنادار است.

پاسخ‌های گروه‌های مختلف ذی‌نفعان (برحسب جنسیت و تحصیلات) نیز نشان داد هر دو جنس و همۀ تحصیل‌کردگان معتقدند رویکرد حاکم در وضع موجود، رویکرد امنیتی است که در وضع مطلوب باید جایگاه آن تقلیل یابد (چهارم یا عمدتاً پنجم).

با توجه به موارد بالا، پیشنهادهای زیر مطرح می‌شود:

ـ تغییر رویکردها مستلزم افق‌های میان‌مدت و بلندمدت است. پیشنهاد می‌شود برنامۀ مدونی به منظور تغییر دیدگاه‌های فعالان همۀ حوزه‌ها نسبت به صنایع فرهنگی طراحی و اجرا شود که این مستلزم فعالیت‌های آموزشی و ترویجی است. در ادبیات آینده‌پژوهی، پویش محیطی و انتشار نتایج آن به عنوان یک ابزار مناسب برای تغییر دیدگاه ذی‌نفعان مطرح شده است.

ـ مهم‌ترین مسئله از نگاه ذی‌نفعان، تغییر نگاه امنیتی، دفاعی و نظارتی به نگاه اقتصادی است. پیشنهاد می‌شود ضمن آگاه‌سازی فعالان صنایع فرهنگی از مخاطرات امنیتی صنایع فرهنگی و آگاه‌سازی مصرف‌کنندگان از پیامدهای امنیتی این نوع محصولات، نقش و آثار اقتصادی صنایع فرهنگی تبیین و تأثیر آن‌ها بر اشتغال و خلق ثروت ترویج شود. 

ـ یکی از محورهای تحقیقات آتی می‌تواند ایجاد ارتباط بین اسناد بالادستی کشور و گزاره‌ها یا رویکردهای شناسایی‌شده در این تحقیق باشد. به بیان دیگر، می‌توان با روش‌هایی مانند تحلیل محتوا، دیدگاه‌های ضمنی هر کدام از اسناد سیاستی و بالادستی کشور درخصوص صنایع فرهنگی را برشمرد و به این سؤال پاسخ داد که از منظر اسناد فرادستی و سیاست‎گذاران ارشد کشور، در وضع موجود یا وضع مطلوب صنایع فرهنگی چه رویکردهایی حاکم است یا باید باشد.



5. Unctad

1. Symbolic Text Model

اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران. 1393. «آینده‌پژوهی صنعت پوشاک ایران». قابل‌دسترس در:  http://yon.ir/EqbfF  [18/02/1396]
احمدی، بابک. 1380. مدرنیته و اندیشۀ انتقادی. چاپ 4. تهران. نشر مرکز.
افروغ، عماد و سید مصطفی ترابی. 1388. «راهبردهای اساسی کنترل فرهنگی در عصر جهانی‌شدن». مطالعات دفاعی استراتژیک. شمارۀ 36. صص 93-132.
اندیشگاه تحلیلگران فناوری نوین شریف. 1390. «صنایع فرهنگی». کتاب ماه علوم اجتماعی. شمارۀ 41. صص 111-117.
آدورنو، تئودور و ماکس هورکهایمر. 1375. «مفهوم روشنگری». ترجمۀ مراد فرهادپور. مجلۀ ارغنون. شمارۀ 11-12. صص 211-255.
بختیاریان، مریم. 1396. «مواجهۀ‌ گفتمان هنری و اقتصادی در هنرهای تجسمی». نشریۀ هنرهای زیبا، دورۀ 22، شمارۀ 3، صص57-64.
باقری‌مقدم، ناصر. 1385. «بررسی و شناخت عناصر اصلی نظام فرهنگی کشور و مطالعات تطبیقی نظام‌های فرهنگی کشورهای هدف و ارزیابی استراتژی اولیۀ نظام فرهنگی کشور با رویکرد سیستمی». دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی.
برازش، محمودرضا. 1395. «رتبۀ چاپ ایران در منطقه 5 پله پایین‌تر از افق چشم‌انداز است». پایگاه خبری خانوادۀ چاپ. قابل‌دسترس در: http://yon.ir/YPARX  [18/02/1396].
بصیری، محمدعلی، مینا احسانی فرید و میرهادی حسینی کندلجی. 1392. «نقش گردشگری دینی در دیپلماسی فرهنگی و وحدت جهان اسلام». فصلنامۀ پژوهش‌های روابط بین‌الملل. سال 1. شمارۀ 10. صص61-83.
پایگاه خبری طرح و چاپ. 1388. «نگاهی به جایگاه ایران در صنعت چاپ خاورمیانه». قابل‌دسترس در:  http://www.topp.ir/02461 [18/02/1396].
جلال‌پور، محسن. 1395. «سهم ایران از گردش مالی صنایع فرهنگی دنیا چیزی نزدیک به صفر است». قابل‌دسترس در: 82039581 http://www.irna.ir/fa/news/.
جمال‌زاده، ناصر. 1391. «قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و نظریۀ صدور فرهنگی انقلاب». فصلنامۀ علمی پژوهشی پژوهشنامۀ انقلاب اسلامی. سال 1. شمارۀ 4.
جهانیان، منوچهر. 1395. «نقش دولت در توسعة اقتصاد گردشگری ایران با محوریت اقتصاد مقاومتی». نشریۀ گردشگری و توسعه. سال 5. شمارۀ 9. صص156-177.
حاجیان‌زاده، علیرضا. 1395. «ضرورت احترام به تنوع فرهنگی در هنرهای نمایشی». قابل‌دسترس در: https://goo.gl/vnq1dq [05/10/1396].
حیدریان، محمدمهدی. 1396. «غفلت صورت‌گرفته از سینمای کودک را جبران می‌کنیم». قابل‌دسترس در: http://www.yjc.ir/fa/print/6154065 [05/12/1396].
خامنه‌ای، سیدعلی. 1386.  «فرهنگ، مهم‌ترین عامل دستیابی به آرمان اصلی ملت ایران». قابل‌دسترس در:  http://www.leader.ir/fa/content/3129 [05/10/1396].
خامنه‌ای، سیدعلی. 1386. «بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر». قابل‌دسترس در: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3074 [05/10/1396].
خبرگزاری صداوسیما. 1395الف. «سهم تولید داخلی اسباب بازی و مهمترین موانع افزایش سهم تولید داخلی». قابل‌دسترس در:  yon.ir/psJe1  [18/02/1396].
خبرگزاری صداوسیما. 1395ب. «سهم تولید بازی‌های رایانه‌ای در کشور». قابل‌دسترس در:  yon.ir/dx2xZ  [18/02/1396].
خبرگزاری هنر آنلاین. 1395. «جایگاه ایران در صنعت پوشاک جهان». قابل‌دسترس در: yon.ir/57ROE [18/02/1396].
خلیل ارجمندی، غلامرضا. 1395. «اقتصاد خلاق راهکاری جهت تحقق اقتصاد مقاومتی». قابل‌دسترس در: http://www.irna.ir/fa/News/82206746 [18/02/1396].
خورشیدیان، رائیکا و دیگران. 1393. «نقش رسانه‌ها در هدایت فرهنگ عمومی (بررسی موردی: جریان مد در جامعه)». نشریۀ رسانه و فرهنگ. سال چهارم، شمارۀ دوم. صص73-89.
درستکار، علیرضا. 1393. «صنعت اسباب‌بازی در ایران و جهان. رشد آموزش فنی و حرفه‌ای و کار و دانش». شمارۀ 4. صص 20-23.
رحمانیان، صادق. 1394. «گفت‌وگو با روزنامۀ جام جم، هدایت سلیقۀ مردم با رادیو فرهنگ».
رضاییان فردویی، صدیقه و دیگران. 1392. «درآمدی بر نظام نوآوری صنایع فرهنگی (مطالعۀ موردی تولید نرم‌افزارهای چندرسانه‌ای فرهنگی». دانش راهبردی. شمارۀ 10. صص 195-227.
رمضانی بارکوسرا، روح‌الله. 1392. «تغییرات در تجربه و کارکرد اثر هنری در دوران تکنولوژی از دیدگاه والتر بنیامین با تأکید بر جستار اثر هنری در دوران بازتولیدپذیری تکنیکی آن». فصلنامۀ علمیپژوهشی کیمیای هنر. سال دوم، شمارۀ 7، صص ۲۳-۴۲.
روحانی، حسن. 1388. «گفتمان: درآمدی بر نظریۀ سرمایۀ فرهنگی». راهبرد. شمارۀ 53. صص 5-36.
روحانی، حسن. 1393. «تأکید بر نقش گردشگران در اقتصاد مقاومتی/ با گردشگران، با میهمان‌نوازی ایرانی و اسلامی برخورد کنیم». قابل‌دسترس در: http://rouhani.ir/event.php?event_id=466 [18/02/1396].
زرگرپور، رسول. 1396. «با توسعۀ صنایع دستی به دنبال توسعۀ فرهنگی و اقتصادی هستیم». قابل‌دسترس در: https://goo.gl/mg48qg [18/02/1396].
سپهرنیا، رزیتا، علی دلاور و سیدرضا صالحی امیری. 1391. «بررسی جایگاه صنایع فرهنگی خلاق و رابطۀ آن با ارتقای سرمایۀ فرهنگی در ایران». ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی. دورۀ 2. شمارۀ 1. صص 139-162.
سعیدآبادی، محمدرضا. 1387. «نخستین همایش ملی توسعۀ صنایع فرهنگی در کشور: چالش‌ها و فرصت‌ها». قابل‌دسترس در: https://goo.gl/evg265 [18/02/1396]..
شفیعی، نوذر و اصغر شکری‌مقدم. 1393. «تأثیر صنایع فرهنگی بر بنیۀ‌ دفاعی امنیتی جمهوری اسلامی ایران». مطالعات میانفرهنگی. سال 8. شمارۀ 20. صص 39-70.
شورای عالی انقلاب فرهنگی. 1389. نقشۀ جامع علمی کشور.
شورای عالی انقلاب فرهنگی. 1392. نقشۀ مهندسی فرهنگی کشور.
صالحی امیری، سیدرضا و سعید محمدی. 1392. دیپلماسی فرهنگی. چاپ دوم. تهران: ققنوس.
صالحی امیری، سیدرضا و زهره حسین‌زادگان. 1386. «نقش صنعت فرهنگی بر توسعۀ فرهنگی، با تأکید بر کتاب و کتابخوانی». مجلۀ مدیریت فرهنگی، سال اول، پیش‌شمارۀ اول، صص 45-59.
صحفی، سیدمحمد. 1386. رسانه و تجربۀ تکثر گرایی گفتار و نوشتار در مسائل مطبوعات، فرهنگ و هنر. تهران: نشر شمسا.
صلاحی، محمود. 1394. «هنر باعث ماندگاری فرهنگ و تاریخ و هویت است». قابل‌دسترس در: https://www.mehrnews.com/news/2770109 [25/10/1396].
فناوری فرهنگی. 1394. «صنعت نشر در تنگنای فروش». پایگاه خبری فناوری فرهنگی. قابل‌دسترس در: http://yon.ir/FJN  [18/02/1396].
فناوری فرهنگی. 1395. «آیا صنعت اسباب‌بازی می‌تواند اشتغال‌زا و عامل محرک در اقتصاد باشد؟». قابل‌دسترس در:  http://fanafar.ir/7741-2 [18/02/1396].
کریمی، غلامرضا. 1388. «نقش صنایع فرهنگی در هویت‌بخشی به امت اسلامی». کتاب ماه علوم اجتماعی. شمارۀ 23. صص 14-15.
کمال‌آبادی، محمدتقی، فرهاد حصاری و محمد شریفی. 1394. «بررسی تأثیر صنایع فرهنگی و رسانه‌ها درگرایش به بزه‌کاری نوجوانان». مطالعات امنیت اجتماعی. شمارۀ 43. صص 164-191.
کیاسی، سهیلا و نیکنام حسین‌پور سی‌سخت. 1392. صنایع فرهنگی، صنایع خلاق. تهران: فرهنگ مانا.
گالاکر، مارگارت. 1380. «زن و صنایع فرهنگی». ترجمۀ مهرداد وحدتی دانشمند. نقد و نظر. شمارۀ 25-26. صص 320 – 341.
لونی، مهدی و محسن مراثی. 1394. «تحلیل عملیات روانی نظام سلطه مبتنی بر القاء در صنعت پویانمایی». پاسداری فرهنگی اتقلاب اسلامی. شمارۀ 11. صص 188-213.
محمدپور، احمد و مهدی علیزاده. 1390. «تولد غرب و برساخت شرق دیگری‌شده از رویکرد پسااستعماری». مطالعات ملی. سال 12. شمارۀ 1. صص 141- 170.
محمدمیرزایی، حسن، محمدرضا مجیدی و علی حسین‌زاده. 1394. «سینمای انقلاب اسلامی دینی؛ ابزاری قدرتمند برای انتقال ارزش‌های دینی و انقلابی به نسل جوان». پژوهش‌های معاصر انقلاب اسلامی، دورۀ 1، شمارۀ 2، صص227-246.
مرادخانی، حجت‌الله. 1395. «صنایع دستی، دریچه‌ای برای تحقق توسعۀ پایدار». قابل‌دسترس در: http://www.khabaronline.ir/detail/645444/society/tourism [5/10/1396].
مصلح‌زاده، مصطفی. 1396. «صنایع فرهنگی؛ چالش‌ها و فرصت‌ها». قابل‌دسترس در: http://radiogoftegoo.ir/NewsDetails/?m=175103&n=99780 [5/10/1396].
معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری. 1396. سند راهبردی توسعۀ فناوری‌های فرهنگی و صنایع خلاق.
مؤمنی، منصور و علی فعال قیومی. 1389. تحلیل‌های آماری با استفاده از SPSS. تهران: کتاب نو.
مونسان، علی‌اصغر. 1396الف. «گردشگری ابزار توسعۀ پایدار». پایگاه اینترنتی سازمان میراث فرهنگی. قابل‌دسترس در:
http://www.ichto.ir/Home/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1/ID/28185 [5/10/1396].
مونسان، علی‌اصغر. 1396ب. «گردشگری زمینه‌ساز رونق دیپلماسی فرهنگی و خروج از اقتصاد نفتی است». قابل‌دسترس در: http://www.irna.ir/fa/News/82646750 [5/10/1396].
میرزاییان، مصطفی. 1394. «برخی مبانی فکری هواداران اقتصادی‌شدن هنر». قابل‌دسترس در: http://www.irna.ir/fa/News/81644272 [25/10/1396].
نامور، بهمن. 1395. «تغییر در سبک زندگی و استفاده از صنایع دستی در مصارف روزانه ضروری است». قابل‌دسترس در: http://www.irna.ir/fa/News/82071834 [25/10/1396].
نای، جوزف. 1387. قدرت نرم: ابزارهای موفقیت در سیاست بین‌الملل. ترجمۀ محسن روحانی، مهدی ذوالفقاری. تهران: دانشگاه امام صادق.
نظری‌زاده، فرهاد و فرزانه میرشاه‌ولایتی. 1394. «الگوی نظام نوآوری محصولات فرهنگی». راهبرد فرهنگ. شمارۀ 31.
نقیب‌السادات، سیدرضا. 1387. «تعریف، ادبیات و نقش صنایع فرهنگی در توسعۀ همه‌جانبه». کتاب ماه علوم اجتماعی. شمارۀ 10. صص 16-18.
نوروزی، حسین. 1386. «ایران و رژیم‌های بین‌المللی مبادلات فرهنگی». مجموعه مقالات همایش ارتباطات بین فرهنگی و سیاست خارجی: رویکرد ایرانی. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
واعظی، منصور. 1388. «صنایع فرهنگی و فرهنگ عمومی». کتاب ماه علوم اجتماعی. شمارۀ 23. صص 55-57.
وزارت صنعت، معدن و تجارت. 1394. «برنامۀ راهبردی وزارت صنعت، معدن و تجارت». قابل‌دسترس در:  http://yon.ir/7evzl [18/02/1396].
یاراحمدیان، سید مهدی. 1393. «مروری بر نظریۀ فرهنگ مکتب فرانکفورت». فرهنگ پژوهش. شمارۀ 17. صص 49-72.
Akash, D.P. Pushpa, C. 2014. "Role of social media on development". Merit research journal. vol. 2. Pp 15-18.
Asheim, B, Coenen, L. 2005. "Knowledge bases and regional innovation systems: Comparing Nordic clusters". Research Policy. vol. 34. Pp 1173– 1190.
Ateljevic, I. Doorne, S. 2000. "Staying Within the Fence: Lifestyle Entrepreneurship in Tourism".  Journal of Sustainable Tourism. Vol. 8. Pp 378-392.
Bakhshi, H. and Throsby, D. 2010. "Culture of Innovation. An economic analysis of innovation in arts and cultural organizations". Available at: NESTA.
Carlsson Ulla. 2016. "Freedom of Expression and Media in Transition: Studies and reflections in the digital age". Nordicom University of Gothenburg, Nordic information center for media and communication research, Sweden.
Castro-Martínez, E. and Recasens, A. and Jiménez-Sáez, F. 2013. "Innovation systems in motion: an early music case". Management Decision. vol. 51(6). Pp 1276-1292.
CISAC (the International Confederation of Societies of Authors and Composers). 2015. "Cultural times, The first global map of cultural and creative industries". Available at: http://www.worldcreative.org/wp-content/uploads/2015/12/EYCulturalTimes2015_Download.pdf
Cunningham, S et al. 2005. "From ‘Culture’ to ‘Knowledge’: An Innovation Systems Approach to the Content Industries". University of Ottawa Press. Pp 104-123.
DCMS (Department for Culture, Media & Sport). 2001. "Creative Industries Mapping Documents". Available at: https://www.gov.uk/government/publications/creative-industries-mapping-documents-2001
Eikhof, D. R. and Haunschild, A. 2006. "Lifestyle Meets Market: Bohemian Entrepreneurs in Creative Industries". Creativity and Innovation Management. Vol 15. Issue 3. Pp 234–241.
Galloway, S. and Dunlop, s. 2007. "A critique of definitions of the cultural and creative industries in public Policy". International Journal of Cultural Policy. Vol. 13. No. 1. Pp 17-34.
Harker, R., 1990. "Education and Cultural Capital". in An Introduction to the Work of Pierre Bourdieu: the practice of theory, Macmillan Press, London.
Hesmondhalgh, D. 2007. The cultural industries. 2nd ed. London: Sage. From: http://www.nesta.org.uk/library/documents/Culture_of_Innovation100610.pdf.
Jin, Z. 2001. Soft Technology: The Essential of Innovation. Chinese Academy of Social Science.
Keane, Michael A, (2004). Innovation and creativity in digital content industries in Australia and China: policy and practice. International Cultural Industries Conference, pp. 259-270
Mattson, J and Sundbo, j. and FussinJensen, C. 2005. "Innovation Systems in Tourism: The Roles of Attractors and Scene-Takers". Industry and Innovation. Vol. 12. No 3. Pp 357-381.
OECD. 1997. National Innovation Systems. Paris.
Schneider, Cynthia P. 2009. "The Unrealized Potential of Cultural Diplomacy: “Best Practices” and What Could Be, If Only…". The Journal of Arts Management, Law, and Society. Vol. 39. Pp 260-279.
Sharpley, Richard. 2000. "Tourism and Sustainable Development: Exploring the Theoretical Divide". Journal of Sustainable Tourism. Vol. 8:1. Pp 1-19.
Shaw, Gareth. 1991. "Growth and employment in the UK's culture industry". World Futures: The Journal of New Paradigm Research. Vol. 31. Pp 165-180.
Stern, Mark J. and Seifert, Susan C. 2008. "From Creative Economy to Creative Society, Culture and Community Revitalization: A Collaboration". Available at http://repository.upenn.edu/siap_revitalization/6
Throsby, D. 2008. "The concentric circles model of the cultural industries". Cultural trends. Vol. 17 (3). Pp 147-164.
UNCTAD. 2008. Creative Economy Report: The Challenges of Assessing the Creative Economy- Towards Informed Policy-Making. United Nations.
UNESCO .2012. "From Green Economies to Green Societies, UNESCO’s Commitment to Sustainable Development". Available at: http://www.unesco.org/new/en/bureau-of-strategic-planning/themes/special-programme-issues/rio-20.
UNESCO. 2013. "World Heritage List Statistics". Available at: http://whc.unesco.org/en/list/stat.
Wagnleitner, Reinhold. 1992. "American Cultural Diplomacy, the Cinema, and the Cold War in Central Europe". University of Minnesota, Center for Austrian Studies. Retrieved from the University of Minnesota Digital Conservancy, available at http://hdl.handle.net/11299/5697.
Wasim Akbar, M. et al. 2014. "Intensifying Challenges Of Globalization And Media For The Muslim World". Gomal University Journal of Research. Vol. 30 (2). Pp 60-69.