نوع مقاله : گزارش سیاستی
نویسنده
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی گرایش تصمیم گیری و خط مشی گذاری عمومی پردیس فارابی دانشگاه تهران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
1. مقدمه
پژوهشها نشان میدهند که حوادث دلخراش[1] از قبیل جنگ، بلایای طبیعی یا بحرانهای اقتصادی، بیگمان، بروندادهای روانشناختی زیانباری دارند. علاوه بر این، آثار وقایع استرسزا، خاصیت تجمعی[2] دارند؛ بدین معنا که اثر هر واقعۀ استرسزا، اثرهای شدیدتر بعدی را در پی خواهد داشت. در سالهای اخیر، مفهوم تابآوری اغلب در بحث توانایی افراد در تحمل استرس استفاده شده است (Kimhi, 2016:1) سیر مطالعاتی مفهوم تابآوری نشان میدهد تابآوری در ابتدای امر، در سطح فرد و خانواده مطالعه شده و سپس این مفهوم به مباحث سازمانی در قالب تابآوری سازمانی و مباحث جامعهشناسی در قالب تابآوری اجتماعی تسرّی پیدا کرده است. ولی امروزه شاهد آن هستیم که این مفهوم بعد از بحران مالی 2008 م در سطحی کلانتر، یعنی حکومت (Howel, 2012) و امنیت ملی (McAslan, 2010; Flynn, 2011) و در قالب مفهوم تابآوری ملی،[3] مطرح شده و موضوع مقالات (Chasdi, 2014; Omand, 2005) و همایشهای علمی متعددی است.
بحرانهایی از قبیل جنگ، تهدید تروریسم و... مفهوم تابآوری ملی[4] را به چالش کشیدهاند که نشان میدهد واژۀ تابآوری نهتنها در ادبیات روانشناسی، بلکه در گفتمان سیاسیِ معاصر حائز اهمیت است. تابآوری پیامد سازگاری فردیِ موفق و توانایی عمل کردن به طور اثربخش، در وقایع آسیبزا است. تابآوری تواناییِ به دست آوردن مجدد تعادل درونی و عملکردی باثبات در شوکها، ناملایمات یا شکستها تعریف میشود. روانشناسان تابآوری را مجموعهای از اعمال تعریف میکنند که به افراد در جهت غلبه بر ناملایمات از طریق مسیر مثبتی از سازگاری[5] پس از ناآرامی و استرس کمک میکند. براساس چنین تعریفی، تابآوری صرفاً برونداد سازگاری مناسب در برابر ناملایمات نیست، بلکه فرایندی است که هنگام مواجهه با تهدید مستمر یا بعد از تجربه کردن یک حادثۀ نامعمول و استرسزا اتفاق میافتد (Canetti et al, 2014: 506).
در سطح بینالمللی، پژوهش در مورد تابآوری از زمان حوادث 11 سپتامبر بهسرعت دنبال شده و بهواسطۀ پیامدهای[6] حملات تروریستی در مادرید (نوامبر 2003)، لندن (جولای 2005)، مومبای، اسلو و اتویا[7] شتاب گرفته است (Walklate et al, 2014: 409). افزایش تعداد مقالات نمایهشده در طول این سالها این امر را تأیید میکند. آمارها نشان میدهد تعداد مقالات منتشرشده در مورد تابآوری بین سالهای 2003 تا 2013 م که در پایگاه دادۀ Web of Science ثبت شده است، بیش از پنج برابر افزایش داشته است (2015: 4 Cavelty et al,).
پیامدهای مخرب تحریمهای بینالمللی اخیر بر اقتصاد ایران نشاندهندۀ تابآوری پایین اقتصاد ملی در مواجهه با شوکهای خارجی است. ازاینرو، حکومت ایران بیش از سایر کشورها با چالشها و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند و در آینده نیز با آنها روبرو خواهد بود. حملات تروریستی، بهویژه در قبال دانشمندان هستهای، چالشهای سیاسی منطقه و ناآرامیها و اعتراضات سال 1388 به نتایج انتخابات، حوادث و بلایای طبیعی و تحریمهای اقتصادی خارجی، تنها بخشی از این بحرانها هستند. اگرچه همانطور که ذکر شد، مطالعات در مورد تابآوری ملی در سطح بینالمللی، مبحثی نوپا است و بعد از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است، بااینحال، تابآوری ملی در حکومت ایران، مقولهای است که پژوهشگران به مفهومشناسی و شناخت مبانی نظری آن توجه نکردهاند.
بنابراین، به دلیل کمبود پژوهشهای نظری در داخل کشور و ضرورت وجود پژوهشهای نظری در خصوص موضوع اقتصاد مقاومتی، در پژوهش حاضر سعی شده است با مروری اجمالی بر ادبیات تحقیق و پژوهشهای صورتگرفته در سطح بینالمللی در خصوص تابآوری ملی، تجربیات و نتایج این پژوهشها در قالب مروری بر ادبیات پژوهش، جهت استفادۀ پژوهشگران داخلی و سیاستگذاران معرفی شود.
2. مبانی نظری
هیچ شخص یا مکانی مصون از بلایا نیست. شیوع بیماریهای مسری، اقدامات تروریسم، ناآرامیهای اجتماعی یا بحرانهای مالی و بهعلاوه بلایای طبیعی، همه، میتوانند به پیامدهایی با مقیاس زیاد برای ملت و جوامعشان تبدیل شوند. یکی از راههای کاهش بلایای پیشِ روی یک ملت و جامعه، سرمایهگذاری در ارتقای تابآوری ملی است. تابآوری به معنای توانایی آماده شدن و برنامهریزی برای تحمل کردن،[8] بازیابی یا سازگاری موفقتر با حوادث ناخوشایند بالقوه است. تابآوریِ ارتقایافته امکان پیشبینی بهتر بلایا و برنامهریزی بهتر را به منظور کاهش لطمات این بلایا فراهم میکند (Disaster Resilience, 2012: 1).
تابآوری ظرفیت تحمل شوکها و بازگشت به حالت اول به شکل کارکردی یا دستکم، تابآوری کافی در جلوگیری از شکستن یا حتی فروپاشی سیستمها است. از اینرو، تابآوری، بیشک، کالایی عمومی[9] است (Omand, 2005: 15).
مفهوم تابآوری ملی، با اذعان به اینکه یک قدرت ملی نه صرفاً، براساس ظرفیت نظامی، بلکه از طریق جنبههای سیاسی ـ روانشناختی ارزیابی میشود، ظهور پیدا کرد. تابآوری در سطح ملی، فرایند سازگارشدن و جذب ناملایمات یا تغییر تحمیلشده بهواسطۀ تهدید خارجی را بررسی میکند. به نظر فریدلند،[10] در سطح ملی، تابآوری عبارت از توانایی یک جامعه در تحمل ناملایمات و بحرانها در حوزههای گوناگون از طریق اجرای تغییرات و سازگاریها بدون آسیبرساندن به ارزشهای محوری جامعه و نهادها است. با این حال، سطح ملی تابآوری میتواند به دو صورت در نظر گرفته شود. از یکسو، تابآوری ملی به توانایی جامعه در تحمل ناملایمات در سالم ماندن ارزشها و نهادهایش اشاره دارد؛ از سوی دیگر، تابآوری ممکن است در ساماندهی مجدد و سازگاری با روشهای جدید و نوآورانه منعکس شود، از قبیل سازگاریهای رفتاری که به پرشدن شکاف میان فشار موجود[11] و نیازها و فعالیتهای جامعه کمک میکند. علاوه بر این، در سطح ملی، ورای الگوهای رفتاری جدیدی که بهعنوان عکسالعملی در برابر یک تهدید بروز پیدا میکنند، نگرشهای سیاسی و اجتماعی، در تعیین توانایی ملی در تحمل وضعیتهای بحران و تعارضات مستمر ایجاد میشوند. این ابعادِ قابل اندازهگیری عبارت از عرق ملی، خوشبینی، همبستگی اجتماعی و اعتماد سیاسی هستند (Canetti et al, 2014: 506).
3. واژهکاوی و تبارشناسی تابآوری
براند و جاکس نوعشناسی دهگانه از تابآوری را ــ که نشاندهندۀ تمایز بین کاربرد توصیفی و هنجاری تابآوری است ــ ارائه کردهاند. رُلف پندال و همکاران نیز ارزش تابآوری را بهعنوان یک استعاره[12] بررسی کردهاند (Pendalla et al, 2010: 71, quoted in: Brand & Jax, 2007). واکر و کوپر به طور هدفمند تبارشناسی تابآوری را بررسی کردهاند (Walker & Cooper, 2011: 143). کاف و همکارانش نیز به تحلیل انتقادی از نقش تابآوری در فرایندهای حکمرانی مبادرت ورزیدهاند (Coaffee et al, 2009).
ریشۀ لاتین واژۀ تابآوری resilier بازگشتن به حالت اول پس از یک شوک است و احتمالاً توماس یانگ[13] (فیزیکدان انگلیسی که تابآوری را بهعنوان ظرفیت ماده در تحمل انرژی بدون متحمل شدن دگرگونی[14] ماندگار تعریف کرده است)، اولین بار این واژه را در 1807 م به کار برده است. تابآوری، بیشتر در زیستشناسی، اقتصاد، روانشناسی کودک و مهندسی یا علم سیستمها معروف شده است (Sudmeier-Rieux, 2014: 70).
بیش از چهل سال پیش، مفهوم تابآوری در رشتۀ روانشناسی، با تأکید بر تابآوری افراد به کار گرفته شد. بعدها کاربردهایی در طیف وسیعی از رشتهها مثل زیستشناسی، جامعهشناسی و نظریۀ شبکه پیدا کرد. اخیراً، بر تابآوری، بیشتر در سطوح سازمانی و تیمی تأکید و لزوم تحقیقات بیشتر و جداگانه در مورد کاربردهای عملی تابآوری در سازمان مطرح شده است (Richtnér & Löfsten, 2014: 138).
تحقیقات پیشین در مورد تابآوری، براساس دو دیدگاه مختلف شکل گرفتهاند: یکی دیدگاه ایستا و دیگری دیدگاه پویا. مکتب فکری ایستا، تابآوری را تواناییِ احیا کردن و تجدید نیرو، جایی که فرد بعد از موقعیت استرسزا و پیشبینی نشده باز میایستد، در نظر میگیرد. این دیدگاه دربارۀ تابآوری، شبیه توانایی یک ماده در بازیابی شکل و خصیصههای اصلیاش پس از کشیده شدن است. مکتب فکری پویا، که نگرشی ماورای ترمیم ساده بعد از شوکها دارد، در عوض بر هماهنگی مستمر با تغییر، و ایجاد فرصتهای جدید تأکید دارد. بنابراین، از نظر این مکاتب، توانایی تابآوری سازمانی چیزی است که نهتنها معضلات حاضر را حل میکند، بلکه توانایی سازمان را به اتخاذ اعمالی در جهت پیکربندی مجدد[15] به طور اثربخش و بیشتر شدن منابع سازمانی تشکیل میدهد. تابآوری، به خودی خود، مفهومی تدریجی و توسعهای است که در طول زمان شکل گرفته است که در آن، تجربیات و یادگیری متقابل بهتدریج، قابلیت ادارۀ مشکلات و استرس را فراهم میکنند (Richtnér & Löfsten, 2014: 138).
براساس دیدگاه پویا، ظرفیت تابآوری، ظرفیتی است که، به طور مستمر، بر چالشها غلبه میکند و فرصتهای جدید را شناسایی میکند. هال و همکارانش[16] در بحث دربارۀ تابآوری سازمانی، اذعان میکنند، مهم است که تابآوری را از انعطافپذیری، چابکی و انطباقپذیری[17] متمایز کنیم؛ اگرچه این سه مفهوم عناصر مشترکی با تابآوری دارند، با این حال، مفاهیم متفاوتی هستند (Richtnér & Löfsten, 2014: 138).
نم (NAM)[18]اخیراً سمپوزیومی را به نام «تعریف تابآوری»[19] برگزار کرد که در آن، تعریف زیر ارائه شد:
توانایی بازگشت به حالت اول، تحمل کردن شوکها، استقامت کردن، حفظ عاملیت در طول زمان، تحمل کردن، سازگار شدن، موفق شدن،[20] دوام آوردن، پایداری ... همچنین افعال زیادی که بهواسطۀ واژۀ تابآوری به ذهن خطور میکند؛ خواه در مورد بدنمان، ذهنمان، جامعۀمان، نهادهایمان یا محیط طبیعیمان صحبت کنیم (Walklate et al, 2014: 411).
آزمایشگاه ملی آرگون،[21] در یک تقسیمبندی متمایز، تعاریف تابآوری را به دو دسته ذیل تقسیم کرده است:
تعاریف تابآوری که تنها دربرگیرندۀ اجزای بعد از حادثه[22] میشود:
الف) تابآوری یعنی ظرفیت یک سیستم در تحمل ناآرامی، دستخوش تغییر شدن و حفظ همان عملکرد، ساختار، هویت و بازخوردها (Longstaff et al, 2010: 2).
ب) تابآوری یعنی ظرفیت یک سیستم برای بقا، سازگاری و رشد در مواجهه با تغییر و بیثباتی (Fiksel, 2006: 21).
ج) توانایی سیستمها در تحمل تغییرات ... و، با وجود آن، بقا یافتن (Holling, 1973: 3).
تعاریف تابآوری که هر دو اجزای قبل و بعد از حادثه را در بر میگیرند:
الف) واژۀ تابآوری به توانایی سازگاری با شرایط متغیر و مقاومت کردن و بازیابی از شکستن ناشی از شرایط ناگهانی اشاره دارد (The White House, 2011: 6).
ب) تابآوری بر توانایی سازگاری با استرسهای نرمال و یا پیشبینیشده و تقلا کردن و سازگاری با شوکهای ناگهانی و فشارهای غیرعادی دلالت دارد. در زمینۀ مخاطرات، هم مقیاسهای پیش از قوع را، که به دنبال جلوگیری از خسارات مرتبط با سانحه است، در برمیگیرد و هم استراتژیهای بعد از وقوع را شامل میشود که برای مواجهه و حداقل کردن پیامدهای سانحه طراحی شدهاند (Tierney, 2003: 3).
ج) ظرفیت یک سیستم، جماعت یا اجتماع که به طور بالقوه به منظور سازگار شدن، از طریق ایستادگی یا تغییر، برای رسیدن و حفظ سطح قابل قبولی از عملکرد و ساختار نشان میدهد (SDR, 2005: 17).
در جدول 1 به برخی دیگر از تعاریف عمومی تابآوری اشاره شده است.
جدول 1.تعاریف تابآوری
نویسنده |
تعریف |
هولینگ،[23] 1973 |
معیاری از توانایی سیستم برای جذب تغییرات، در حالی که هنوز مقاومت پیشین را دارد. |
پیم،[24] 1984 |
موفقیت یک سیستم در بازگشت به حالت اولیه. |
الاونگ و همکاران،[25] 2001 |
خصیصهای که امکان تحمل کردن، استفاده و حتی منفعت از تغییر را به سیستم میدهد. |
کاردونا،[26] 2004 |
ظرفیت جامعه یا اکوسیستم آسیبدیده در جذب پیامدهای منفی و جبران (بازیابی) این پیامدها. |
4. نوعشناسی و سطوح تابآوری
در ادبیات تابآوری، به سطوح سهگانهای از تابآوری اشاره شده است: تابآوری فرد، اجتماع[27] و ملی. در برخی مطالعات، دو سطح آخر بهعنوان تابآوری اجتماعی[28] در نظر گرفته شدهاند (Kimhi, 2014: 2).
برخی از پژوهشها نیز تابآوری را دارای سطوح چندگانهای مثل فردی، اجتماعی، نهادی، ملی، منطقهای و جهانی دانستهاند.
پژوهش دیگری تابآوری را با سطوح و اجزای متفاوتتری بررسی کرده است. این پژوهش تابآوری ملی را دارای زیر سیستمهای زیر میداند:
1. زیر سیستم اقتصادی: مشتمل بر جنبههایی از قبیل محیط اقتصاد کلان، بازار کالا و خدمات، بازار مالی، بازار کار، پایدارپذیری و بهرهوری و مانند آنها.
2. زیر سیستم زیستمحیطی: مشتمل بر جنبههایی مانند منابع طبیعی، شهرسازی و سیستم زیستبوم شناختی.
3. زیر سیستم حکمرانی: مشتمل بر جنبههایی همچون نهادها، دولت، رهبری، سیاستها و قوانین.
4. زیر سیستم زیرساختها: مشتمل بر جنبههایی همچون زیرساختهای حساس (مخابرات، انرژی، سلامت، حمل و نقل و آب).
5. زیر سیستم اجتماعی: مشتمل بر جنبههایی همچون سرمایۀ انسانی، سلامت، اجتماع و افراد (غیاثوند و دیگران، 1393: 10).
5. تابآوری فردی
یک رویکرد به تابآوری، با این فرض که امنیت و تهدیدات بهوسیلۀ افرادی که امنیت یا عدم امنیت را در یک رفتار فردی تجربه میکنند، ارزیابی میشود، قائل به این است که تابآوری باید یک حالت[29] یا خصیصۀ[30] فردی در نظر گرفته شود. تابآوری بهوسیلۀ بونانو[31] بهعنوان توانایی فرد در حفظ سطح ثابتی از عملکرد پس از حوادث دلخراش و بهعنوان خط سیری از سلامتِ[32] عملکرد در طول زمان تعریف شده است. براساس این دیدگاه، تابآوری فردی به توانایی فرد در استمرار عملکرد مناسب، در حین و بعد از بحران، یا حوادث دلخراش در همۀ سطوح رفتاری و فائق شدن موفقیتآمیز بر الزاماتِ در حال تغییر محیط اشاره دارد. بعضی محققان تابآوری را بهعنوان یک تمایل شخصیتی[33] که اجزایی نظیر سخترویی[34] یا حس انسجام[35] را عرضه میکند، در نظر گرفتهاند. بهعنوان یک تمایل شخصیتی، تابآوری فاکتورهایی از قبیلِ میل به بقا، ادراک یک موقعیت به مثابه موقعیتی چالشبرانگیز، حسی از تعهد و کنترل، حسی از معنا، خودکارآمدی[36] و خوشقریحگی عالمانه[37] را در بر میگیرد (Kimhi & Eshel, 2009: 72).
یکی از مدلهای تابآوری فردی، مدل آنتونوفسکی[38] به نام ساس (SOC) است که سه جزء را در بر میگیرد:
فهمپذیری:[39] حدی که در آن فرد جهان را منظم و مشکلاتی را که فرد با آن روبروست، قابل فهم و روشن درک میکند.
مدیریتپذیری:[40] حدی که در آن فرد معتقد است منابع مورد نیاز برای فائق شدن موفقیتآمیز، تحت اختیار هستند، یا در اختیار دیگرانی قرار دارند که فرد بر آنها متکی است.
معناداری:[41] حدی که در آن فرد احساس میکند که مشکلات و نیازهایی که بهواسطۀ زندگی مطرح میشوند، چالشهای ارزشمند تعهد و درگیر شدن هستند (Kimhi & Eshel, 2009: 72).
6. تابآوری سازمانی
مفهوم تابآوری سازمانی، اولین بار، برای توصیف نیاز سازمانها به پاسخ به یک محیط کسبوکارِ بهسرعت در حال تغییر استفاده شد. همل و والکینگز[42] (2003)، آیندهنگری شگرفی را در مقالۀشان[43] ــ به واسطۀ پیشبینی بحران اقتصادی جهانی که بعدها منجر به فروپاشی برخی از شرکتهای آمریکایی سنتی[44] شد ــ نشان دادند. آنها عنوان کردند سازمانهایی موفق بودند که ماهیت پویای کسبوکارشان را (رقبا، فناوری، قابلیت دسترسی و ارزش مالی، مالیات، خطمشی دولتی و نیازهای و انتظارات مشتریانشان) فهم کردند و توانایی و تمایل به سازگاری با تغییرات ناگهانی و بزرگ محیط را داشتند. با توجه به این مسئله، همل و والکینگز، اظهار کردند که سازمانهای موفق باید همانند اکوسیستمهای تابآور که به طور دائم در حال سازگاری با محیط خارجی هستند، تکامل پیدا کنند (McAslan, 2010: 6). سازمانهای تابآور باید کارمندانی انعطافپذیر، زنجیرههای تأمین انطباقپذیر (تنوعی از محصولات که در آن، تنوعی از مشتریان را ارضا کند)، و ساختارهای سازمانی چابک داشته باشند.
در سالهای اخیر، مفهوم تابآوری سازمانی، تمرکز خود را از سازمانهای بخش خصوصی به سازمانهای دولتی تغییر داده است که وسعت و قلمرو تهدیداتی که با آنها روبرو هستند، باز تعریف شده است. سویل و همکاران اشاره میکنند که سازمانی تابآور است که که بتواند اهداف محوریاش را در حالت فاجعه محقق کند. این تنها به معنی کاهش اندازه و فراوانی بحرانها (آسیبپذیری) نیست، بلکه به معنای بهبود توانایی و سرعت سازمان در مدیریت بحرانها به طور اثربخش نیز هست (ظرفیت سازگاری) (McAslan, 2010: 7).
ظرفیت تابآوری سازمان از طریق منابع مختلفی ایجاد میشود. برای مثال، ریچِر و سادِرگِن (2008) در مقالۀ خود، چهارچوبی مفهومی را برای ارزیابی ظرفیت تابآوری سازمانی ارائه کردهاند. در این چارچوب مفهومی، منابع چهارگانه ساختاری، شناختی، ارتباطی و عاطفی ظرفیت تابآوری را در سازمان ایجاد میکنند (Richtner & Sodergren, 2008).
منابع ساختاری: بر این دلالت دارد که سازمان ساختارهای شفافی دارد که فعالیتها را تسهیل میکند و بر میانگیزاند. بهعلاوه، بینشها و طرحهای قوی، منابع مالی کافی، یک موقعیت مشروع، یک اختیار شفاف، قدرت رسمی کافی و خطمشی جهت تسهیل همه اعمالی که در ایجاد تابآوری دخیلاند.
منابع شناختی:[45] تابآور ساختن به توانایی ایجاد راهحلهای بدیع و مناسب وابسته است و افراد سازمان، جهت خلاق شدن، نیاز به انگیزش دارند. منابع شناختی بر وجود مهارتهای کافی، دانش و شایستگی در سازمان، یا دسترسی آسان به دانش تخصصی، مرشدان کارآزموده[46] یا افراد با ذکاوت در بحث مسائل انتقادی دلالت دارد. منابع شناختی ایجادِ پاسخهای غیر متداول به چالشهای پیشبینینشده هستند.
منابع ارتباطی:[47] منابع ارتباطی، روابط درونی و بیرونی سازمان هستند که در پاسخ به چالشهای محیطی استفاده میشوند. مثالهایی شامل همکاران در سازمانهای دیگر، شرکای خارجی و دیگران مهم[48] از قبیلِ پیمانکاران فرعی،[49] مشاوران، مشتریان یا سیاستمداران. داشتن منابع ارتباطی، به معنای داشتن شبکههایی است که بتوانند پویا باشند و افراد در آن شبکهها گزارش ارائه کنند و در داده یا انواع دیگر پشتیبانی، دخالت داشته باشند.
منابع عاطفی:[50] منابع عاطفی، بهعنوان احساسات صمیمیت، حمایت، اعتماد، احترام و اشتراک اختیار[51] (بین همکاران) تعریف شده است. اهمیتِ ویژه کیفیت عاطفیای است که گاه از آن بهعنوان نگاه مثبت[52] یاد میشود؛ یعنی یک فرض متقابل که نیاتِ دیگران خوب[53] است و اینکه دیگران نهایت تلاششان را در جهت یاری و کمک و نه آسیب یا تخریب بکار میگیرند (Richtner & Sodergren, 2008).
7. تابآوری جامعه
واژۀ تابآوری اجتماعی[54] در دهۀ اخیر مصطلح شده و متداول است. فجایع طبیعی و غیرطبیعی آشکارا نشان میدهند که مدیریت بلایای وسیع و کلان یکی از چالشهای عمدۀ همۀ انواع سازمانهای دولتی، خصوصی و مردمنهاد است (McLellan, 2012).
کاسیاپو و همکارانش[55] (2011) تابآوری جامعه را بهعنوان ظرفیت پروراندن، پرداختن به[56] روابط مثبت و حفظ آنها و پایداری کردن و بازیابی از استرسزاهای زندگی و انزوای اجتماعی تعریف کردهاند. طبق دیدگاه آنها، تابآوری اجتماعی[57] ذاتاً چندسطحی است و سه خصیصه را در بر میگیرد: الف) روشهایی که افراد با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند (مثلِ موافقت، قابلیت اعتماد[58])؛ ب) منابع و ظرفیتهای بین فردی (مثلِ تسهیم، گوش دادن با دقت[59])؛ ج) منابع و ظرفیتهای فزاینده (مثلِ هویت گروهی، مرکزیت[60]) (Kimhi, 2014: 3).
فریدلند[61](2005) مدعی است که تابآوری جامعه، از طریق توانایی جامعه در ساماندهی مجدد محیطهای متخاصم[62] و در حال تغییر به روشهای جدید و نوآورانه، نشان داده شده است. تابآوری جامعه مبتنی بر چهار پیشآیند[63] است: ثروت اقتصادی و مساواتطلبی[64]بیشتر توزیع منابع، سرمایۀ اجتماعی و حمایت اجتماعی جامعه، اطلاعات و ارتباطات ارائه شده به اعضای جامعه در دوران بحران، شایستگی جامعه.این پیشایندها، جامعه را در مواجهه با استرس و شوک توانمند میکنند. تابآوری جامعه با اجزای عینی و ذهنی ارتباط دارد. از یک سو، به نیازهای فیزیکی از قبیل آب و غذا بهعلاوۀ تامین کنندۀ حمایت فیزیکی توجه دارد. از سوی دیگر، نگرشها، ادراکات و احساسات شخصی را در جهت جامعۀ متحد از قبیل تهدیدات درکشده، در دسترس بودن منابع جامعه، انسجام اجتماعی و اعتماد به رهبری نشان میدهد. به نظر میرسد که بین پژوهشگران توافقی وجود داشته باشد که تابآوری جامعه منبع مهمی برای مواجهه با بلایای بزرگ و وقایع تکاندهندۀ کلان است (Kimhi, 2014: 3).
جدول 2. تعاریف رشتهای ـ تخصصی از تابآوری
نویسندۀ اول |
حوزه |
تعریف |
گوردون،[65] 1978 |
فیزیک |
توانایی دوام آوردن در برابر انرژی فشارآورنده و به طور ارتجاعی منحرف شدن، بدون شکستن یا تغییر شکل دادن. |
کافیناس،[66]2003 |
اجتماعی |
دو نوع تابآوری اجتماعی: الف) ظرفیت یک سیستم اجتماعی در تسهیل تلاشهای انسانی در جهت ردیابی روندهای تغییر، کاهش آسیبپذیریها و تسهیل سازگاری ب) ظرفیت (یک سیستم اجتماعیـ بومشناختی) در حفظ حالتهای مرجّح یک فعالیت اقتصادی |
لانگستَف،[67]2005 |
سیستم بومشن ختی |
توانایی فرد، گروه یا سازمان در استمرار موجودیت خود (یا حفظ کم و بیش ثبات) در مواجهه با انواع متعدد شوکهای ناگهانی[68] ... تابآوری در سیستمهایی که در سطح بالایی قابل سازگاری هستند (به استراتژیهای خاص محدود نمیشود) و منابع متنوعی دارند یافت میشود. |
راز،[69] 2007 |
اقتصادی (نهاد یا سیستم) |
تابآوری (پویا): سرعت بازیابی از شوک شدید، جهت تحقق یک حالت مطلوب. تابآوری اقتصادی ایستا: توانایی حفظ عملکرد (مثل، استمرار تولید) هنگام وارد شدن شوک. تابآوی ذاتی:[70] توانایی رتخ و فتخ بحرانها تابآوی سازگار شونده: توانایی در وضعیتهای بحرانی در جهت حفظ عملکرد بر مبنای نبوغ یا تلاش فوقالعاده. |
باتلر،[71] 2007 |
فرد |
سازگاری مناسب تحت شرایط کم توان شدن؛[72] |
برانیو،[73] 2003 |
جامعه |
توانایی واحدهای اجتماعی در آرام کردن مخاطرات، شامل اثرهای فجایع و انجام فعالیتهای بازیابی در روشهایی که گسست اجتماعی[74] را حداقل کند و اثرات بحرانهای آتی را کاهش دهد. |
منبع: White et al, 2015: 3
8. تابآوری ملی
تابآوری ملی شاید کمترین وجه تحقیقشده در تمام موضوعات تابآوری باشد. با این حال، تابآوری ملی مفهومی بااهمیت، بهخصوص برای حکومت ایران تلقی میشود. برای ایران، مفهوم تابآوری ملی، فاکتوری کلیدی در مواجهه و تحمل چالشهای جاری و آینده است.
چندین مطالعه تابآوری را یک پدیدۀ اجتماعی در نظر گرفتهاند و آن را برحسب تابآوری ملی بررسی کردهاند.[75] مفهوم تابآوری ملی و اجتماعی مسئلۀ پایداری و قوت جامعه در حوزههای متنوع را ملاحظه میکند. بن دُر، هالپِرین، هیرش ـ هافلر و کانِتی،[76] چهار جزء اجتماعی اصلی را به این نوع از تابآوری نسبت داده بودند: عرق ملی، خوشبینی، همبستگی اجتماعی[77] و اعتماد به نهادهای عمومی و سیاسی (Kimhi, 2014: 3; Kimhi & Eshel, 2009: 73). آنها استدلال کردند که هنگام بروز تعارضی سخت، افراد یک جامعۀ تابآور پایداری ماندگار در حفظ این اجزا را به نمایش میگذارند.
به عقیدۀ کانتی و همکارانش، تابآوری ملی عنصرِ توانایی جامعه را در ارتقای امنیت ملی و نیز در اینکه تابآوری ملی نمیتواند به جنبههای نظامی، اقتصادی یا بالینی ـ روانشناختی محدود شود نادیده گرفته است. در جوامع دموکراتیک، جنبههای روانشناختی ـ سیاسی، ازقبیل اعتماد به دولت و نهادهای سیاسی بعلاوه عِرق ملی و ادراکات تهدید برون گروهی،[78] نقش مهمی را در مشارکت و به دست آوردن سرمایۀ اجتماعی ایفا میکنند که به تبع آن منجر به سطوح بالای تابآوری میشود (Canetti et al, 2014: 505).
انجمن پژوهش ملی[79] آمریکا در گزارش خود با عنوان «چگونگی افزایش تابآوری ملی در برابر بلایا با نگاهی به خصیصههای ملت تابآور در سال 2030»، خصیصههای ملت تابآور را به این شرح اعلام میکند:
در سال 2030، ملت، از افراد تا بالاترین سطح دولت، یک فرهنگ تابآور را پذیرفتهاند. اطلاعات در مورد ریسکها و آسیبپذیری افراد و جماعات، شفاف و به راحتی برای همه قابل دسترس است. سرمایهگذاریهای پویشگرانه[80] و تصمیمات خطمشی، شامل سرمایهگذاری و تصمیمات در خصوص آمادگی، کاهش و بازیابی، که خسارات طبیعی، هزینهها و پیامدهای اجتماعی ـ اقتصادی بلایا را کاهش داده است. ائتلافهای اجتماعی،[81] به طور گسترده، سازماندهی، شناسایی و حمایت شدهاند تا خدمات ضروری را، قبل و بعد از وقوع بلایا، ارائه دهند. بازیابی پس از بلایا سریع است و تأمین مالی سرمایۀ خصوصی را شامل میشود. سرانۀ هزینۀ فدرال از پاسخگویی به بلایا، برای یک دهه در حال کاهش بوده است.
ملت سهم مهمی در تحقق این چشمانداز آتی دارند. تحقق این نوع از تابآوری در دو دهه، اقدامات و تصمیماتی را در همه سطوح دولت، در بخش خصوصی و جماعات شامل میشود ( Disaster Resilience, 2012: 1).
نویسندۀ مقاله حاضر پیشنهاد میکند در خطمشیگذاریهای عمومی، از خطمشیهای منفعلانه و واکنشی به سمت خطمشیهای فعال و پیشگیرانه حرکت شود. به نظر میرسد در حال حاضر، سیاستهای مخاطرات ملی در کشور ما بیش از آنکه مکانیسمهایی را برای توسعه و حفظ تابآوری مناسب قبل از وقوع بلایا داشته باشد، بر خطمشیهای واکنشی و پاسخگویی بعد از وقوع رخدادها متمرکز است. یکی دیگر از راههای ارتقای تابآوری، فرهنگ تابآوری است. یعنی شهروندان مخاطرات محیط اطرافشان را بشناسند و مسئولیت شخصی خودشان را به منظور آمادگی برای رویارویی با پیامدهای مخاطرات درک کنند.
از سوی دیگر، اخیراً برخی از تحقیقات به نقش سرمایۀ اجتماعی در تابآوری ملی و اجتماعی اشاره کردهاند و آن را یکی از عوامل مؤثر بر ارتقای تابآوری ملی دانستهاند (Aldrich & Meyer, 2015; Gotham & Powers, 2015 ).
در این میان، حاکمیت باید به نقش بیبدیل سازمانهای مردمنهاد و غیردولتی توجه داشته باشد. بسیاری از این سازمانها و مراکز میتوانند حمایت مناسبی را در قبل و بعد از وقوع سازمان در تابآورتر کردن مردم داشته باشند.
9. ارزیابی تابآوری ملی
در بررسیهای محقق، در خصوص ارزیابی تابآوری ملی معیار و سنجۀ معتبر و پرکاربردی در ادبیات تحقیق به چشم نمیخورد. با این حال، در اینجا به برخی از ابزارهای سنجش و ارزیابی تابآوری ملی میپردازیم:
مجمع جهانی اقتصاد، دو نظرسنجی را بهعنوان چارچوب ارزیابی کیفی تابآوری ملی ارائه کرده است:
نظر سنجی درک مخاطرات جهانی.[82] این نظرسنجی برداشت کارشناسان را از تابآوری کشورهای خود در برابر خطرات جهانی اندازهگیری میکند. برای مثال، از پاسخدهندگان سؤال میشود: اگر این خطر را در کشور خود تجربه کنید، کشورتان چه تواناییای برای انطباق با این تأثیرات دارد؟»
در این نظرسنجی، پاسخدهندگان توانایی کشورشان را در قبال پنج نوع از مخاطرات جهانی (اقتصادی، زیستمحیطی، جغرافیای سیاسی، اجتماعی و تکنولوژیکی) ارزیابی کردند.
نظرسنجی اجرایی.[83] این نظرسنجی سؤالی برای ارزیابی اثربخش دولت در مدیریت مخاطرات سال 2012 مطرح کرد. در این نظ سنجی از پاسخ دهندگان سؤال میشود: «اثربخشی مدیریت ریسکِ کلیِ دولت کشور خود را از لحاظ نظارت، آمادگی برای واکنشدهی، و تعدیل مخاطرات عمدۀ جهانی (برای مثال، بحران مالی، بلایای طبیعی، تغییرات آبوهوایی، بیماریهای همهگیر و...) را چطور ارزیابی میکنید؟» (غیاثوند و دیگران، 1393: 14).
10. جمعبندی
چالشها و مخاطرات محیطی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی تابآوری را به یکی از موضوعات مهم در سطح حاکمیتی تبدیل کرده است. بررسیهای نویسندۀ مقالۀ حاضر از پژوهشهای بینالمللی در این حوزه، حاکی است که توجه محققان به سمت مطالعۀ تابآوری بهعنوان یک شاخص کلیدی رو به افزایش است. از جنبۀ دیگر، بررسیها نشان میداد تابآوری با توجه به نوع مخاطراتی که کشورها با آن مواجه بودند، رنگوبو و زمینۀ خاصی به خود میگرفت؛ به این معنا که در کشورهایی که با مسئلۀ تروریسم و مخاطرات امنیتی مواجه بودند، مطالعات و پژوهشهای تابآوری بیشتر معطوف به تابآوری ملی در بُعد امنیت ملی بود. مثال آشکار این امر مطالعاتِ گستردۀ رژیم صهیونیستی در خصوص تابآوری ملی و شکلگیری انجمنهای تابآوری ملی[84] در بُعد اجتماعی و امنیتی بود (Gal, 2014; Brody & Baum, 2007). کشورهای دیگر نظیر استرالیا نیز اقدام به تأسیس انجمن تابآوری ملی و برپایی کنفرانسهایی دربارۀ این موضوع کرده بودند.
بررسی ادبیات تابآوری به طور دقیقتر، برخی محدودیتهای بارز را نشان میدهد. همانطور که کیمهی (2014) نیز به آنها اشاره کرده است:
الف) مفهوم تابآوری غالباً، تا اندازهای به طور سرسری[85] تعریف شده است. بهعلاوه، به نظر میرسد تمایز آشکاری بین مفهوم تابآوری و مفاهیمی از قبیلِ خوب بودن، سازگاری مناسب، کنار آمدن موفقیتآمیز[86] و... وجود ندارد؛
ب) اعتبار ابزارهای اندازهگیری تابآوری اجتماعی و ملی، به قدر کافی اثبات نشده است؛
ج) در مطالعات مختلف، ابزارهای متفاوتی برای اندازهگیری هر سطحی از تابآوری به کار رفته است و بنابراین، مقایسۀ مطالعات مختلف را دشوار کرده است؛
د) پژوهش دربارۀ تابآوری بر سطح واحدی از تابآوری متمرکز شده است؛ بدون اینکه ارتباطات ممکن بین سطوح مختلف تابآوری را بیازماید.
بررسیهای نویسندۀ مقالۀ حاضر دربارۀ ادبیات تحقیق در بخش داخلی نیز حاکی از آن است که مطالعۀ چندانی در باب تابآوری ملی صورت نگرفته است. در حالی که با توجه به ضرورت اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، بهعنوان یکی از ارکان تابآوری ملی، خلأ مفهومپردازی و شاخصسازی در حوزههای مختلف تابآوری ملی ــ اعم از اقتصادی و اجتماعی ــ احساس میشود. در این میان، با توجه به ماهیت چندگانۀ تابآوری، پیشنهاد میشود که پژوهشها به سمت مطالعات میانرشتهای بروند. امید است که پژوهشهای آتی به شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر تابآوری ملی حکومت ایران بپردازند و به طراحی مدلی جامع که دربرگیرندۀ ابعاد مختلف باشد، همت گمارند.
[1]. traumatic events
[2]. cumulative
[3]. National Resiliency
[4]. sense of national resilience
[5]. positive trajectory of adjustment
[6]. subsequent terrorist attacks
[7]. Mumbai, Oslo, and Utoya
[8]. absorb
[9] . public good
[10]. Friedland
[11]. current strain
[12]. metaphor
[13]. Thomas young
[14]. deformation
[15]. reconfigure
[16]. Lengnick- Hall et al
[17]. flexibility, agility, and adaptability
[18]. The New American Foundation
[19]. Difinning Resilience
[20]. to succeed
[21]. Argonne National Laboratory
[22]. after event
[23]. Holling
[24]. Pimm
[25]. Alwang et al
[26]. cardona
[27]. Community
[28]. social resilience
[29]. attitude
[30]. attribute
[31]. Bonanno
[32]. trajectory of healthy
[33]. personality tendency
[34]. hardiness
[35]. sense of coherence
[36]. self-efficacy
[37]. learned resourcefulness
[38]. Antonovsky
[39]. comprehensibility
[40]. manageability
[41]. meaningfulness
[42]. Hamel & Välikangas
[43]. The Quest for Resilience published in the Harvard Business Review in September 2003
[44]. iconic
[45]. Cognitive
[46]. experienced mentors
[47]. relational
[48]. significant others
[49]. subcontractor
[50]. emotional
[51]. collegiality
[52]. positive regard
[53]. good
[54]. Societal resilience
[55]. Cacioppo et al
[56]. engage in
[57]. social
[58]. agreeableness, trustworthiness
[59]. sharing, attentive listening
[60]. group identity, centrality
[61]. Friedland
[62]. hostile environments
[63]. antecedents
[64]. egalitarian
[65] . Gordon
[66] . Kofinas
[67] . Longstaff
[68] . surprise
[69] . Rose
[70] . inheren
[71]. Butler
[72]. extenuating circumstances
[73]. Bruneau
[74]. social disruption
[75]. Omand, D. (2005). Developing national resilience. Developing national resilience, 150(4), 14-18.
[76]. Ben-Dor, Halperin, Hirsch-Hoefler, & Canetti-Nisim
[77]. patriotism, optimism, social integration
[78]. out-group threat perceptions
[79]. National Research Council
[80]. Proactive investments
[81]. community coalitions
[82]. Global Risk Perception Survey
[83]. the Executive Opinion Survey
[84]. از جمله: National Security Study Center Haifa University
[85]. loosely
[86]. well-being, good adaptation, successful coping