نقش ادراک در الگوی تقابل و تعامل ایالات متحده در قبال پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران

نوع مقاله : مقالات پژوهشی ویژه‌نامه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت سیزدهم

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری روابط بین‌الملل، دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق علیه السلام، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)

2 دانش آموخته دکتری مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران، تهران، ایران

چکیده

الگوی تقابل راهبردی و تعامل تاکتیکی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران به طور معمول در چهارچوب نظریات کلان روابط بین­‌الملل یا از منظر تحلیل سیاست خارجی با تأکید بر مؤلفه داخلی و نظم بین­‌المللی مورد ارزیابی قرار گرفته است. با این حال، بررسی روند شکل­‌گیری رویکرد دولت اوباما و ترامپ در قبال ایران و به طور خاص پرونده هسته‌­ای نشان می­دهد فارغ از ریشه­‌ها و علل راهبرد تقابلی آمریکا نوع تصمیم­‌گیری و الگوی رفتار ایران در قبال واشنگتن نقش مهمی در تعدیل یا تشدید تقابل داشته است. فهم این مسئله از دریچه تئوری شناخت و واکاوی جایگاه ادراک کارگزاران آمریکایی در تصمیم­‌گیری راهبردی آنان می­‌تواند نقش مؤثری در اتخاذ رویکرد متقابل و متناسب از سوی ایران داشته باشد. از این رو، سوال اصلی آن است که ادراک آمریکا از نوع الگوی رفتاری ایران در سیاست خارجی چگونه بر شکل‌­گیری راهبرد واشنگتن در قبال تهران اثر گذاشته است؟ یافته‌­های این پژوهش نشان می­‌دهد که غالباً الگوی تعامل و تقابل آمریکا و ایران نسبت معکوس دارد. به عبارت دیگر، طبق تجربه، رویکرد تعاملی و تنش­‌زدایی ایران در قبال آمریکا منجر به تشدید تقابل و تنش­‌زایی از سوی واشنگتن شده است و رویکرد مقاومت فعال از طرف ایران موجب تعدیل رویکرد تقابلی آمریکا و تعامل -ولو تاکتیکی- آن گشته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


References
Bandura, A. (1989). Human agency in Social cognitive theory. American Psychologist, 44(9), 1175–1184. [Link]
Bem, D. J. (1970). Beliefs attitudes and human affairs. Utah: Brooks/Cole. [Link]
Crisis Group. (2019). On thin ice: The Iran nuclear deal at three . Brussels: International Crisis Group. [Link]
Fiske, S., & Taylor, S. E. (1991). Social cognition. New York: Mcgraw-Hill Book Company. [Link]
Hasenclever, A., & Mayer, P., & Rittberger, V. (1996). Interests, power, knowledge: The study of international regimes. Mershon International Studies Review, 40(Supplement_2), 177-228. [DOI:10.2307/222775]
Hirt, E. R., & Sherman, S. J. (1985). The role of prior knowledge in explaining hypothetical events. Journal of Experimental Social Psychology, 21(6), 519-543. [DOI:10.1016/0022-1031(85)90023-X]
Nye, J. (1987). Nuclear learning and U.S.-Soviet security regimes. International Organization, 41(3), 371-402. [DOI:10.1017/S0020818300027521]
Rosati, A. J. (2000). The power of human cognition in the study of world politics. International Studies Review, 2(3), 45-75. [DOI:10.1111/1521-9488.00215]
Snyder, J. (1978). Rationality at the brink: The role of cognitive processes in failures of deterrence. World Politics, 30(3), 3445-365. [DOI:10.2307/2009870]
Sprout, H., & Sprout, M. (1965). Ecological perspective on human affairs. Princeton: Princeton University Press. [DOI:10.1515/9781400877232]
Tetlock, P. E. (2005). Expert political Judgement: How good is it? How can we know? Princeton: Princeton University Press. [Link]