آموزه¬های قرآن مهم¬ترین نیاز انسان معاصر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

پیشرفت سریع و فزاینده‌ی انسان معاصر در حوزه‌های گوناگون علوم منشأ پیدایی ابزارهایی شده که در پرتو آن سطح زندگی نسبت به گذشته متحوّل شده است. ورود به دنیای الکترونیک در حوزه‌های تجارت و اقتصاد، خدمات، بهداشت و درمان، صنعت، آموزش و ارتباطات بر کیفیت عمر انسان افزوده است. در سایه‌ی چنین پیشرفت‌هایی فاصله‌های شهرها و کشورها کوتاه شده و با ورود به دنیای مجازی همه‌ی انسان‌ها در دهکده‌ی جهانی جای گرفته‌اند که به همسایگان جهانی قابل تعریف‌اند؛ با تأسیس سازمان‌های اقتصادی و غیراقتصادی مشترک‌المنافع جهانی مرزهای ملی کشورها را برداشته و به روابط انسان در بازارهای مشترک جهانی دست یافته‌اند. اما این پیشرفت‌های علمی هم‌زمان شکاف‌های عمیقی در جوامع ایجاد کرده و بسترهای فراوانی برای ایجاد اضطراب، نگرانی و دلواپسی انسان معاصر فراهم ساخته است. درعمل کشورهای درحال‌توسعه به بازار معاملات اقتصادی و نظامی کشورهای توسعه‌یافته بدل شده‌اند. این شرایط آنان را دروضعیتی قرار داده که نظام‌های طبقاتی و فقر اجتماعی حداکثری در جوار ثروت انبوه و قدرت متراکم حداقلی خودنمایی می‌کند. این وضعیت نشان می‌دهد که اخلاق ارتباطات و بهداشت روان مهم‌ترین نیاز عصر حاضر به‌شمار می‌آید. مدعای این نوشتار آن است که منشأ نگرانی‌ها و دلواپسی‌ها خودخداانگاری انسان معاصر و بیگانگی او با خداوند است که هاله‌ای از تصویر مبهم رستگاری فضای زندگی او را فرا گرفته است. اولویت اخلاق عصری در دین‌ورزی است و بازاندیشی در آموزه‌های قرآن اساسی‌ترین دستورالعملی است که چنانچه انسان معاصر به آن عمل کند و با دگرگونی حیات و سلوک معنوی به اخلاق دینی و شخصیت نبوی متخلق گردد می‌تواند راه برون‌رفت از نگرانی‌های جدید خود را باز یابد.

کلیدواژه‌ها


 

آموزه­های قرآن مهم­ترین نیاز انسان معاصر

عبدالمجید طالب­تاش

تاریخ دریافت:12/5/1390ـ تاریخ پذیرش:23/7/1390

چکیده

پیشرفت سریع و فزاینده­ی انسان معاصر در حوزه‌های گوناگون علوم منشأ پیدایی ابزارهایی شده که در پرتو آن سطح زندگی نسبت به گذشته متحوّل شده است. ورود به دنیای الکترونیک در حوزه­های تجارت و اقتصاد، خدمات، بهداشت و درمان، صنعت، آموزش و ارتباطات بر کیفیت عمر انسان افزوده است. در سایه­ی چنین پیشرفت­هایی فاصله‌های شهرها و کشورها کوتاه شده و با ورود به دنیای مجازی همه­ی انسان‌ها در دهکده­ی جهانی جای گرفته­اند که به همسایگان جهانی قابل تعریف­اند؛ با تأسیس سازمان­های اقتصادی و غیراقتصادی مشترک‌المنافع جهانی مرزهای ملی کشورها را برداشته و به روابط انسان در بازارهای مشترک جهانی دست یافته­اند. اما این پیشرفت‌های علمی هم­زمان شکاف‌های عمیقی در جوامع ایجاد کرده و بسترهای فراوانی برای ایجاد اضطراب، نگرانی و دلواپسی انسان معاصر فراهم ساخته است. درعمل کشورهای درحال­توسعه به بازار معاملات اقتصادی و نظامی کشورهای توسعه­یافته بدل شده‌اند. این شرایط آنان را دروضعیتی قرار داده که نظام­های طبقاتی و فقر اجتماعی حداکثری در جوار ثروت انبوه و قدرت متراکم حداقلی خودنمایی می­کند. این وضعیت نشان می­دهد که اخلاق ارتباطات و بهداشت روان مهم­ترین نیاز عصر حاضر به­شمار می­آید. مدعای این نوشتار آن است که منشأ نگرانی­ها و دلواپسی­ها خودخداانگاری انسان معاصر و بیگانگی او با خداوند است که هاله­ای از تصویر مبهم رستگاری فضای زندگی او را فرا گرفته است. اولویت اخلاق عصری در دین­ورزی است و بازاندیشی در آموزه‌های قرآن اساسی­ترین دستورالعملی است که چنانچه انسان معاصر به آن عمل کند و با دگرگونی حیات و سلوک معنوی به اخلاق دینی و شخصیت نبوی متخلق گردد می‌تواند راه برون­رفت از نگرانی‌های جدید خود را باز یابد.

 

واژه­های کلیدی: عصر جدید، آموزه‌های قرآنی، انسان، جهان، باور دینی، پیشرفت فنّاوری

 

 

الف: شرایط حاکم بر جوامع بشری در عصر حاضر

1.       ارتقای سطح زندگی

بهره­گیری از عقل کاربردی و ابزارساز انسان معاصر را تا فراخنای توسعه و پیشرفت در فنّاوری ارتقا داده است. تا مدت­ها پیش نظرگاه انسان از زمین و اطراف آن فراتر نمی‌رفت لذا زمین مرکز عالم به­شمار می­رفت که دیگر ستارگان و افلاک پیرامون آن در گردش بودند. اما در سایه­ی پیشرفت‌های علمی سیّارات و کرات آسمانی با چهره­ای جدید جلوه­نمایی کرد؛ اینک انسان سوار بر امواج به مسافری پرتحرک و بی‌تاب بدل شده که پیوسته سفر از این سیاره به آن سیاره و از آن جا به ستارگان دوردست را هدف گرفته است و فراهم­آوری شرایط زیستی خود در ماه و مریخ و... را در سر می­پروراند. با ورود به دنیای الکترونیک در تکاپوی کوتاه­کردن زمان به سرعت نورواری می­اندیشد که او را درجهت پرده­برداری از اسرار هستی و ساختن ابزارهای جدید برای برون­رفت از محدوده­ی زمان حال یاری رساند و حضور فیزیکی خود را در آینده­های دوردست محقق گرداند. اکنون امکانی پدید آمده که مکان ـ زمان می­توانند چنان در هم بپیچند که انسان بتواند از سفینه­ی فضایی خارج شده و قبل از اینکه به پرواز درآید به آن برگردد. یکی از راه­های امکان این کار وجود دالان­های فضایی­ای است که اگر موجود باشند می­توانند راه­حلی برای مشکل محدودیت سرعت در فضا و برآورده­سازی این آرمان انسانی باشند (هاوکینگ 1384: 142).

پیشرفت شگرف فنّاوری ارتباطات در سالیان اخیر امکان تماس و مبادله­ی سریع فرهنگ‌ها را به­صورت کالاهای تجاری در بسته‌بندی‌های جدید الکترونیک فراهم آورده و اقوام و ملت‌ها را به یک­دیگر نزدیک و وابسته ساخته است. بنابراین تعبیر «دهکده­ی جهانی» مک­لوهان در این خصوص چندان بی‌مسمّی نیست (هلد 1382: 259). نلسون ‌ماندلا رئیس‌جمهور وقت افریقای جنوبی در 1994 با اشاره به روند سریع تغییرات در گستره­ی جهانی از آن به­مثابه­ی پدیده­ای یگانه در تاریخ تحولات بشری یاد کرده‌ است که امروز یعنی بیست­واندی بعد صدق ادعای وی نمایان است (افتخاری 1380: 24). ابزارهای الکترونیک در حوزه­های متنوع زندگی بشر وارد شده و رفته‌رفته حضور نیروی انسانی در تولید تقلیل یافته و مشاغل از بخش تولید به بخش خدمات انتقال پیدا کرده است. این­ها همه منشأ هم­افزایی سطح زندگی بشر است (پچی 1367: 178). دستاورد ورود به دنیای الکترونیک در حوزه­های تجارت و اقتصاد، خدمات، بهداشت و درمان، صنعت و آموزش و ارتباطات صرفه‌جویی روزانه میلیون‌ها ساعت وقت برای انسان معاصر است که سبب شده کارهای وقت­گیر و زمان­بر خود را که با دغدغه‌ها و نگرانی‌های روانی در ساعات متوالی انجام می‌داد در کوتاه‌ترین زمان ممکن انجام ‌دهد و در تحلیلی نسبی این ادعا را تأیید کرد که کیفیّت عمر انسان رو به افزایش است. دست‌یابی به اطلاعات گسترده و ارتقای سطح آگاهی‌ها در دنیای معاصر نیز ازجمله فواید این پیشرفت سریع و فزاینده است. معاملات چندمیلیارددلاری ظرف چند ثانیه روی مدارهای الکترونیک در سراسر جهان انجام می‌شود. فنّاوری‌های جدید امکان رفت و برگشت سریع سرمایه بین اقتصادها را در زمانی بسیار کوتاه فراهم می‌کنند به­نحوی­که سرمایه­ها در سطح جهان در هم تنیده می‌شوند. درنتیجه بانک‌ها، صندوق­های بازنشستگی، بازارهای بورس و مبادله­ی ارز به­دلیل وابستگی ارزها به یک­دیگر و اقتصاد تمام کشورها به هم وابسته شده است (کاستلز 1380: 128). بنابراین پیشرفت فزاینده­ی فنّاوری منشأ پیدایی ارتباطات جدیدی در سامان­بخشی نظام­های اجتماعی شده که سطح زندگی بشر تا حدود بسیاری دگرگون شده و ارتقا یافته است. دل­سپاری به یافته­های نو و تازه­ی زندگی خاستگاه تخیلات اساطیری در فرایند تخطئه­ی ایستایی و جانشینی پویش مستمر و مداوم پیش­رونده­ی زندگی است.

2.      همسایگی جهانی

حضور تأثیرگذار ابزارهای مدرنی همچون هواپیما، رایانه، ماهواره، اینترنت، تلفن همراه و... سبب کاهش شدید فاصله­ها میان جوامع و تبادل اطلاعات در کمترین زمان ممکن شده است. پیش­ازاین دسترسی انسان­ها به یک­دیگر در دو منطقه­ی فاصله­دار سخت می­نمود لذا تعبیر همسایگان به­معنای هم­زیستی دو یا چند خانواده‌ در یک کوچه یا محله اطلاق می­شد اما در سایه­ی ارتباطات جدید لازم می­آید تعبیر همسایگان باز تعریف شود. امروزه می‌توان همه­ی شهروندان یک کشور و در نگاهی دقیق همه­ی مردم جهان را در هم­جواری یک­دیگر جای داد و از همسایگی همه­ی مردم جهان سخن راند. در عصر اطلاعات دیوارها و فاصله‌های مکانی مجازی شده است و انسان‌ها به­سرعت از مرزهای مکانی عبور کرده با یک­دیگر مرتبط می­شوند. همچنان­که  توماس فریدمن رأی داده است جهانی­شدن روندی جهانی است که در آن بازارها، دولت­ها، ملت­ها و فنّاوری­ها چنان ادغام شده و درهم­تنیده­اند که به افراد، شرکت­ها و کشورها امکان می­دهد بیشتر، سریع­تر، عمیق­تر و ارزان­تر به همه­ی دنیا دسترسی پیدا کنند (فیگنام 1385: 41).

تجربه­ی جدید جهانی­شدن و ایجاد دهکده­ی جهانی خواه همچون پروژه­ای غیر‌طبیعی و خودخواسته خواه ناخواسته و در سیمای پروسه­ای طبیعی رخ نموده باشد واقعیتی است که ما را بر آن می‌دارد تا به مرزبرداری جغرافیایی از میان جوامع حکم کنیم. به­تعبیر مالکوم واترز جهانی­شدن فرایندی اجتماعی است که در آن قیدوبندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده از بین می‌رود و مردم به­طور فزاینده‌ای از کاهش این قیدوبندها آگاه می‌شوند (هلد 1382: 12). درنتیجه همسایه­انگاری همه­ی مردم جهان در عصر حاضر حاصل تبدّل و تحوّل مدام حیات انسانی در پرتو پیشرفت فزاینده­ی تجربه­های علمی او است.

3.     رونق تولید و تجارت

پیدایی سازمان‌های اقتصادی مشترک جهانی مانند سازمان تجارت جهانی (WTO) زمینه­های فراکشوری­شدن مرزهای ملی و ادغام تدریجی اقتصادهای ملی در اقتصاد بین­الملل را فراهم آورده و حضور کشورها در اقتصادآفرینی و رقابت­اندیشی مبتنی بر تولید و توزیع فرامرزی سبب گسترش حجم تجارت کالاها و خدمات، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و سرمایه­گذاری در سهام و جهان­گردی بین‌المللی شده است. ورود کشورهایی مانند چین به تجارت جهانی نمایاننده­ی دستیابی به توسعه و رشد کشور از طریق بازرگانی خارجی است که با ایجاد سیاست‌های پولی جدید زمینه‌های لازم را برای حفظ ارزش پولی کشور فراهم می­آورد و در جهت مصالح دراز مدت اقتصادی کشور منظور می­گردد (زنگنه 1383: 171). پس تجارت فراملی رفتاری جهان­نگاه شده است که مرزهای شهری، کشوری و منطقه­ای را درنوردیده و در چشم­اندازی نزدیک تبادل کالا در کمترین زمان ممکن از این سوی جهان به سوی دیگر آن با دست­به­دست­شدن کالا در معاملات رودررو هماوردی خواهد کرد و دیگر فرایندی به نام تأخیر در زمان و فاصله­ی مکان ـ زمان از رونق و جلوه­گری خواهد افتاد و با هم­مکانی و هم­زمانی معاملات تجاری و ارتباطات اقتصادی و اجتماعی جابه­جا خواهد شد.

 

ب: چالش­های دنیای معاصر

همراه با پیشرفت‌های فزاینده­ی فنّاوری در عصر جدید سطح کیفی آشفتگی حاکم بر ارتباطات اجتماعی در حدّی است که اندیشه­ی درمان­یابی و کاهش­افکنی از اساسی‌ترین نیازهای انسان معاصر است. واکاوی این شرایط نیاز شدید انسان به آموزه­های دینی پیامبران الهی و به­طور مشخص تعلیمات پیامبر اسلام و قرآن کریم به­عنوان مهم­ترین راه برون­رفت از تنگناهای روحی و روانی را نمایان می­سازد.

1.       منفعت اقتصادی

در عصر جهانی­شدن مفهوم شهروندی به­صورت صرفاً اقتصادی درآمده است. صاحبان ثروت از انواع امکانات بهداشتی، آموزشی و رفاهی برخوردارند و ندارها از هرگونه امکانات نخستین سلامت و نشاط روحی و روانی بی­بهره. علاوه­براین فقط معدودی از کشورها توانایی حضور در عرصه­ی رقابت جهانی و تجارت بین­المللی را دارند و بسیاری از کشورها آمادگی خودنمایی در این عرصه را که صرفاً بر پایه­ی اقتصاد سرمایه­داری استوار است ندارند. این شرایط سبب شده معدود کشورهایی که توانایی تولید در حجم بالای اقتصای را دارند و می‌توانند با تبلیغات جدید بازار جهان را به دست گیرند صاحب ثروت‌های کلان شوند و با حرکت به سمت جهانی­شدن اقتصاد و سیاست را، در گستره­ی مشترک جهانی، آن­گونه که خود می‌خواهند تعریف کنند. بسیاری از کشورهای دیگر از این شرایط محروم مانده‌اند.

نتیجه­ی چنین اقتصادی ایجاد شکاف عمیق اقتصادی میان کشورها و پیدایی اختلاف طبقاتی شد که سبب شده فقر و ضعف شدیدی بخش عمده‌ای از جهان را فراگیرد. دیوید هلد گزارش کرده که میانگین جهانی درآمد هر نفر در سال 2000 میلادی حدود 7350 دلار بوده است. این رقم شکاف وسیع بین میانگین درآمد سرانه­ی 900 میلیون نفر از مردم مناطق مرفّه جهان با رقمی نزدیک به 27450 دلار و برای 1/5 میلیارد نفر از مردم فقیر جهان 3890 دلار را پوشش می­دهد . تعداد 900 میلیون نفری که از سطح درآمدی بالا برخوردارند 86 درصد از هزینه‌های مصرفی جهان را به خود اختصاص داده­اند. اما در مقابل 2/1 میلیارد نفر از جمعیت جهان که فقیرترین­اند فقط 3/1 درصد از مصرف جهان را به خود اختصاص داده‌اند (هلد 1382: 107). براساس گزارشی پیش از گزارش فوق 800 میلیون انسان به­صورتی زنده‌اند که در اصطلاح بانک جهانی فقر مطلق نامیده می‌شود و در آن درآمد سالیانه­ی هر نفر 200 دلار یا کمتر است. مرگ سالیانه 15 تا 20 میلیون نفر در جهان سوم که سه­چهارم آن کودکان­اند مستقیماً ناشی از بی­غذایی است. در جهان در هر دقیقه 28 نفر از گرسنگی می‌میرند (ریفکین 1374: 240).

بانک جهانی رقمی معادل 2/1 میلیون نفر را در سال 1993 محاسبه کرده که مشمول شاخص­های فقر مطلق­اند و هرسال نیز بر تعداد آن­ها افزوده می‌شود (افتخاری 1380: 65). پال هیرست پژوهش­گر انگلیسی بر این باور است که جهانی­شدن افسانه است و درواقع ایدئولوژی­ای نولیبرالی است که در کارخانه­ی سیاست­مداران و اقتصاد‌دانان تولید شده است (زنگنه 1383: 161) و یوهان ارنبری کارشناس سوئدی جهانی­شدن را افسانه‌ای می‌داند که دربرگیرنده­ی بخش ممتاز جهان است ولی در رأس جهانی­شدن ایدئولوژی­ای قرار دارد که انگیزه­ی آن تقسیم ثروت عظیم جهان به زیان تهیدستان و به نفع ثروتمندان است (زنگنه). بنابراین به­خاطر نقشی که فنّاوریی در تباهی فرهنگ انسانی و خلع شخصیت او داشته و فقر و اختلافی که پدید آورده است نگرانی، نومیدی و احساس تقصیر را در متن زندگی بشر جاسازی کرده است که بازیابی هویت انسانی و بازگشت به زندگی خردورزانه مستلزم رهایی از آن مفاهیم است.

2.      ضعف در اخلاق همسایگان جهانی

در شرایط جدید زندگی بشر که همه­ی انسان‌ها در دهکده­ی جهانی و در وضعیتی همسایه­وار می‌زیند زمانی می‌توان از نزدیکی حقیقی آن­ها به یک­دیگر سخن گفت که ارتباطات از نظر عاطفی و احساسی اصلاح شده باشد؛ اگرچه تعبیر همسایگان جهانی تحقق یافته است اما این هم­جواری به معنای تنش­زدایی کامل از روابط همسایگان نیست چراکه این نزدیک­انگاری زمینه­ی نزاع­های تازه­ای را فراهم آورده است. طیفی از اندیشه­گران به مشکل نبود اخلاق همسایگی در عصر جهانی توجه کرده‌اند. زندگی در فضای جهانی و داشتن همسایگان جهانی مستلزم اخلاق هم­سو با چنین الگوی فزاینده­ی زندگی است (افتخاری 1380: 42). این درحالی است که هم­چنان همسایگان جدید جهانی با نبود اخلاق همسایه­مدار و الگوی فراگیر مواجه­اند. هرچند درخواست منشور سازمان ملل متحد از مردم جهان برخورد تساهل­مدارانه بر پایه­ی صلح و آرامش­افکنی است اما به­جهت نبود الگوی مناسب و قابل­قبول هم­چنان فضای حاکم بر جهان معاصر را اضطراب و درگیری و نزاع فراگرفته است (افتخاری: 40). برخی بر این رأی­اند که پیشرفت‌های فنّی در حوزه­ی ارتباطات در عصر جدید از رشد زاید‌الوصفی برخوردار است اما شگفت‌آور است که ارتباط انسانی میان افراد یک کشور با مردمان جوامع دیگر هیچ پیشرفتی نکرده است (پچی 1367: 149) به­ویژه که در کشورهای صنعتی رفتاری را شاهدیم که آن را فرهنگ خودشیفتگی نامیده­اند. این خودشیفتگی ناشی از رفتارهای مصرفی در کشورهای صنعتی به­مثابه­ی مهم­ترین فعالیت‌های اجتماعی درآمده است. وقتی همه چیز بر اساس مصرف شکل گرفت انسان‌ها خودخواه و خودمحور می‌شوند و اوقاتشان روزبه­روز بیشتر صرف چیزهایی که دارند می‌شود درحالی­که از توانایی‌هایشان برای ایجاد ارتباط با هم­نوعان خود کاسته می‌شود (پچی: 143).

 

3.     آلودگی محیط زیست

گسترش کارخانجات و ماشین­آلات و انجام فعالیت­های هسته­ای و افزایش تولید سبب افزایش آلودگی محیط زیست شده و نگرانی‌های قابل توجهی برای طرف­داران زندگی سالم پیش آورده است. این وضعیت از آنجا سرچشمه می‌گیرد که ابعاد فنّاوری چنان گسترش یافته که برای بشر غیرقابل­کنترل است. موضوع آسیب­دیدگی لایه­ی اوزون به­دنبال کنش و واکنش‌های فتوشیمیایی دود و گازهای ناشی از هواپیماهای مافوق­صوت دورپرواز یا به سبب کربن­های کلر فلوئور ناشی از افشانه‌ها و مواد نمکی معلق در فضا در دهه­ی 1970 تهدیدی برای زندگی بشر تلقی گردید (پچی: 49). بیشترین تولید زباله‌های هسته‌ای و خطرناک را کشورهای صنعتی دارند. از سال 1950 به بعد جهان یک­پنجم خاک زراعی، یک­پنجم جنگل­های استوایی و ده‌هاهزار نوع گیاه و جانور خود را از دست داده است (کتاب نقد 1379: 187).

درواقع این سپهر فنّی که انسان­ساخته می­نماید چنان ابعاد غول‌آسایی به خود گرفته که از خود انسان نیرومندتر شده و از تسلط او خارج شده است. محیط کار، زمان کار، زمان فراغت، الگوهای مصرف، سطح زندگی، آموزش و اطلاعات یا اطلاعات نادرست، صلح و جنگ همه­وهمه به این سپهر فنّی وابسته است و انسان ناتوان و باخودبیگانه در برابر این ماشین غول­آسای مهارناپذیر عصر جدید ایستاده‌ و هریک به­صورت مهره‌های بی‌هویت بازی عجیب وهم‌آمیزی درآمده­اند که قواعد آن را به­سختی می‌توان دریافت (پچی 1367: 37). پیشرفت­های علمی و شکل­گیری روحیه­ی تکبّر و خودمحوری در میان قدرت­های بزرگ جهانی سبب شده است شرایط زیست­محیطی نامناسبی در جهان به­وجود آید.

4.     اضطراب و نگرانی روانی

به­رغم الکترونیک شدن نظام خدماتی و تجاری در روابط انسان معاصر و کیفیت­افزایی به عمر انسان امنیت اجتماعی و اقتصادی حاصل نشده و نگرانی و اضطراب حاصل از ورود ماشین به دنیای انسانی و به­خصوص نسبت به هوس­افکنی­های بی­اخلاقان در فرایند ارتباطات الکترونیک ازجمله وجود اشرار و سارقان جدید الکترونیک و اینترنتی روبه­افزایش است. سارقانی که بدون حضور فیزیکی از طریق پایگاه­های زایانه­ای وارد مراکز اقتصادی و اطلاعاتی می‌شوند و به اموال و اطلاعات دستبرد می‌زنند.

افزایش این نگرانی‌ها زمانی بیشتر احساس می‌شود که تولیدات نظامی و حاکم­شدن شرایط جنگی بر جهان معاصر را نیز بر آن بیفزاییم. افزایش تولید گسترده­ی ابزارهای جنگی و نظامی مؤلفه‌ای از سود اقتصادی، نظامی و سیاسی را پیش روی بشر قرار داده است. اهمیت آزمایش‌ها و جست­وجوی بازار مصرف تولیدات نظامی کشورهای توسعه­یافته سبب شده کشورهای فقیر و توسعه­نیافته به­شدت در معرض خطر و آسیب‌های جدی قرار گیرند. رونق­بخشی به بازار مصرف تولیدات نظامی نیازمند دنیایی مضطرب، نگران و در حال جنگ و نبرد است، بنابراین نظریه­ی کسانی مانند هانتینگتون مبنی بر روی­کرد جهانیان به سمت برخورد تمدن‌ها در همین خصوص توجیه­پذیر است. نتیجه­ی چنین اندیشه‌ای به­خطرافتادن جان و مال هزاران انسان بی­گناه در گوشه و کنار جهان، ازبین­رفتن تجهیزات و کارخانجات حیاتی کشورهای در معرض جنگ و به­مخاطره­افتادن محیط زیست است.

افزایش جمعیت جهان و پیچیده­شدن روابط انسان‌ها در جریان جدید انفجار جمعیتی نیز زمینه­های پیدایی اضطراب و نگرانی نسبت به آینده را فراهم ساخته است. جمعیت جهان در سال 1950 از مرز دو میلیارد نفر گذشت. این رقم تا قبل از پایان قرن بیستم از مرز 5 میلیارد گذشته است و پیش‌بینی می‌شود تا سال 2025 به 8 میلیارد نفر برسد. این انفجار عظیم جمعیتی مایه­ی اصلی بسیاری از مسائل جهان و نیز سرچشمه­ی پیچیدگی حاکم بر پارامترهای نظام جهانی است (روزنا 1382: 80).

 

ج : راه­حل­های قرآنی

هرچند انسان معاصر در فرایند پیچیده­ی فنّاوری گرفتار چالش­های فزاینده شده اما از آن جهت که موجودی آگاه و بی همتا و آفرینشگروار است نباید همچون اشیا و پیچ­ومهره های ناآگاه در هزارتوی توده­وار نابسامانی­های پیش­آمده باقی بماند بلکه باید در سایه­ی نظامی رهایی­بخش راهکارهای جدیدی برای برون­رفت از شرایط اضطراب­آفرین فعلی را تجربه کند. قرآن درمقام متنی معناآفرین در حیطه­ی هدایت­گری گم­شدگان درست­ترین راه­ها را پیش پای انسان معاصر می­گذارد. این راه­ها را می­توان در چند بستر اثربخش پی­گیری کرد:

  1. 1.       باورسازی خداگرایانه

وجود اشرار و سارقان اینترنتی، زندگی آپارتمانی و دشواری­های آن، تبدیل روابط عاطفی و احساسی انسان‌ها به روابط منطقی و ماشینی، آلودگی محیط‌زیست و وجود فساد مادی و معنوی در اجتماع زمینه­های سلب آسایش و آرامش را از انسان فراهم آورده است. این شرایط سبب شده انسان معاصر در هاله‌ای از فشارهای روانی و دلواپسی‌های روحی قرار گیرد. بنابراین مأمنی اطمینان­آور و پناه­گاهی امن لازم است تا بتواند در پناه آن هم­زمان به آرامش روحی و آسایش جسمی دست یابد. طبق رهیافت­های قرآن چنین پناه­گاه و جای­گاهی در باورهای دینی و اعتقاد به خدا موجود است. پس به انسان‌ها توصیه می‌کند برای رسیدن به آرامش روان و روح باورهای مذهبی خود را محکم کنند چرا که نظام هستی به­گونه‌ای طراحی شده که انسان در برابر حوادث و طوفان‌های سهمگین اضطراب و نگرانی‌های زندگی نمی­تواند جای­گاه نهایی دیگری جز یاد خدا جست­وجو کند.

قرآن می‌فرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب» (رعد/ 28)؛ کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به ذکر خدا آرام می‌یابد و تنها با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد.در نخستین بخش آیه سیاق متن نمایان می­کند که ایمان­آورندگان به­سوی ذکر الهی گام برمی‌دارند و همین امر آنان را در جای­گاه آرامش و آسایش روح و روان قرار می‌دهد و در قسمت انتهایی آرامش دل را به ذکر و یاد خدا محصور می‌کند و تأکید می‌ورزد که بشر فقط در پرتو یاد خدا به آرامش نائل خواهد شد. امام علی(ع) فرزندش را به آبادسازی دل با یاد خدا سفارش می‌کند: «... و عماره قلبک بذکره» (نهج‌البلاغه، نامه­ی 31)؛ تو را سفارش می‌کنم که دلت را به یاد خدا آباد کنی. این گفتار گویای آن است که دل­های سالم و قلب­های سلیم به آرامشی دست پیدا می‌کنند که با یاد خدا حاصل می­شود. از این منظر دل‌های کسانی که فاقد باور مذهبی­اند ویران انگاشته می­شود، هرچند که در حوزه‌های گوناگون علمی و اقتصادی به سالم­سازی پرداخته باشند. امروزه در طراحی نظام‌های سیاسی جهان نظام لیبرالیسم محوریت پیدا کرده است؛ این اندیشه، تعیین و تشریع را از اوصاف انسان می‌داند و می‌خواهد انسان را به جای خدا بنشاند. در قانون‌گذاری به­هیچ­وجه ملاحظه­ی امر و نهی الهی نمی‌شود بلکه صرفاً ملاحظات بشری برای نیل به یک سلسله اهداف عقلایی در نظر گرفته می‌شود و این حرکت به معنای آن است که می‌خواهند نقش خدایی به بشر بدهند و این همان راه اومانیسم الحادی در مغرب­زمین است (سروش 1373: 166).

حضور انسان در این جهان با خودخداانگاری بی­تناسب است و عمل به وظایف انسانی با معنای خداپذیری سازگار است که حاصل این روی­کرد توجه به یاد خدا و درنتیجه دست­یابی به آرامش درونی خواهد بود که تنها راه برون­رفت انسان معاصر از نگرانی­ها و دلواپسی­های زندگی است.

  1. 2.      الگوی اخلاق همسایگی

تحقق دهکده­ی جهانی و فرایند همسایه­انگاری تمام مردم جهان نیازمند تبیین و ارائه­ی الگوی رفتار و اخلاق همسایگی و آداب آن برای ایجاد مناسبات جدید ارتباطی است. تعالیم اسلام با ایجاد حقوق و وظایف دو جانبه برنامه­ی اثربخش و کارامد حقوق شهروندی و ارتباطات همسایگی را ارائه کرده است. همسایه­سازی مردمان جهان از نظرگاه قرآن مستلزم صلح­گرایی دوستی­اندیشانه و مصاحبت مشفقانه است. قرآن همه­ی انسان‌ها را به مفاهمه و گفت­وگوی مبتنی بر سخنان نیکو فرا می­خواند و می‌فرماید: «و قولوا للناس حسناً» (آل­عمران/ 83)؛ با مردم نیکو سخن بگویید. گفتار نیکو در برابر دیگران تمام سطوح جمعیتی را در بر می‌گیرد. ازاین­روی قرآن تأکید می‌کند که یکی از نشانه‌های ایمان دین‌ورزان این است که نسبت به دیگران گذشت و عفو پیشه می‌کنند و چنانچه در کنار جاهلان جای ‌گیرند در برابر آن­ها سخنان محبت‌آمیز و امنیت­آور بر زبان جاری می‌سازند و با آنها مدارا می‌کنند: «و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً»؛ چون جاهلان آن­ها را خطاب قرار دهند سلام می­گویند. در حوزه­ی رفتار تأکید می‌کند همچنان­که خداوند با شما نیکی کرده است شما نیز با دیگران به نیکی رفتار کنید: «احسن کما احسن الله الیک» (قصص/ 77)؛ [به دیگران] نیکی کن همچنان­که خداوند با تو نیکی کرده است.

این روی­کرد به روابط اجتماعی سبب می‌شود همسایگان جهانی از نگاه متکبرانه، مادی و مصلحت­آمیز سیاسی به یک­دیگر بپرهیزند و جای آن را نگاه مشفقانه­ی معنویت­گرا و معقول فرهنگی بگیرد. براین­اساس آزاررسانی به همسایگان از بزرگ­ترین گناهان به­شمار می­آید. پیامبر اسلام(ص) که آخرت­گرایی را در برنامه­های محوری خود جای داده است تأکید می­ورزد هر کس همسایه­آزاری پیشه کند از استشمام بوی بهشت محروم می­ماند و در دوزخ جای خواهد گرفت (مجلسی 1378: 297). این نگرش دینی به دنیای معاصر و چگونگی روابط میان انسان‌ها یکی از مهم­ترین نیازهای بشر امروز یعنی احساس امنیت را به ارمغان می­آورد تا انسان‌ها در سایه­ی آرامش و آسایش با همسایگان جهانی زندگی مسالمت­آمیزی در پیش گیرند و در صلح زندگی کنند.

درون یک نظام جهانی همسایگان باید، با احترام به حق حیات یک­دیگر، از به‌کار‌گیری هرگونه زور و خشونت بپرهیزند و با برقراری زندگی مسالمت­آمیز در جهت ایجاد امنیت جهانی گام بردارند. از نظرگاه اسلام مراعات حقوق همسایگان و انس و الفت و مصاحبت محبت­محور همسایگان با یک­دیگر بخشی از وظایف هر انسانی است که مناسب­سازی فضای حاکم بر زندگی همسایگی در سایه­ی عمل به آن تحقق می­یابد و در غیر این­صورت همچون مردگان قبرستانی به­شمار می­آیند که از یک­دیگر و وضعیت معیشتی هم بی‌خبرند و هیچ­گونه ارتباط اجتماعی با یک­دیگر ندارند. امیرالمؤمنین‌(ع) می‌فرماید: مردگان همسایگانی­اند که با یک­دیگر انس ندارند، دوستانی­اند که به دیدار یک­دیگر نمی‌روند، پیوندهای شناسایی در جهان آن­ها به کهنگی گراییده و اسباب برادری آن­ها قطع گردیده است (نهج البلاغه، خطبه­ی 221). بنابراین بر اساس آموزه­های قرآنی وظیفه­ی بازاستقرار ملکوت خداوند در زمین که در آن عشق و عبادت به­جز خدمت خلق نیست و در حسن سلوک انسان­ها جلوه­گر می­شود اساسی­ترین نیاز انسان معاصر است که دستاورد نیکوی آن اصلاح اخلاق همسایگی مدرن است.

  1. 3.     سامان دهی روابط اقتصادی

در فرایند جهانی­شدن اقتصاد کشورهایی که توان حضور در بازار رقابت جهانی را دارند به تولید و ثروت انبوه دست یافته­اند اما بیشتر کشورهای جهان که 80% جمعیت دنیا را دارند توأماً توان رقابت در اقتصاد جهانی را ندارند. درنتیجه با مشکلات اقتصادی و فقر اجتماعی مواجه گشته­اند. از نظرگاه قرآن ایجاد روابط اقتصادی سالم و مناسب می تواند این وضعیت را دگرگون ساخته و جوامع را به فقرزدایی و رهایی از ظلم نزدیک گرداند. این مناسبات در چند الگوی اقتصادی تعریف می­شود:

یکم: برقراری عدالت اجتماعی

قرآن یکی از اهداف ارسال رسل را اقامه­ی عدالت و قسط به­وسیله­ی مردم بیان می‌کند و می‌فرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» (حدید/25)؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و کتاب و میزان را با آن­ها نازل ساختیم تا مردم به عدالت قیام کنند.

چنانچه در شرایط جدید جهانی که بازار سرمایه مبتنی بر سود بیشتر بدون توجه به عدالت اجتماعی است دولت‌ها در جهت برقراری عدالت اقتصادی برنامه­ریزی کنند، بسیاری از شکاف‌های اقتصادی حاصل از جریان جهانی­شدن از بین خواهد رفت. شهید مطهری، اسلام­شناس معاصر، پایه­ی استحکام سازمان اجتماع را عدل می­داند و یادآور می­شود که عدالت درمقام فلسفه­ی اجتماعی اسلامی مورد توجه مولای متقیان علی‌(ع) بود و آن را ناموس بزرگ اسلامی تلقی کرده سیاستش بر مبنای این اصل تأسیس شده بود (مطهری 1361: 164).

امام علی‌(ع) عدالت را سبب گشایش و حل مشکلات اجتماعی می­داند و گنجایش آن را در حدّی می‌داند که می‌تواند همگان را راضی کند. ایشان می‌گوید: «ان فی العدل سعه و من ضاق علیه فالجور علیه اضیق» (نهج البلاغه، خطبه15)؛ عدالت گشایش می‌آورد و آن کس که عدالت بر او گران آید تحمل ظلم و ستم بر او گران‌تر خواهد بود. استاد مطهری در شرح این سخن امام علی‌(ع) می‌نویسد: «یگانه ظرفیت وسیعی که می‌تواند همه را در خود جمع کند و زمینه رضایت عموم واقع گردد عدالت است» (مطهری 1361: 166).

بنابراین در شرایط جدید جهانی­شدن که اقتصاد جهانی بر پایه­ی تولید انبوه و فروش بیشتر مبتنی بر تبلیغات قرار دارد پیام دادگستری و عدالت­محوری دین اسلام می‌تواند مناسب­ترین الگوی اقتصادی برای برون­رفت از تنگناهای تبعیض اقتصادی و توزیع نامناسب ثروت‌های جهانی ‌باشد.

دوم: انفاق

وضعیت اقتصادی حاکم بر جهان معاصر و پیدایی بنگاه‌های اقتصادی جهانی سبب شده است فاصله­ی طبقاتی جوامع به­شدت افزایش یابد. از نظرگاه اسلام مردم نسبت به وضعیت معیشتی یک­دیگر مسئولیت اجتماعی دارند و نمی‌توانند درحالی­که خودشان از شرایط مناسب اقتصادی برخوردارند نسبت به فقر و تهیدستی دیگران بی­تفاوت بمانند. از این منظر معادلات اقتصادی باید اختلافات طبقاتی میان غنی و فقیر را کاهش ‌دهد و سطح زندگی نیازمندان را تا شرایط قابل قبول ارتقا دهد. زنده­کردن روح هم­دردی و کمک به نیازمندان یکی از این برنامه‌ها به­شمار می‌آید. لذا قرآن می‌فرماید: «داستان کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند همانند دانه‌ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یکصد دانه باشد» (بقره/ 261).

هرچند انفاق و احسان به­منزله­ی بستر مناسبی برای جبران اختلاف درآمدهای اقتصادی مورد توجه اسلام واقع شده و بر گسترش آن در اجتماع تأکید می­ورزد اما آن را مبنای اصلی زندگی عمومی قرار نداده و راه­حل نهایی مشکلات اقتصادی جوامع را عدالت اجتماعی معرفی کرده است.

استاد مطهری در مقایسه­ی عدل و احسان می­گوید: «عدل در اجتماع به منزله پایه‌های ساختمان است و احسان از نظر اجتماع به منزله رنگ آمیزی و نقاشی و زینت ساختمان است. اول باید پایه درست باشد، سپس نوبت به زینت و رنگ آمیزی و نقاشی می‌رسد. جامعه را با جود و احسان نمی‌توان اداره کرد، پایه سازمان اجتماع عدل است. چه اینکه امام علی فرمود: «عدل جریان کارها را در مجرای خود قرار می‌دهد اما جود جریان‌ها را از مجرای اصلی خارج می‌کند.» البته در قرآن عدل قرین احسان ذکر شده است» (1361: 163).

سوم: قرض­الحسنه

به علت عدم تناسب منطقی میان درآمدها و هزینه‌های زندگی، مردم هر جامعه­ای در برخی مقاطع زندگی نیازهای اقتصادی پیدا می‌کنند که هم­زمان امکان دراختیارداشتن آن درآمد برایشان وجود ندارد اما چنانچه از طرف دیگری آن نیاز مرتفع شود در زمان دیگری امکان بازپرداخت آن برایشان فراهم خواهد آمد. اسلام برای چنین مواردی عنوان قرض­الحسنه را پیش­بینی کرده است تا به این وسیله نیازهای مقعطی مردم مرتفع شود و در فرصت دیگری که امکان بازپرداخت آن برایشان حاصل ‌شود به بازگرداندن آن اقدام کنند. نظام اقتصادی قرض­الحسنه در قالب وام بدون ربا در برابر نظام وام­پردازی مبتنی بر ربا قرار گرفته است. ازآنجاکه این نحوه­ی همیاری اجتماعی می‌تواند کاربرد به­سزایی در سامان­بخشیدن به نظام اقتصادی جامعه داشته باشد خداوند سبحان این نوع وام دادن به دیگران را به وام دادن به خداوند تعبیر کرده است تا ایمان آورندگان به این امر تشویق شوند و با ترغیب بیشتری به یک­دیگر یاری برسانند. قرآن می‌فرماید: «ان تقرضوا الله قرضاً حسناً یضاعفه لکم و یغفر لکم و الله شکور حلیم» (تغابن/17)؛ اگر به خداوند وام نیکو دهید آن را برای شما افزایش می‌دهد و نیز شما را می‌بخشاید و خداوند سپاسگزار و بردبار است.

از این تعبیر قرآنی که در موارد متعددی و به صورت‌های گوناگونی تکرار شده و وام بدون ربا به دیگران را قرض­دادن به خداوند معرفی کرده است (مائده /12؛حدید/18؛بقره/245؛ حدید/11؛ مزمل/20) می‌توان دریافت که در سامان­بخشی نظام اقتصادی پرداخت وام آن هم با وصف نیکو جای­گاه مهم­تری نسبت به انفاق و احسان دارد. مکارم شیرازی (1372) از تعبیر «یغفر لکم» در انتهای آیه نتیجه­گیری می‌کند که یکی از زمینه‌های آمرزش گناه بندگان قرض‌الحسنه و پرداخت وام به نیازمندان است (212).

چهارم: قناعت

قرآن کریم یکی از زمینه‌های مذموم بودن دنیا را تفاخر و تکاثر می‌داند و می‌فرماید: «بدانید که زندگی دنیا بازیچه بیهوده و زینت است و نیز افزون­طلبی در اموال و اولاد است...» (حدید/20). دو تعبیر تکاثر و تفاخر در این آیه یکی از مهم­ترین ویژگی‌های اختلاف­افکن اقتصاد جدید جهانی را آشکار می­کند. این خصوصیات سبب شده جوامع پیشرفته و بنگاه­های اقتصادی پرتولید درجهت سود و منفعت بیشتر برنامه­ریزی کنند و در این مسیر از اینکه ثروت­اندوزی آن­ها منجر به گسترش فقر در جوامع دیگر شود باکی ندارند.

تفاخر و تکاثر بسترهای غرور و طمع را در جامعه‌ افزایش می­دهند که منجر به فاصله­ی بیشتر جوامع از یک­دیگر و خصومت و بد‌بینی در میان آن­ها می­شود. درمقابل پیشنهاد اسلام قناعت­پیشگی است که می‌تواند جانشین تفاخر و تکاثر شود و جامعه را به سمت­وسوی تعادل پیش برد. امیرالمؤمنین‌(ع) قناعت را بستر مناسبی برای رسیدن به غنا و ثروت معرفی می‌کند و می‌فرماید: «مع قناعه تملأ القلوب و العیون غنی و خصاصه تملأ الابصار و الاسماع اذی» (نهج البلاغه، خطبه­ی 192)؛ خداوند [پیامبران] را همراه کرد با قناعتی که قلب‌ها و چشم‌ها را پر از بی‌نیازی می‌کرد هرچند فقر و ناداری ظاهری آن‌ها چشم‌ها و گوش‌ها را از ناراحتی مملو می‌ساخت.

در صورتی می‌توان به قناعت در مصرف توجه کرد که جوامع پیشرفته و اعضای سازمان جهانی اقتصاد بپذیرند قناعت در تولید را در دستور کارهای اقتصادی قرار دهند. تولید انبوه مسئله­ی مهم جهان جدید و فرزند تولد ماشین است. جهان گذشته تقریباً مسئله‌ای به نام تولید انبوه نمی‌شناخت و ازاین­رو نیازی به اخلاق در تولید هم نداشته است. اما در جهان جدید مسئله­ی تولید اهمیت یافته است و از آنجاکه مسئله­ی قناعت در مصرف هم تابعی از قناعت در تولید است یکی از اموری که در عصر ما به قناعت در مصرف لطمه زده همین است که آدمیان به ماشین و از آنجا به تولید انبوه دست یافته‌اند و توانسته‌اند بیش­ازاندازه و به­نحو گزاف طبیعت را خرج کنند و از این روی خود را ملزم ساخته‌اند که دیگران را هم به مصرف آن تولید ترغیب نمایند. تولید کالاهای تازه و نیازهای کاذب و ترغیب به مصرف بیشتر عیوب تولید انبوه ماشینی‌اند. در عصر حاضر پیش از هر وقت دیگر محتاجیم که قناعت در مقام تولید را تربیت و تعلیم کنیم (سروش 1371: 288).

  1. 4.     تحکیم نهاد خانواده

شرایط حاکم بر دنیای معاصر در فرایند خانواده­گریزی و افزایش طلاق که با نام بحران خانواده قابل پی­گیری است اهمیت توجه به ره­یافتی قرآنی درخصوص نظام خانواده و راه‌های استحکام آن را دوچندان می‌نماید. تربیت اخلاقی و فکری انسان در کودکی پایه­گذار شخصیت او در میان­سالی و کهن­سالی است و تعادل در تربیت مستلزم هم­زمانی رشد جسمانی، عاطفی و عقلانی است. این فضای رشدآفرین همان نهاد خانواده است که پایه‌های اساسی آن را در آغاز همسران تشکیل می‌دهند و در ادامه فرزندان در آن ایفای نقش می­کنند. هرقدر نظام خانواده از استحکام و اتقان بیشتری برخوردار باشد و روابط میان اعضای آن عاطفی­تر و عقلانی­تر باشد فرزندان نیز از تربیت مطلوب­تری بهره‌مند خواهند شد.

با عنایت به تحقق این اهداف متعالی قرآن به طراحی نظام مدیریتی مشارکت­گرایانه در بحث خانواده پرداخته است که در آن اقتصاد، اخلاق،‌ رشد عاطفی، رشد اجتماعی،رشد عقلانی، رشد مذهبی، پرورش استعدادها،‌ ارتباطات انسانی،‌توان­مند سازی، ایجاد آرامش و تأمین پناه­گاه امن پیش­بینی شده است. به میزانی که پایه‌های خانواده سست گردد و دچار تزلزل و اضطراب شود شخصیت فرزندان نیز تحت تأثیر آن فضا متزلزل و مضطرب خواهد شد؛ به­وی‍ژه که تربیت­پذیری در کودکان بسیار شدید است. ازاین­رو امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «دل نوجوان مانند زمینی تهی است، هرچه در آن افکنده شود می‌پذیرد» (نهج‌البلاغه، نامه­ی 31).

شرایط زندگی انسان معاصر و تضعیف باورهای مذهبی سبب شده فضای تربیتی حاکم بر خانواده‌ها به روابط ماشینی و مکانیکی­ای تبدیل شود که دل­بستگی‌های فرزندان را نسبت به خانواده به­شدت کاهش دهد. قرآن کریم یکی از مهم­ترین بسترهای آرامش انسان را خانواده می­داند که چنانچه از استحکام برخوردار باشد پدر و مادر می­توانند در سایه­ی یاد خدا آرامش فرزندان را تضمین نمایند. قرآن در تبیین نظام خانواده و اهمیت آن می‌فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه» (روم/21)؛ از نشانه‌های خداوند این است که از جنس خودتان همسرانی برایتان آفرید تا در کنار آن­ها آرام یابید و میان شما محبت و دوستی قرار داد.

قرآن کریم در فرایند اصلاح اجتماع با هدف دست­یابی به کارکردی سلامت­آفرین، آرامش­زا و دانش­افزا پی­ریزی نهاد خانواده و برنامه­ریزی در جهت استحکام و کارامدی را در اولویت سامان­بخشی روابط زن و مرد قرار داده است که توجه انسان معاصر به این روی­کرد قرآنی می­تواند ره­یافت جدیدی درجهت بحران­گریزی روحی و روانی در پیش پای انسان قرار دهد و بازشناسی جای­گاه تربیت عاطفی و اخلاقی فرزندان از طریق خانواده­های محبت­محور در دستور کار برنامه­های سالم­سازی زندگی در عصر جدید قرارگیرد. تنها محیط اجتماعی­ای که می‌تواند در نظام تربیتی مبتنی بر مودت و رحمت بنا شود خانواده است که پدر و مادر از یک طرف نسبت به یک­دیگر علاقه و دوستی دارند و از سوی دیگر نسبت به فرزندان عطوفت قلبی دارند. درنتیجه در چنین فضایی فرزندان می‌توانند نیازهای روانی ـ عاطفی خود را مرتفع کنند و به رشد و سلامت روان دست یابند.

  1. 5.     آخرت گرایی

یکی از اندیشه‌های اساسی ادیان الهی، و به­طور مشخص اسلام، آخرت­گرایی و توجه به معاد و زندگی اخروی است. اعتقاد به اینکه زندگی انسان به این دنیا محدود نمی‌شود و پس از مرگ زندگی او هم­چنان ادامه خواهد داشت و اینکه چگونگی زندگی او پس از مرگ مبتنی بر نوع زندگی وی در این دنیا است می­تواند یکی از راه­کارهای اساسی در رفع نگرانی‌ها و فشارهای روانی انسان معاصر به­شمار ‌آید. بسیاری از افزون­طلبی‌ها، سرکشی‌ها، غفلت‌ها، بی‌توجهی به وضعیت معیشتی دیگر جوامع و جنگ‌افروزی‌های انسان معاصر می‌تواند در سایه­ی آخرت­گرایی و معاد درمان شود. از نظرگاه دین به همان اندازه که زندگی در دنیا از اهمیت برخوردار است معاد و زندگی در آخرت نیز حائز اهمیت است و ازآنجاکه زندگی اخروی جاودانه است و زندگی دنیا گذرا است زندگی اخروی از اهمیت بیشتری برخوردار است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «الدّنیا دار ممرّ لا دار مقرّ» (نهج البلاغه، 133)؛ دنیا خانه­ی گذر است نه جای­گاه اقامت. به همین لحاظ توصیه می‌کند که: «کونوا من ابناء الاخره و لا تکونوا من ابناء الدنیا» (نهج البلاغه، خطبه­ی42)؛ آخرت‌گرا باشید و دنیا‌گرا نباشید.

کسی که بخواهد برای آخرت زندگی کند نباید نسبت به دیگران ظلم و تعدّی بورزد و حتی نمی­تواند نسبت به عقب­ماندگی و فقر سایرین بی‌تفاوت بماند درحالی­که خودش در آسایش و ثروت به­سر می‌برد. این مهم­ترین محوری است که انسان معاصر سخت بدان نیازمند است تا به این وسیله فاصله‌های بسیاری را که میان جوامع ایجاد شده است از بین ببرد. همچنین بسیاری از تعدّی‌هایی که ماهیت آن متناسب با شرایط جدید جهانی است به این وسیله کاهش یابد. امیرالمؤمنین یکی از خواص مرگ­اندیشی را نرم­ساختن دل و فروجنباندن سرکشی‌های آن و رام­کردن دل می‌داند: «و ذلّله بذکر الموت و قرّره بالفناء»(نامه­ی 31)؛ [دلت] را به یاد مرگ نرم کن و نابودی را به او یادآور شو. هم ایشان دست­گیری از نیازمندان را فرصت مغتنمی به­شمار می­آورد که بستر آبادسازی زندگی اخروی انسان را فراهم می­آورد. بنابراین در توصیه­ای به فرزندش دست­گیری از نیازمندان را نوعی آخرت­آبادی زندگی معرفی می­کند و می­فرماید: «و ان وجدت من اهل الفاقه من یحمل لک زادک الی یوم القیامه فیوافیک به غدا حیث تحتاج الیه فاغتنمه و حمّله ایّاه» (نامه­ی31)؛ اگر نیازمندی را یافتی که می­تواند زاد و توشه­ی ترا تا رستاخیز بر دوش گیرد و فردا که به آن محتاجی تمام و کمال به تو بازگرداند آن را غنیمت شمار و این زاد را بر دوش او واگذار».

به همین لحاظ مرگ­اندیشی را مهم­ترین موعظه­گر و اندرزدهنده­ی انسان می‌داند به­گونه‌ای که با داشتن این موعظه­گر از واعظان دیگر بی‌نیاز می‌شود: «کفی بالموت واعظا» (همان)؛ مرگ به­مثابه­ی اندرزگو کافی است. بنابراین توجه به رستاخیز بسترهای توجه به دیگران را در زندگی اجتماعی و رفتارهای جمعی فراهم می­آورد و به حل اختلاف طبقاتی و فقر اجتماعی در عصر حاضر می انجامد.

 

نتیجه

انسان مدرن توانسته است به یمن رشد و توسعه در علوم تا سطح بالایی از دانش بشری دست یازد که تعبیر عصر اطلاعات یا عصر انفجار اطلاعات بیان­گر این وضعیت جدید او است. این پیشرفت فزاینده سبب شده است ازسویی روابط میان انسان‌ها در حوزه‌های مادی و به­خصوص اقتصاد نزدیک شود و طراحی سازمان تجارت جهانی و ایجاد بنگاه‌ها و سازمان‌های مشترک المنافع دیگر جهانی او را در شرایط جهانی شدن قرار دهد و انسان را به سمت رفاه مادی و ازپیش­روبرداشتن بسیاری از موانع مادی زندگی کمک کند و ازسوی­دیگر سبب شده است با الکترونیک شدن حوزه‌های خدماتی و ساختن ابزارهای جدید حمل­ونقل و انتقال اطلاعات در وقت خود صرفه‌جویی کند. اما در کنار همه­ی این منافع و پیشرفت‌ها فشارهای روانی و هیجان و اضطراب‌های جدیدی به حوزه­ی زندگی او وارد شده است که توجه عمیق به این وضعیت و جست­وجوی راه‌هایی برای برون­رفت عصر جدید از این مشکلات را ضروری ساخته است. حقیقت این است که انسان پیشرفته چنانچه به خود رها شود کنترل­ناپذیر خواهد شد و خود و جهان را به سوی ویرانی به پیش خواهد برد. ازاین­رو تنها راه نجات انسان معاصر روی­آوردن به آموزه‌های پیامبران الهی و تقویت باورهای مذهبی و به­طور مشخص آموزه­های پیامبر اسلام و قرآن کریم است.

پیامبر اعظم درمقام آخرین پیغامبر الهی پیام وحی را با خود آورده است تا مفاهیمی را به انسان‌ها بیاموزد که چنانچه آن­ها را در زندگی خود عملی سازند به آرامش و آسایش روحی و روانی آمیخته به آسایش و رفاه ظاهری خواهند رسید. آرامش روانی چیزی است که انسان جدید شدیداً به آن نیازمند است. پیامبر اعظم از مفاهیمی سخن به میان آورده و قرآن کریم سفارش‌هایی به انسان‌ها کرده است که اگر انسان معاصر به این توصیه­ها و سخنان گوش بسپارد قطعاً خواهد توانست خود را از اضطراب و دل­نگرانی­های جدید رهایی بخشد. مفاهیمی مانند عفت و پاکدامنی، قناعت، پارسایی، شرم و حیا، توکّل، شرح صدر، کمک به هم­نوع، خودنگهداری، صبر و پایداری، حلم و بردباری، تحمل مشکلات زندگی، عفو و گذشت، احترام متقابل به دیگران، صلح و دوستی، مبارزه با ستم­گران، حمایت از ستم­دیدگان، انفاق، قرض­الحسنه، خوش­خلقی، جود و بخشش، مبارزه با نفس، پرهیز از غرور و خودمحوری، حق­مداری، فروبردن خشم، آزاد‌اندیشی، عدالت­پروری، دادگری، شفقت بر خلق و کرامت اخلاقی جلوه‌هایی از سیرت نیکوی پیامبر رحمت و آموزش­های قرآنی است که انسان معاصر به­دلیل شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جهان تا حدودی از این مفاهیم حیات‌بخش دور افتاده است. بنابراین بر عالمان و نخبگان دینی فرض است که سیره­ی پیامبر و آموزه‌های قرآن کریم را بر دنیای معاصر بازخوانی کنند و انسان‌ها را به فطرت الهی خود ارجاع دهند تا با انس با این مفاهیم حیات­بخش به حیات جدیدی که به­هم­آمیختن پیشرفت مادی و معنوی است نائل آیند و خود را از سقوط مرگ­بار و تمدن­سوز دوری از خدا نجات بخشند. «هو الّذی ینزّل علی عبده آیات بیّنات لیخرجکم من الظّلمات الی النّور و انّ الله بکم لرؤف رحیم» (حدید/9)؛ او همان کسی است که بر بنده­ی خود آیات روشنی فرو فرستاد تا شما را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون آورد و مطمئناً خداوند نسبت به شما بسیار رئوف و مهربان است.

قرآن کریم.
نهج البلاغه.
افتخاری، اصغر (به اهتمام) (1380) جهانی شدن ـ چالش ها و ناامنی ها، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی.
پچی،آئورلیو، و دیگران(1367) گزارش تازه باشگاه رم: جهان در آستانه قرن بیست و یکم، ترجمه علی اسدی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
روزنا، جیمز (1382) جهان آشوب زده، مترجم علیرضا طبیب، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی.
ریفکین، جرمی (1374) جهان در سراشیبی سقوط، ترجمه محمود ‌بهزاد، تهران، سروش (انتشارات صدا و سیما).
زنگنه، حمید (1383) «توسعه اقتصادی و جهانی شدن»، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، سال نوزدهم، شماره 3-4 (پیاپی 208): 166-173.
سروش، عبدالکریم (1371) اوصاف پارسایان: شرح خطبه امام علی علیه­السلام درباره متقین، تهران، موسسه فرهنگی صراط.
سروش، عبدالکریم (1373) حکمت و معیشت، تهران، موسسه فرهنگی صراط.
فیگنام، هاروی (1385) «جهانی شدن و دیپلماسی فرهنگی»، ترجمه نیلوفر قدیری، فصلنامه مطالعات میان فرهنگی، شماره دوم.
کاستلز، مانوئل (1380) عصراطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، جلد اول، [مترجم] احمد علیقلیان، افشین خاکباز، تهران، طرح نو.
کتاب نقد (1379) شماره 24و 25، تهران، موسسه فرهنگی اندیشه معاصر.
مجلسی، محمدباقر (1378) حلیه المتقین: در آداب و سنن و اخلاق اسلامی، با تصحیح عبدالرزاق اعلمی، تهران، باقرالعلوم.
مطهری، مرتضی (1361) مجموعه گفتارها، تهران، صدرا.
مکارم شیرازی، ناصر (1372) تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه.
هاوکینگ، استیون (1384) جهان در پوست گردو (جهان در یک نگاه)، برگردان رضا راهدار، تهران، برجیس.
هلد، دیوید و آنتونی مک گرو (1382) جهانی شدن و مخالفان آن، ترجمه عرفان ثابتی، تهران، ققنوس.