نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تهران
چکیده
کلیدواژهها
1- مقدمه و طرح مسئله
رضایت سیاسی[1] مردم، در تمامی جوامع بهدلیل داشتن ابعاد بینالمللی و مشروعیت سازی برای حکومتها در عرصة جهانی، روز به روز بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، و از آنجا که تأثیر مستقیمی بر افزایش مشارکت مردم در امور سیاسی- اجتماعی دارد، مورد توجه سیاستمداران و پژوهشگران مسائل اجتماعی- سیاسی نیز واقع میگردد. امروزه، دستاندرکاران اکثر حکومتها بهدنبال شناخت و رفع موانع مشارکت سیاسی و اجتماعی مردماند، و بههمین دلیل، تواناسازی آحاد مردم و جلب مشارکت و نظر تمام آنها در رابطه با نهادهای دولتی، از نظر سیاسی ضروری بهنظر میرسد. در چنین جهانی که در پرتو انقلاب الکترونیک و ارتباطات، بهواقع به دهکدهای کوچک و در دسترس همگان تبدیل شده، رضایت و مشارکت فعّال آحاد جامعه از جمله زنان، مردان و گروههای اقلیت، برای داشتن یک زندگی مطلوب، ضروری بهنظر میرسد. در مجموع، بنا بهدلایل ملی و بینالمللی، نظامهای سیاسی جهان به اهمیت رضایتمندی سیاسی و پیامدهای مثبت آن برای توسعة اجتماعی، کسب مشروعیت و رفع تنگناهای ملی و فراملی، واقف شدهاند، و در صدد برآمدهاند تا موانع آن را تا حد امکان، مرتفع سازند. در این میان، صاحبنظرانی چون (هانتینگتون، 1375؛ کیندر و کیویت، 1979، و رابرت دال،1364)، افزایش رضایتمندی سیاسی را از تأثیرگذارترین عوامل مشارکت اجتماعی و سیاسی در جامعه می پندارند.
بیتردید یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل برقراری وفاق، اقتدار و ارتقاء ضریب امنیت ملی، مشارکت مردمی[2] در صحنههای ملّی است. در واقع، مشارکت مردمی، تجلّی مشروعیت حاکمیت و ضامن تأمین و ثبات است؛ زیرا این امر میتواند به مثابة مؤثرترین و مناسبترین پشتوانه جهت حلّ و فصل معضلات و بحرانهای سیاسی – اجتماعی و امنیتی، مورد استفاده قرار گیرد. هر دولتی که بتواند جلوههای بیشتری از همکاری و همدلی تودههای مردمی را در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بهخصوص در دفاع از کشور و حکومت در مقابل تهدیدهای داخلی و خارجی جلب کند، میتواند از اعتبار، شخصیت و موقعیت رفیعتری در جامعة بینالمللی برخوردارشود (شعبانی، 1380، 4). امام خمینی(ره)، اعتماد و خودباوری را اصلیترین عامل مؤثر بر فرایند مشارکت عمومی میدانست، و در رابطه با پایین بودن سطح مشارکت مردم، معتقد بودندکه در تاریخ سیاسی دو سدة اخیر، مردم مجال چندانی جهت دخالت در کارها و بهعهده گرفتن امور نداشتهاند؛ زیرا موانع بازدارندة سیاسی، عقیدتی و فرهنگی، مشارکت مردم را همواره بهتعویق میانداخته است. بهزعم ایشان، افزایش اعتماد با مشارکت بیشتر همراه است؛ زیرا در صورت اعتلای مردم به وضعیت مطلوب از نظر روحی و روانی، نه تنها از اغتشاش ذهنی بیرون میآیند و خود را مسئولانه در صحنه احساس میکنند، بلکه در کشاکش جامعة مدنی و دولت، موضعگیری متعهدانهای از خود نشان میدهند (حسینی بهشتی و هادوی، 1385). بهراحتی میتوان از پیام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، این استدلال را استنباط کرد که آنچه موجب ارتقای مردم به وضعیت روحی مطلوب میشود، میزان رضایت آنان از وضعیت سیاسی و اجتماعی و همدلی با مسئولین است، و این امر موجب افزایش مشارکت مردمی، و در نتیجه تسهیل فرایند توسعه و رسیدن به اهداف نظام جمهوری اسلامی است.
همچنان که پیشترگفته شد، با توجه به اهمیت رضایتمندی سیاسی و تأثیر مستقیم آن در افزایش مشارکت، شناخت عوامل موثر و رفع محدودیتها، پیامدهای مطلوبی برای جامعه و حکومت در پی خواهد داشت. در این بین، یکی از عوامل موثر، رسانهها و سایر وسایل ارتباطی است.
رسانهها در دنیای جدید، ضمن اینکه منعکس کنندة نظرها و ایدئولوژیهای دولت مردان و سیاستمداران در سطح ملیاند، در پهنة جهانی هم با بازتاب سیاستهای دستاندرکاران پروژههای جهانی، سهم مهمی در برساختن واقعیتها در عرصههای جهانی و منطقهای دارند. از منظری برساختگرایانه، رسانه، نقش میانجی را بین مخاطب و دنیای واقعی بازی میکند. برساختگرایان معتقدند که مردم به شکل بلاواسطه با واقعیت یا عینیت در تماس نیستند، بلکه به آنچه در میان ذهنیتشان یا آگاهی متعارف[3] واقعیت در نظر گرفته میشود، واکنش نشان میدهند (برگر و لوکمان، 1387: 34). آنان معتقدند هر چیزی که در حیطۀ میان ذهنیت مردم قرارگیرد، واقعیت اجتماعی مسلم پنداشته میشود. درگذشته، منابعی که آگاهی متعارف از آنها سرچشمه میگرفت، بسیار محدودتر از امروز بود، اما با فراگیر شدن رسانهها، جهان امروزه حالت رسانهای[4] پیدا کرده است. رسانه، نقش مهمی در برساخت واقعیت های مربوط به آگاهی متعارف یا زندگی روزمره دارد و بنا به اعتقاد برخی چون بودریلار، تنها منبع سازندة واقعیتها یا تعاریف از واقعیت در دوران معاصر، رسانه است.
از نظر بودریلار، جامعة امروز دیگر تحت تسلّط تولید نیست، بلکه رسانهها، الگوهای سایبرنتیک و نظامهای هدایت کنندة، فراوری اطلاعات، سرگرمی و صنعتهای دانش و نظایر آن، بر جامعة امروز چیرگی یافتهاند. نتیجة ناشی از این نظامها، انفجار نشانههاست، و هدف، تسلط بر نظامهای تولیدکنندة آنهاست. امروز دیگر نشانهها به چیزی دلالت ندارند، بلکه به پدیدة دیگری جز خود و ارجاع مینمایند؛ به عبارت دیگر، آنها به مدلول خود مبدل شده، و مرز میان واقعیت و نشانه از بین رفته است. بهنظر بودریلار، جامعة جدید با تجربة انفجاری از درون، در حال از بین بردن تمایزهایی است که زمانی تصور میشد جامعه مدرن بر پایة آنها استوار میشود (ریتزر، 1384: 817). بودیلار، جهان جدید را جهان فراواقعیت در نظر میگیرد، زیرا به نظر او، رسانههای جمعی، دیگر آیینة واقعیت نیستند، بلکه خود به جای آن می نشینند و واقعیتر از آن میشوند.
قدرت تعیین کنندگی رسانهها در جهان امروز به حدی است که برخی مجبور شدند به پدیدهای بهنام دو جهانیشدن اشاره کنند. در دو جهانیشدن، فرد همچنان که با محیط عینی یا جغرافیایی خاصی سروکار دارد، هر لحظه در تعامل با محیطی مجازی و دنیایی است که عوامل و دست اندرکاران آن، فرسنگها دورتر از وی هستند. به نظر پژوهشگران، با افزایش تعامل فرد با جهان مجازی، از نقش جهان عینی یا طبیعی در شکلگیری ارزشها، نگرشها و هویت وی کاسته میشود (بل، 2001). در قالب پارادایم دو جهانیشدن[5] میتوان استدلال کرد که مهمترین تغییر در زندگی امروزی انسان، حضور این دو جهان متفاوت با هم است. تعامل یا رقابت این دو جهان با همدیگر، نقش تعیین کنندهای در آیندة زندگی اجتماعی - سیاسی انسان خواهد داشت؛ بنابراین، رسانهها میتوانند با ارائة تعریفها یا برساختهای مختلف از واقعیت، به شکلگیری ارزشها و نگرشهای متفاوتی در مردم منجر شوند؛ همچنین رسانهها میتوانند با افزایش یا کاهش توقعات، بر میزان رضایت مردم تأثیر بگذارند.
میزان رضایت مردم از نظام سیاسی، در تحقق زندگی بهتر و جامعهای توسعه یافتهتر، اثر قابل توجهی دارد. رضایتمندی وسیع سیاسی، بهخصوص اگر بهصورت سازمان یافته انجام پذیرد، از بیتفاوتی، تکروی و از خود بیگانگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جلوگیری میکند، و سبب کاهش تعارضات سیاسی و نابرابری اجتماعی میشود و نیروی همبستگی و وحدت ملّی را تقویت نماید.
عصر حاضر در پرتو دانش و فناوری، شاهد تحولات بیشماری است که گسترش امکانات ارتباطی در رأس آنها قرار دارد. در چنین شرایطی، اینترنت، ماهوارهها و رسانههای گوناگون با انتقال اطلاعات همزمان، معلومات و مبادلة افکار و عقاید، نقش زیادی در تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارند (رفیعی، 1382: 13). پیشرفت فناوری و در راستای آن توسعة وسایل ارتباطی - اطلاعاتی که رابطهای مستقیم با مردم دارند و بر افکار عمومی مؤثرند، بیانگر اهمیت آن در تمامی ابعاد جامعة جهانی است. اهمیت فنّاوریهای ارتباطی اطلاعاتی، بهخصوص رسانههای نوین، از کار ویژة خاص خود بهعنوان کانالهایی نشات میگیرد که سیاستمداران و دولتمردان از طریق آنها میکوشند، تا مخاطبان آن سوی مرزها را تحت تأثیر قرار دهند؛ زیرا رسانهها ابزار مناسب قدرت نرم محسوب میشوند و از توانایی لازم و مؤثری برای نفوذ در افکار عمومی آن سوی مرزها برخوردارند (کاروثر، 1381: 193).
با توجه به آنچه گفته شد، در جهان امروزی که به عصر جهانیشدن معروف گردیده، رسانههای جمعی، نقش بی بدیلی در ارائة چهره و سیمای سیاسی حکومتها و القای آن به افکار عمومی در سطح ملی و جهانی دارند. از آنجا که رضایتمندی از نظام سیاسی برای هر جامعهای حیاتی و نشان ثبات و مشروعیت در آن کشور (در بعد داخلی و بینالمللی) است، تلاش برای گسترش، ارتقا، و کنترل رسانههای جمعی و برنامهریزی در جهت همگام سازی با شرایط جهانی، از اولویتهای هر جامعه میشود.
این پژوهش با علم به تأثیرگذاری عوامل مختلف بر میزان رضایتمندی سیاسی- ملی، بررسی نقش چهار رسانة جمعی (شبکههای ماهواره، تلویزیون ملی ایران، اینترنت و روزنامه) را بهصورت خاص مد نظر قرار داده تا از این طریق بتواند ضمن بررسی میزان رضایت سیاسی- ملی جامعة مورد نظر، و نیز میزان استفاده از چهار رسانة مذکور در بین افراد جامعه، عملکرد هرکدام از رسانههای فراگیر و جمعی پرمخاطب را در رضایتمندی سیاسی- ملی به عرصهی تحلیل و بررسی بکشاند. در این تحقیق، کوشش شده تا تأثیر رسانهها بر میزان رضایتمندی سیاسی- ملی افراد بررسی، و سپس در قالب رویکردهای جهانیشدن، تحلیل شود؛ نیز تلاش گردیده تا تأثیر متغیّرهای زمینهای بر رابطة رسانه با میزان رضایت، مورد بررسی قرار گیرد. چنین تلاشی بهویژه در شرایطی که کشور ما خواسته یا ناخواسته آماج حملات رسانهای استکبار جهانی در میدان جنگ نرم قرار گرفته است، ضروری بهنظر میرسد بر اساس آنچه پیشتر نقل شد، بررسی رضایتمندی سیاسی و عوامل موثر در آن نه تنها میتواند به شناخت موانع و بازدارندههای مشارکت موثر مردم کمک کند، بلکه ارزیابیای از میزان تأثیرگذاری رسانة ملی در مقایسه با رسانههای فراملی در میزان رضایت سیاسی مردم نیز به حساب آید.
هدف اصلی این تحقیق، بازکاوی تأثیر رسانههای فرامرزی و درون مرزی بر رضایتمندی سیاسی- ملی با توجه به مختصّات جهانی است، لیکن اهداف دیگری نیز دنبال میشود که برخی از آنها به قرار ذیلاند:
- ارائة راهکارها و پیشنهادهای جدید جهت بالا بردن میزان رضایتمندی مردم نسبت به نظام سیاسی کشور؛
- چگونگی برنامهریزی، مقاوم سازی و نیاز سنجی برنامههای رسانهای بهویژه رسانة جمعی در بعد داخلی و بینالمللی با توجه به عصر جهانیشدن؛
- چگونگی خنثیسازی توطئة دشمنان کشور با توجه به عملکرد رسانهای کشورهایی که در جبهة مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند.
3- چارچوب نظری
تعریف مفاهیم اولیه
رضایتمندی؛ در تعریف رضایتمندی، تعاریف گوناگونی بیان شده، اما در بررسی این تعاریف، مؤلفههای زیر برجستهترند: یک وضعیت روانشناختی، حالت و یا شرایطی است که با ارزیابی و انتظار هر فرد از ارضاء نیاز، انتظارات، آرزوها و امیال خود روی میدهد(سیمون، 1982؛ نادری، 1383؛ میلان و استبان، 2004). فراتر از چنین منظر فردی و روانشناختی، رضایت با شرایط اجتماعی- سیاسی نیز ارتباط مستحکمی پیدا میکند. تحقق اهداف جمعی که خود بستگی به کارآیی نظام سیاسی دارد، زمینهساز تحقق اهداف فردی، ارضاء نیازها و ایجاد امنیت اجتماعی نیز هست. نوع ارزیابی که فرد از عملکرد نظام سیاسی دارد، مبیّن ارزیابی مثبت و منفی از اهداف جمعی و توانایی نظام سیاسی در تحقق این اهداف است. ارزیابی مثبت از نظام سیاسی که به معنای رضایت سیاسی است، میتواند نوسانات بیشتری نسبت به رضایت از زندگی داشته باشد، ضمن این که رضایت اجتماعی را نیز متأثر کند. هر نوع تصمیمگیری یا نقصان در نظام سیاسی، شرایط فردی اجتماعی مردم را از جهت تحقق اهداف و ارضاء نیاز متاثر مینماید. با توجه به آنچه گفته شد، در واقع، رضایت سیاسی در نتیجة پاسخ به اوضاع بیرونی است که تا حدی متأثر از رسانههای گروهی و نوسانات سیاسی است (صفدری، 1374).
جهانیشدن[6]؛ این مفهوم چند وجهی، در حوزههای مختلف، حاوی معانی خاصی شده است. جهانیشدن، مرحلهای جبری از رشد است که بشر در حال رسیدن به آن است، و فرایندی تدریجی است که از گذشته شروع شده و همچنان ادامه دارد، و هرچه از عمر آن میگذرد، شتاب آن افزایش مییابد، به گونه ای که وجه ممیزة دوران کنونی به شمار میرود. در یک فرایند تحول مفهومی، جهانیشدن از پیشگویی دربارة جهان به نقطه ای رسیده که فرضیههایی در مورد تحولات گسترده و در ابعاد متفاوت بیان میکند.
در تعریف جهانیشدن، دو دسته رویکرد کلان مشاهده میشود: اندیشمندانی مانند رابرتسون، هابسون، ویلسون وپترسون، جهانیشدن را تغییر بنیادین کل جهان میانگارند؛ در مقابل، افرادی مانند گیدنز[7]، به تغییرات اساسیِ جهان در نتیجة جهانیشدن معتقد نیستند و جهانیشدن را مدرنیتة بزرگ شده میدانند. در دستهبندی دیگری، رویکردها نسبت به جهانیشدن به دو دستة تقلیل گرایانه و چند بعدی (گیدنز، 1377) قابل تقسیم است. تقلیلگرایان، جهانیشدن را تنها در بعد اقتصادی مود توجه قرار میدهند و در مقابل افرادی مانند گیدنز (گیدنز، 1377: 13)، "جهانیشدن دیالکتیکی" را مطرح میکنند.
فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی؛ مک لوهان در زمینة اهمیت وسایل ارتباطی، آنها را تنها وسیلة انتقال محض پیام نمیداند، بلکه معتقد است که وسایل ارتباطی، مظهر و پیام یک عصر است که با استفاده از آنها، دنیایی دیگر و انسانهایی دیگر پدید میآیند. مک لوهان در تأیید این نظر خود، تا بدانجا پیش رفته که معتقد است محتوای واحد در هر یک از وسایل ارتباط جمعی، میتواند اثری متمایز بر جای گذارد (ساروخانی، 1377، 51 -43).
رابرت کوهین و جوزف نای[8] نیز معتقدند که انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی بهعنوان پدیدهای ملموس، فراگیر و اثرگذار، تأثیر بهسزایی بر منابع قدرت میگذارد، چنانکه احتمال میرود تا در قرن 21، فناوریهای اطلاعاتی – ارتباطی، مهمترین منبع قدرت شناخته شوند.
قدرت نرمافزاری بهگونهای محسوس در اقناع فرهنگ از طریق برنامههای تلویزیونی اثرگذار است، و تردیدی نیست که سازوکارهای فناوریهای ارتباطی - اطلاعاتی، همچون ماهواره و پرتو امواج نامرئی شبکههای الکترونیکی جهانی، تاروپودهای قدرت تمدنهای آینده را تشکیل میدهد (کوهن، 1998: 95-81). سازمانهای رسانهای، همزمان، هم ماهیت اقتصادی دارند( چرا که مخاطبان آنها حاضرند برای محصولات تولید شدة آنها هزینه صرف کنند) و هم ماهیت سیاسی. به تعبییر مانوئل کاستلز[9]، امروزه سیاست بر بال رسانهها جای گرفته و در نهایت آنها میتوانند سمبل اخلاق و الگوهای رفتاری مطلوب در جامعه شوند (روشندل، 1385: 8).
در این تحقیق با توجه به موضوع، از نظریههای ترکیبی نظریهپردازان استفاده شده و به همین منظور، چارچوب نظری پژوهش مزبور به دو بخش، نظریههای مربوط به رضایتمندی سیاسی، و نظریههای مربوط به رسانههای جمعی، تقسیم شده است.
بخش اول: نظریههای مربوط به رضایتمندی سیاسی
نظریة رضایتمندی اجتماعی- سیاسی
لوئیسکریزبرگ[10] در کتاب خود تحت عنوان جامعهشناسی تضادهای اجتماعی، با استفاده از نظریههای متعدد، سه منشأ اساسی را برای نارضایتی تعیین میکند. این سه منشأ از منظر و دیدگاههای متعدد، موضوع نارضایتی را مورد بررسی قرار دادهاند. آنها به طور اجمالی بر این نکته وفاق دارند که منشأ نارضایتی را باید در نابرابریها و ارزیابی ناشی از آن جستجو کرد. این سه نگرش متفاوت را میتوان به گونهی زیر دستهبندی کرد: اولین نگرش بر اهمیت محرومیت بهطور مطلق در افراد و میزان آن تأکید میکند؛ نگرش دوم بر سطوح ناسازگاری بین موقعیتهای متفاوتی که افراد در زندگی اجتماعی خود با آن مواجهاند، تأکید دارد، و بالاخره نگرش سوم، به تغییراتی که در طول زمان در آنچه که مردم دارند و آنچه که تصور میکنند باید داشته باشند، اشارت دارد (کریزبرگ، 1973).
دربارة منشأ نخستین نارضایتیهای اجتماعی، افرادی مثل رالف دارندوف[11] بیان میکنند که موافقت کافی وجود دارد که محرومترین افراد، بدترین احساسها را دارند؛ آنها نیازی ندارند تا بدانند محروم هستند (همان: 68). اینکلس[12] نیز طی مطالعات متعدد، این نتیجه را کسب کرده که سطح رضایت افراد از بخشهای متعدد، تابعی از توانایی اقتصادی آنهاست. گریزبرگ در اینباره میگوید: «اینکلس، اطلاعات بسیاری را از جوامع مختلف بررسی کرد و دریافت افرادی که در سطح پایینتر شغلی یا اقتصادی قرار دارند، بهطور عموم، بیشتر نارضایتی را از خود نشان میدهند (کریزبرگ، 68:1973).
منشأ دیگر نارضایتی، شکاف و ناسازگاری بین بخشهای متعدد زندگی فردی است، که افرادی مثل لنسکی و گافمن[13]، آن را چنین مورد توجه قرار دادهاند: نارضایتی، ناشی از نبود توازن در مرتبت و منزلت، و نبود هماهنگی و ناسازگاری در موقعیتهای متفاوت، باعث خواهد شد تا افرادی که در بعضی ابعاد در رتبة بالا و در بعضی ابعاد دیگر در رتبة پایین قرار دارند، یا خود را چنین ارزیابی میکنند، بهطور مشخص، ناراضی باقی بمانند ( همان: 70).
منشأ سوم نارضایتی، از نبود پذیرش آنچه مردم دارند، و یا فزونی در آنچه که انتظار دارند داشته باشند، ناشی میشود. نبود رضایت، زمانی آغاز میشود که مردم در آنچه که احساس میکنند باید یا میتوانند داشته باشند، نوعی اُفت مشاهده کنند؛ این شکاف یا اختلال، پایههای اساسی شورش، خشم، اضطراب و نارضایتی است ( همان: 76).
طبق نظر ساموئل هانتینگتون[14] و نلسون[15]، فرایند توسعة اقتصادی- اجتماعی از دو طریق میتواند به گسترش مشارکت سیاسی- اجتماعی بیانجامد :
الف) مجرای تحرک اجتماعی؛ کسب منزلت بالاتر اجتماعی، بهنوبة خود در فرد احساس توانائی و نگرشهای معطوف به تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای عمومی را ایجاد میکند، و این عوامل ذهنی در مجموع میتواند مشوّق مشارکت در سیاست و امور اجتماعی باشد.
شکل شماره(1)
متغیرهای منزلتی، میزان سواد و تحصیلات فرد، بیشترین تأثیر را بر مشارکت سیاسی دارند. احساس بیقدرتی و احساس بیمعنا بودن فعالیت سیاسی و مدنی و اعتقاد به بیتأثیری اعمال فردی در روند وقایع و امور سیاسی- اجتماعی، نگرشی منفی است که میزان مشارکت را به حداقل میرساند.
ب) مجرای سازمانی؛ یعنی عضویت و مشارکت فعال در گروهها و سازمانهای اجتماعی ( گروههای مدافع علایق خاص، اتحادیههای شغلی و صنفی)، احتمال مشارکت در فعالیت اجتماعی و سیاسی را بیشتر میکند. نویسندگان در تحلیل خود به این نتیجه میرسند که « منزلت اجتماعی- اقتصادی، بهطور تقریبی ده درصد واریانس مشترک را توضیح میدهد، حال آنکه دخالت در فعالیت سازمانها، بهطور تقریبی 25/0 درصد این واریانس را تبیین میکند ( رضائی،1375: 56).
از دیدگاه فوق، مشارکت سیاسی و اجتماعی، متأثر از مداخله و همکاری افراد در فعالیتها، تشکلها و سازمانهاست؛ یعنی میزان عضویت و همکاری فعال در گروهها، انجمنها، جماعات و نهادهای مردمی و احزاب سیاسی، نوعی بینش و مسئولیت فردی و جمعی برای فرد ایجاد مینماید، که در نتیجه، تداوم همکاری و مشارکت، به مثابه ضرورت یا حتی یک وظیفه و تکلیف انسانی میشود. در شکل شماره (1) مسیر تأثیر متغیرهای اجتماعی بر مشارکت مشخص شده است.
هانتینگتون معتقد است، معیارهای توسعة سیاسی، عبارتند از پیچیدگی، استقلال، انعطاف پذیری و یگانگی؛ در واقع از دیدگاه وی، مشارکت فعالیت شهروندان به منظور تأثیر نهادن بر فرایند تصمیمگیریهای دولت است.
کیندر و کیویت [16](1979) نیز دریافتند که رابطة بین اقتصاد و سیاست، تنها تعقیب دقیق مانع اقتصادی نیست، بلکه تا حدود زیادی جامعهگرایانه است. شخص به حکومتی رأی میدهد که بنا بر استنباطش به کشور خدمت میکند، بدون ملاحظة اینکه چه تأثیری بر وضعیت مالی خودش گذاشته است. رضایت از زندگی، رضایت سیاسی، اعتماد به یکدیگر، میزان زیاد بحث سیاسی و حمایت از نظم اجتماعی موجود، نشان از نگرش مثبت نسبت به جهانی دارد که شخص در آن زندگی میکند. رضایت از زندگی، خوشبختی، اعتماد به یکدیگر، حمایت شخص از دگرگونیهای بنیادین اجتماعی، همه با هم، در یک دستة فرهنگی که ارتباطی تنگاتنگ با تداوم یا فقدان نهادهای دموکراتیک برای مدت طولانی در یک جامعه دارد، فراهم میگردد. به نظر میرسد، این نگرشها یک جنبة دیرینه از فرهنگهای مورد نظر بوده و مؤلفة بلند مدتی را تشکیل میدهند که زمینه ساز سطوح مطلق رضایت از عملکرد حکومت در هر زمان معین است. این نشانهها همچنین با سطح اقتصادی یک کشور در ارتباط است. کشورهای توسعه یافتهتر از لحاظ رضایت سیاسی، اعتماد به یکدیگر و دیگر عناصر این نشانهها به نسبت بالایی قرار دارند (اینگلهارت، 1373: 46).
رابرت دال [17] در صدد است که مشخص کند چه عواملی باعث کنارهگیری برخی مردم از سیاست میشود، و چرا بعضی بیش از دیگران خود را در امور سیاسی درگیر میکنند و مشارکت و حضور بیشتری دارند. وی به استناد یافتههای بررسیهای خود استدلال میکند که طبقه یا لایهای از جامعه به دلایل ذیل در فرایندهای سیاسی مداخله و مشارکت دارند: 1- برای پاداش یا مزایای حاصل از آن ارزش بسیار قائلاند 2- تصور مینمایند راههایی که به بدین ترتیب ممکن است پیش رویشان قرار بگیرد، مهمتر از راههای دیگر است 3- مطمئن هستند حتماً میتوانند در نتایج تصمیمات تأثیرگذار باشند 4- معتقدند اگر خوب کار نکنند، نتایج کارها برایشان چندان رضایت بخش نخواهد بود 5- در مورد واقعه یا مسئلة مورد نظر، شناخت و مهارت کافی دارند یا لااقل فکر میکنند که از چنین آگاهی و دانشی برخوردارند6- معتقدند برای پرداختن به عمل سیاسی و ورود به عرصة سیاست، لازم نیست حتماً از موانع و سدهای چندانی بگذرند ( دال،1364: 48- 142 ).
رابرت لین[18] ، اثربخشی را احساس تسلّط و کنترل داشتن روی خویش و محیط، در جهت حسّی از سودمند بودن سیاسی، تعریف میکند. این احساس، مردم را به جهتی سوق میدهد که نسبت به روند سیاسی خود هوشیارتر شوند مشارکت فعالتری داشته باشند. بسیاری از پژوهشگران، اثربخشی را متغیری کلیدی در فعالیت سیاسی بهشمار آوردهاند. آنان در مطالعات خود دریافتهاند که ارزیابی فرد از میزان اثربخشی و توانایی و شایستگیاش در مشارکت سیاسی بر تمایل تأثیر میگذارد (پالمر و اشترن، 159:1367).
بخش دوم، نظریههای مربوط به رسانههای جمعی
نظریة کاشت[19]
این نظریه اعتقاد دارد که تلویزیون در میان رسانههای مدرن، چنان جایگاه محوری در زندگی روزمرة ما پیدا کرده که منجر به غلبة آن بر "محیط نمادین" شده و پیامهایش در مورد واقعیت، جای تجربة شخصی و سایر وسایل شناخت جهان را گرفته است (مککوایل،399:1382). جورج گربنر[20] (1969). تعداد دیگری از پژوهشگران نیز نظریة «کاشت باورها» را ارائه دادهاند (سورین، و تانکارد، 392:1384). این نظریه معتقد است که تلویزیون در بلندمدت موجب تأثیر در جهانبینی و نظام ارزشی بینندگان حرفهای خود میشود، و به آنها نگرش تلویزیونی واحدی را در مورد واقعیتها میبخشد. "گرنبر" میگوید: از نظر تماشاگران حرفهای، تلویزیون دیگر منابع اطلاعات، افکار و آگاهیها را عملاً به انحصار درآورده و یک کاسه میکند. اثر این مواجهه با پیامهای مشابه، چیزی را تولید میکند که وی آنرا کاشت یا آموزش جهانبینی، نقش، و ارزشهای رایج مینامد. گرنبر عقیده دارد که پیام تلویزیون از چندین جنبۀ اساسی با واقعیات فاصله دارد، اما به جهت تکرار دائمیاش، درنهایت بهعنوان دیدگاه مورد وفاق جامعه پذیرفته میشود. تماس ممتد با دنیای تلویزیون، میتواند در نهایت به قبول دیدگاه این رسانه، که همواره واقعیت دربارة جهان را بهدرستی منعکس نمیکند، منجر گردد (سورین و تانکارد،390:1384)
برخی از نظریهپردازان بر این عقیدهاند که بایستی مقولة تلویزیونهای ماهوارهای و بهعبارت دقیقتر رادیو و تلویزیونهای ماهوارهای را در چارچوب موضوع رسانههای جدید[21]،و آثار و نتایج آنها، مورد تدقیق و بررسی قرار داد. برخی دیگر نیز بدون آنکه میان تلویزیون و ماهواره تفاوتی قائل شوند، ماهواره را نیز جزو خانوادة تلویزیون محسوب کرده و مطالعات مربوط به آن را به حوزة تلویزیونهای ماهوارهای نیز تسّری دادهاند. از سوی دیگر، گروهی از اندیشمندان این حوزه ، موضوع مستقلی را در عرصة وسایل ارتباط جمعی مطرح کردهاند که تاکنون با عناوینی همچون تلویزیونهای فرامرزی[22]، تلویزیونهای جهانی[23]،تلویزیونهای بین کشوری[24]، تلویزیونهای ماهوارهای[25]وتلویزیونهای بینالمللی[26]نامیده شده است (سورین و تانکارد،1384).
نظریة نگرش نو
نگرش نو[27] در معنای کلّی آن با فکر و ایدة نوآوری، ابداع، ابتکار، خلاقیّت، پیشرفت و آن چه که از آن با عنوان فرهنگ توسعه نام برده میشود، همراه و مقارن است. پیمایشهایی که توسط فری(1996) در ترکیه، راجرز(1965) در کلمبیا، اینکلس و اسمیت(1974) در شش کشور رو به توسعه و تجربة میدانی پل نورات در هند(1962) انجام شد، اشاره به نقش رسانههای جمعی دارد، که بهعنوان پارادایم مسلّط شناخته شدهاند (ملکوت،25:1991). در این پارادایم، ماهوارهها به مرور زمان باعث جذب افراد به برنامهها، بهویژه از نوع برنامههای سرگرم کننده میشوند، و این امر در افزایش زمان استفاده، موثر است؛ همچنین رسانهها در پخش و نشر رفتارها و نگرشهای جدید میتوانند به افول نگرشها و رفتارهای ضد نوگرایی در مردم منجر شوند و از این طریق، به ایجاد یا افزایش نوگرایی در افراد کمک کنند.
ملوین دیفیور معتقد است که رسانهها قادرند پدیدههای جدید را در جامعه رواج دهند. این رواج ممکن است در زمینة کالاهای مادی باشد، مانند آگاه کردن افراد جامعه، یا موضوعهای فکری مانند افکار و عقاید تازه یا روشهای جدید زندگی (دیفیور،48:1991).
شبکههای ماهوارهای بهگونة خاصی نوعی رفتار و فرهنگ غربی را بهصورت اشاعهگری بازنمایی میکنند، و آنها را بهصورت کالاهای نمادین فرهنگی در اختیار مخاطب قرار میدهند. این نوع فرهنگ عرضه شده توسط ماهوارهها، بعد از مدتی تبدیل به مُد میشود، و مخاطبان، بدون مقاومت از این فرهنگ الگوبرداری میکنند. بهلحاظ جامعه شناختی، مُد روز بودن هم نشانگر تعلّق داشتن و عضویت است که هویت اجتماعی فرد را تحکیم میبخشد و در عین حال به افراد اجازه میدهد خود را از دیگران متمایز کنند (زیمل، 1971).
4- تحقیقات تجربی در رابطه با موضوع پژوهش
در این تحقیق، ابتدا مطالعات انجام شده در داخل کشور و سپس تحقیقات خارجی مربوط به مشارکت اجتماعی و سیاسی، مورد بازبینی قرار گرفتهاند.
در یکی از قدیمیترین پژوهشها، نصفت (1354)، در بررسی افکار عمومی دانشجویان قبل از انقلاب به این نتیجه رسید که نارضایتی سیاسی دانشجویان، در درجة اول ناشی از بی توجهی مسئولین به امور آنها، و در درجات بعدی، ناشی از مشکلات شخصی، اجتماعی، پایین بودن سطح علمی استادها و مشارکت ندادنیشان در امور دانشگاهی است.
ایمان و منفرد (1385)، در فرآیند تحقیقی مرتبط با عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر رضایتمندی سیاسی، به این نتیجه رسیدند که رضایتمندی مذکور در بین پاسخگویان، اندک است. نتیجة تجزیه و تحلیل دو متغیر نشان میدهد که متغیرهای بیگانگی سیاسی، خانوادة سیاسی، دوستان سیاسی، درجة مذهبی بودن و خاستگاه اجتماعی آزمودنیها، با رضایتمندی سیاسی آنان ارتباطی معنادار دارد. در مجموع، یافتههای تحقیق نشان می دهد که رضایتمندی سیاسی پاسخگویان، بیش از هر عاملی دیگر- با رابطة منفی- تحت تاثیر بیگانگی سیاسی، و با رابطة مثبت، متاثر از رضایت تحصیلی و درجة مذهبی بودن آنهاست.
در تحقیق صفدری (1374) با عنوان بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت، این نتایج بهدست آمد که رضایت ذهنی فرد از هر جنبة خاص از زندگی، بازتاب شکاف بین سطح آرزوها و وضعیت عینی است. هر چه احتمال و امید دستیابی به هدف بیشتر باشد، عواطف مثبت در رضایت وی از شرایط عینی، بهتر خواهد شد؛ بنابراین رضایت هر فرد از زندگی، بخشی از وضعیت فردی به شمار میرود که کارکرد مثبت آن، احساس امنیت وی از تامین آن یا هدفهای همسو است. هر چه فرد شرایط جامعه را در زمینههای متفاوت تبعیضآمیز ارزیابی کند، بهسوی نارضایتی و عواطف منفی از شرایط، سوق خواهد یافت، و هر چه مشروعیت توزیع منابع ارزشمند را بیشتر مورد سوال و تشکیک قرار دهد، احتمال افزایش نارضایتی بیشتر خواهد بود.
افهمی و همکارانش (1386)، در پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر گرایش به ماهواره و تاثیر آن بر باورها و رفتارهای دینی مردم مشهد پرداختند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سن، جنس، سطح تحصیلات، محل سکونت، نحوةگذران اوقات فراغت و ارزیابی افراد از برنامههای شبکههای تلویزیون ملّی، در گرایش آنان به ماهواره تاثیرگذار است؛ نیز میانگین اعتقاد به باورها و رفتارهای دینی در کسانی که به ماهواره دسترسی دارند و آنها که ندارند، تفاوت قابل توجهی وجود دارد؛ کسانی که از ماهواره استفاده نمیکنند، بیشتر به باورها و رفتارهای دینی پایبند بودهاند.
- دیفراوسیسکو وگتیلمن[28]،درمطالعات خود در روسیه، به رابطة بین مشارکت و اعتماد به سایر شهروندان وهمچنین نظام اشاره کردهاند. هنگامی که فرد احساس کندکارکردهای نظام، منافع او را تأمین نمیکند، به افراد مجری نزدیک میشود، نه سیاستگذاران؛ بنابراین به مکانیسمهای سازشکارانه بها داده میشود و مانع تحقق فرهنگ سیاسی- اجتماعی متکی بر روابط جمعی میشود، و اجتماع سنتی را تقویت میکند (دیفراوسیسکو وگتیلمن، 1984).
بحری و سیلور[29] به مطالعه در دورة زمامداری گورباچف پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که فعالیت و مشارکت اجتماعی افراد به انگیزههای آنها بستگی دارد. افراد منتقد که از زندگی خود راضیاند، احتمال بیشتری دارد که علاقهای به امور سیاسی نداشته باشند، یا طرفدار آزادی و نبودکنترل دولت بر آزادیهای مدنی و اقتصادی باشند ( بحری و سیلور، 1993).
- تحقیقات لایگلی[30] نیز نشان میدهد که داشتن دوستان فعال در امور سیاسی، موجب افزایش احتمال مشارکت افراد میشود؛ وی نتیجه میگیرد بحث با دوستانی که به سیاست علاقهمند هستند یا به فعالیت سیاسی میپردازند، میتواند در یادگیری فرد به فعالیت در امر سیاسی کمک کند ( به نقل از مک کلارگ[31]، 2003).
- دی. ال. شث[32]، ضمن تأکید بر متغیرهای درآمد، شغل، تحصیلات و مجموع شاخصهای پایگاه اقتصادی و اجتماعی، شهرنشینی، عضویت سازمانی مؤثر در میزان مشارکت سیاسی افراد، عنوان میکند که سواد یکی از متغیرهای بسیار قدرتمند و مؤثر بر میزان مشارکت است ( بارکان، 66:1999).
مککلارگ نیز در پژوهشی با عنوان « شبکة اجتماعی و مشارکت سیاسی» به این نتیجه دست یافت که علاوه بر تعاملات اجتماعی که دارای محتوای سیاسی مهمی هستند،وسعت شبکة تعاملهای افراد نیز مهم است. افرادی که با دوستان و آشنایان سیاسی بیشتری ارتباط داشتهاند، از مشارکت سیاسی بالاتری نیز برخوردار بودهاند؛ در گروههای دو نفری مانند زن و شوهرها، نیز نتایج نشان میدهد زوجینی که دارای همسرانی علاقهمند به سیاست هستند، از مشارکت بیشتری برخوردار بودهاند (مک کلارگ، 2001).
5-فرضیات تحقیق
با مرور ادبیات نظری و تجربی، فرضیههایی برای آزمون در این تحقیق مطرح میشود که به قرار زیر ذیلاند:
1. افرادی که میزان استفادة زیادتری از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران دارند، نسبت به افرادی که میزان استفادة کمتری دارند، از رضایت سیاسی بیشتری برخوردارند.
2. افرادی که استفاده زیادتری از شبکههای ماهواره غیر وابسته به ایران (شبکههایی همچون بیبیسی و منوتو) دارند، نسبت به افرادی که میزان استفادة کمتری از شبکههای مزبور دارند، از رضایتمندی کمتری برخوردارند.
3. افرادی که میزان استفادة زیادتری از روزنامههای داخلی ایران دارند، نسبت به افرادی که میزان استفادة کمتری از رسانة مزبور دارند، از رضایتمندی سیاسی بیشتری برخوردارند.
4. افرادی که میزان استفادة زیادتری از اینترنت (شبکههای مجازی همچون فیسبوک) دارند، نسبت به افرادی که میزان استفادة کمتری از اینترنت (شبکههای مجازی همچون فیسبوک) دارند، از رضایتمندی سیاسی کمتری برخوردارند.
6- روش شناسی
با توجه به اهداف مورد نظر، هدف این تحقیق، کاربردی، و ماهیت آن توصیفی و تحلیلی، و از حیث اجرا جهت آزمون فرضیات، پیمایشی است. واحد مشاهده و تحلیل این پژوهش فرد است. جامعة آماری این تحقیق تمامی شهروندان بالای 18 سال شهر کرج هستند. بر اساس آمار اخذ نشده از مرکز آمار ایران، جمعیت شهر کرج در سال 1390 (شهر کرج و نه نقاط روستایی) برابر با 1967005 نفربوده است. همانند اکثر پژوهشهای پیمایشی، ابزار اندازهگیری تحقیق حاضر، پرسشنامه است. در این تحقیق، از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شده است. برطبق این روش، براساس بافت اقتصادی و فرهنگی، سه خوشه در نظر گرفته شده و هر یک از مناطق شهر مذکور در خوشهای قرار گرفته، و از هر خوشه، منطقهای بهعنوان نمونه به شیوة تصادفی ساده انتخاب شده و در نهایت، پرسشنامهها با مراجعه به درب منازل در میان شهروندان سه منطقه اجرا شده است. برای تعیین حجم نمونة تحقیق، از فرمول نمونهگیری کوکران استفاده گردیده است. در این فرمول با جمعیت 1967005 نفر، دقت احتمالی حدود 5 درصد، و با فرض بیشترین پراکندگی صفات مورد مطالعه و (5/0 = P) و (5/0 = q)، حجم نمونه برابر 384 نفر برآورد شده است. با پیشبینی ریزش احتمالی نمونه، حدود 5 درصد به اندازۀ نمونه افزوده شده و در نهایت400 نفر بهعنوان نمونۀ اصلی پژوهش تعیین شدهاند. در نهایت نیز برای به دست آوردن اعتبار صوری از نظریات و دیدگاههای اساتید و کارشناسان استفاده شد. روایی پرسشنامة مذکور نیز از نوع اعتبار صوری است؛ بدین قرار که از اساتید و کارشناسان این حوزه برای اعتبار پرسشنامه کمک گرفته شد و برای پایایی پرسشنامه بعد از اجرای پیش آزمون، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید.
7-تعریف متغیرها و تعیین شاخصها
الف) متغیر وابسته
رضایتمندی سیاسی- ملی
منظور از رضایتمندی سیاسی- ملی، میزان رضایت افراد پاسخگو از وضعیت سیاسی، نهادها، حاکمان و مسئولان سیاسی کشور است (عظیمی، 1380). در تحقیق حاضر، رضایتمندی سیاسی- ملی توسط معرفهای زیر، تعریف عملیاتی میشوند:
این متغیر در درجة اول دارای سه بُعد است: رضایت از وضعیت سیاسی موجود (3گویه)، رضایت از حاکمان و مسئولین نظام (2گویه)، رضایت از نهادها و سازمانهای دولتی(2گویه). مقدار آلفای کرونباخ این شاخص برابر با 85/0 است.
جدول 1) میزان پایایی گویههای شاخص رضایتمندی سیاسی- ملی
معرفها |
گویهها |
آلفا با حذف گویه |
آلفا کل شاخص |
رضایت از وضعیت سیاسی موجود |
نظام سیاسی فعلی نسبت به آزادی برگزاری نشستها و تجمعها احترام میگذارد |
82/0 |
85/0 |
اجرای قانون در کشور برای همه یکسان است |
80/0 |
||
نظام سیاسی حاکم، همة ملت را به یک چشم نگاه نمیکند و بین مردم تبعیض قائل میشود |
87/0 |
||
رضایت از حاکمان و مسئولان نظام |
به نظر من، مسئولین کشوری برای نظر مردم ارزش قائل هستند و به آنها اهمیت میدهند |
79/0 |
|
به اعتقاد من، مسئولین کشوری، تلاش خود را صرف حل مشکلات مردم میکنند |
80/0 |
||
رضایت از نهادها و سازمانهای دولتی |
نهادهای دولتی و نهادهای قضایی در برابر خواستههای مردم پاسخگو هستند. |
81/0 |
|
رشوهخواری در بین نهادها و ادارات دولتی رو به افزایش است |
85/0 |
ب) متغیرهای مستقل
رسانههای جمعی
رسانههای جمعی مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت، مطبوعات، کتاب و سینما، وسایلی هستند که پیام را از سازندة پیام به مخاطب منتقل میکنند (دادگران، 1374: 21). با توجه به موضوع تحقیق و جامعة آماری، برای سنجش این متغیر، از میزان استفادة چهار رسانة جمعی( تلویزیون، ماهواره، اینترنت و روزنامهها) استفاده شده است. در تحقیق حاضر، برای سنجش دقیق این متغیر و تبیین رابطة آن با موضوع تحقیق، رسانههای گروهی مورد نظر را به دو زیر مجموعة رسانههای وابسته به دولت جمهوری اسلامی ایران و رسانههای غیر وابسته تقسیم کردهایم. بدین منظور، تلویزیون و روزنامه را بهعنوان رسانة دولتی، شبکههای ماهواره ای (مثل بیبیسی، صدای امریکا و من و تو) و اینترنت (شبکههای اجتماعی غیر وابسته به جمهوری اسلامی ایران مثل فیسبوک) را بهعنوان رسانة غیردولتی در نظر گرفتهایم. برای سنجش این متغیر، از طیف لیکرت 6 جوابی استفاده شده است.
متغیرهای زمینهای
علاوه بر متغیرهای فوق، تعدادی از متغیرهای مستقل تحقیق، حالت زمینهای داشتند. متغیرهای زمینهای تحقیق حاضر عبارتاند از: سن، جنسیت، وضعیت تأهل، درآمد، تحصیلات.
8- یافتههای توصیفی
الف) متغیرهای مستقل
متغیرهای زمینهای
براساس نتایج بهدست آمده، از مجموع 400 نفر پاسخگو، 8/74 درصد را مردان و 3/23 درصد را زنان تشکیل میدهند. کوچکترین سن در میان افراد 18 بیشترین 70 و میانگین معیّنی،27/27 سال بوده است. بهلحاظ وضعیت سواد پاسخگویان، میانگین، 15 درصد لیسانس بودهاند. بهلحاظ وضعیت تاهّل، اکثریت افراد را مجردها تشکیل میدهند. 5/66 درصد افراد پاسخگو مجرد، و تنها 5/33 درصد از متاهل بودند. به لحاظ درآمد نیز میانگین درآمدپاسخگویان برابر با 706 هزار تومان بوده است.
رسانههای جمعی
متغیر رسانههای جمعی از چهار رسانة تلویزیون، روزنامه، ماهواره و اینترنت تشکیل شده که در جدول 2 آمارهای توصیفی آن به نمایش گذاشته شده است.
جدول2. فراوانی افراد در میزان استفاده از رسانههای جمعی
|
درصد میزان استفاده |
|||||
نوع رسانه |
اصلا |
خیلی کم |
کم |
تاحدودی |
زیاد |
خیلی زیاد |
تلویزیون |
3/9 |
/23 |
3/13 |
27 |
3/18 |
8/8 |
ماهواره |
5/20 |
8/11 |
3/12 |
8/22 |
3/18 |
3/14 |
روزنامه |
8/18 |
8/17 |
8/15 |
8/27 |
14 |
6 |
اینترنت |
5/21 |
5/11 |
16 |
5/20 |
5/18 |
5/11 |
همانطور که در جدول فوق آمده است، 3/9 درصد از افراد نمونة تحقیق، اصلاَ از تلویزیون استفاده نمیکنند و 5/23 درصد نیز به میزان خیلی کم بهره میبرند. 3/13 درصد از پاسخگویان نیز اظهار داشتهاند به میزان کم از تلویزیون استفاده میکنند. در مجموع، یافتههای توصیفی حاکی از آن است که 1/46 درصد از کل پاسخگویان، علاقة زیادی به تماشای تلویزیون و برنامههای آن ندارند.
27 درصد از افراد پاسخگو بیان داشتند که تا حدودی از تلویزیون استفاده میکنند و 3/18 درصد نیز اظهار نمودند که از تلویزیون، چندان استفاده میکنند؛ در آخر هم 8/8 درصد از افراد نمونة تحقیق بیان داشتند که به میزان خیلی زیاد از تلویزیون استفاده میکنند.
همانطور که در جدول (2) آمده است، 5/20 درصد از افراد نمونة تحقیق، اصلاً از ماهواره استفاده نمیکنند، و 8/11 درصد نیز به میزان خیلی کم استفاده میکنند، و 3/12 درصد از پاسخگویان نیز اظهار داشتهاند که به میزان کم از شبکههای ماهواره استفاده میکنند. در مجموع 6/44 درصد از کل پاسخگویان، علاقة زیادی به تماشای ماهواره و برنامههای آن ندارند، اما 8/22 درصد از افراد پاسخگو بیان داشتهاند که تا حدودی از ماهواره استفاده مینمایند، و 3/18 درصد نیز اظهار نمودهاند به میزان زیادی از ماهواره استفاده میکنند، و در آخر هم 3/14 درصد از افراد نمونة تحقیق بیان داشتهاند که به میزان خیلی زیاد از ماهواره بهره میبرند. میزان مقادیر گمشدة این گویه برابر با 3/0 درصد است.
یافتههای توصیفی مندرج در جدول 2 نشان میدهد که 5/21 درصد از افراد نمونة تحقیق، اصلاَ از اینترنت(شبکه های اجتماعی) استفاده نمیکنند و 5/11 درصد نیز خیلی کم بهره میبرند و 16 درصد از پاسخگویان هم به میزان کم از اینترنت (شبکههای اجتماعی) استفاده میکنند. در مجموع میتوان گفت که 49 درصد از کلّ پاسخگویان علاقة زیادی به استفاده از اینترنت (شبکه های اجتماعی) ندارند. 5/20 درصد از افراد پاسخگو نیز بیان داشتهاند که تا حدودی از اینترنت (شبکههای اجتماعی) استفاده میکنند، و 5/18 درصد نیز اظهار داشتهاند به میزان زیادی از اینترنت (شبکههای اجتماعی) استفاده میکنند، و در آخر هم 5/11 درصد از افراد نمونة تحقیق بیان نمودهاند که خیلی زیاد از اینترنت (شبکههای اجتماعی) استفاده میکنند. میزان مقادیر بدون پاسخ این گویه برابر با 5/0 درصد است.
همانطور که در جدول 2 آمده است، 8/18 درصد از افراد نمونة تحقیق اصلاَ از روزنامه استفاده نمیکنند و 8/17 درصد نیز به میزان خیلیکم بهره میبرند؛ 8/15 درصد از پاسخگویان نیز اظهار داشتهاند به میزان کم از روزنامه استفاده میکنند. در مجموع 4/52 درصد از کل پاسخگویان علاقة زیادی به استفاده از روزنامه نشان ندادهاند. 8/27 درصد از افراد پاسخگو نیز بیان نمودهاند که تا حدودی از روزنامه استفاده میکنند و 14 درصد نیز بیان داشتهاند که زیاد از روزنامه استفاده میکنند، و در آخر هم 6 درصد از افراد نمونة تحقیق اظهار کردهاند که خیلی زیاد از روزنامه استفاده میکنند.
ب) متغیّر وابسته
رضایتمندی سیاسی- ملی
با توجه به جدول شمارة (3)، 8/4 درصد افراد نمونة تحقیق از وضعیت سیاسی کشور به طور کامل ناراضی هستند. در این جدول، مشخص شد که 23 درصد افراد نمونة تحقیق دارای رضایت سیاسی بسیار پایین و 5/34 درصد دارای میزان رضایت سیاسی پایین و همچنین 5/25 درصد پاسخگویان دارای میزان رضایت سیاسی متوسط و نیز 4 درصد افراد نمونة تحقیق، دارای میزان رضایت سیاسی بالا و در آخر 5/0 درصد دارای میزان رضایت سیاسی بسیار بالایی هستند. مقادیر بدون پاسخ این شاخص برابر با 8/7 درصد است که نشان دهندة حساسیت پاسخگویان به سوالهای مربوط به این متغیر است.
جدول 3 . فراوانی افراد مربوط به رضایت سیاسی- ملی
میزان رضایت سیاسی |
فراوانی |
درصد |
درصدمعتبر |
فراوانی تجمعی |
بهطورناراضی |
19 |
8/4 |
1/5 |
1/5 |
رضایت سیاسی بسیار پایین |
92 |
23 |
9/24 |
1/30 |
رضایت سیاسی پایین |
138 |
5/34 |
4/37 |
5/67 |
رضایت سیاسی متوسط |
102 |
5/25 |
6/27 |
1/95 |
رضایت سیاسی بالا |
16 |
4 |
3/4 |
5/99 |
رضایت سیاسی بسیار بالا |
2 |
5/0 |
5/0 |
100 |
جمع |
369 |
3/92 |
100 |
|
مقادیر گم شده |
31 |
8/7 |
|
|
جمع کل |
400 |
100 |
|
|
9- آزمون فرضیات
با توجه به سطح سنجش متغیّرها، آمار همبستگی اسپیرمن برای تشریح یافتههای استنباطی مناسب تشخیص داده شد که خلاصة نتایج آن در جدول زیر آمده است:
جدول 4. همبستگی بین رسانههای و رضایت سیاسی- ملی
متغیر |
تلویزیون |
ماهواره |
روزنامه |
اینترنت |
دینداری |
رضایتمندی سیاسی- ملی |
466/0 |
277/0- |
426/0 |
007/0- |
418/0 |
معناداری |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
892/0 |
000/0 |
دادههای مندرج در جدول 4 بیانگر آن است که همة متغیرهای مستقل به غیر از استفاده از اینترنت، با میزان رضایتمندی سیاسی- ملی، همبستگی معناداری دارند. در این بین به غیر از میزان استفاده از ماهواره، متغیرهای دیگر یعنی استفاده از تلوزیون ملی، استفاده از روزنامه و دینداری، بر میزان رضایت سیاسی ملی افراد، تأثیر مثبت معناداری میگذارند.
یافتههای مربوط به متغیّرهای زمینهای
جهت سنجش رابطة جنسیت و رضایتمندی سیاسی، از آزمون t مستقل استفاده شده، که در جدول 5 ارائه شده است. براساس نتایج جدول، تفاوت میانگینها معنادار، و بهعبارت دیگر، رضایتمندی مردان بیشتر از زنان است.
جدول 5. رابطة بین جنسیت و رضایت سیاسی- ملی
|
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
مقدار t |
df |
sig |
مردان |
278 |
12 |
5/6 |
40/4- |
72/180 |
000/0 |
زنان |
91 |
9/8 |
4/5 |
برای سنجش رابطة وضع تأهّل و رضایتمندی، از آزمون t مستقل استفاده شد، که نتایج بهدست آمده نشان داد در رضایتمندی سیاسی- ملی در بین پاسخگویان، تفاوت معناداری بین مجردها و متأهّلان وجود ندارد.
نتایج تحقیق نشان میدهد که با توجه به آزمون آماری پیرسون(r)، رابطة بین درآمد و رضایتمندی سیاسی- ملی در سطح قابل توجهی(sig=0/671) معنادار نیست.
براساس نتایج بهدست آمده از آزمون آماری پیرسون(r)، رابطة بین تحصیلات و رضایتمندی سیاسی- ملی در سطح قابل توجهی(sig=0/216) معنادار بهدست نیامد؛ همچنین رابطة بین سن و رضایتمندی سیاسی- ملی در سطح قابل توجهی(sig=0/553) رابطة معناداری نبود، که نشان میدهد بین سن و متغیر وابستة تحقیق، رابطة معناداری وجود ندارد.
10- تحلیل رگرسیون چند متغیره
در نهایت برای بررسی مدل تحقیق تأثیر همزمان متغیّرهای مستقل تحقیق بر متغیر وابسته، از آزمون رگرسیون چند متغیّره استفاده شد. در این پژوهش، ضریب تعیین برابر با 34/0 بهدست آمده و ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 337/0 است، که میتوان اینگونه تفسیر کرد که 34 درصد از تغییرات متغیّر وابسته(رضایتمندی سیاسی- ملّی) توسط متغیّرهای مستقل تحقیق، تبیین میشود، و مابقی تغییرات که برابر با 76 درصد است، توسط متغیرهای دیگری که در این مدل قرار ندارد، توضیح داده میشود.
نتیجة آزمونF که در سطح کوچکتر از یک درصد معنادار است، نشان میدهد که مدل رگرسیونی تحقیق، مدل مناسبی است و قادر است بهخوبی تغییرات متغیّر وابسته را توضیح دهد. خلاصة نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون، در جدول زیر آمده است:
R |
R square |
Adj R square |
F |
Sig |
560/0 |
313/0 |
296/0 |
88/17 |
000/0 |
جدول6. نتایج رگرسیون چند متغیر
|
Beta |
t |
Sig |
میزان استفاده از تلویزیون |
328/0 |
081/6 |
000/0 |
میزان استفاده از ماهواره |
120/0- |
271/2- |
024/0 |
میزان استفاده از روزنامه |
245/0 |
963/4 |
000/0 |
میزان استفاده از اینترنت |
064/0 |
235/1 |
217/0 |
جنسیت |
087/0 |
776/1 |
077/0 |
وضع تاهل |
077/0 |
459/1 |
145/0 |
سن |
081/0- |
568/1- |
118/0 |
تحصیلات |
043/0 |
898/0 |
370/0 |
درآمد |
036/0 |
808/0 |
419/0 |
جدول7. مقدار بتا
همانطور که از این جدول استنباط میشود، با توجه به مقدار بتا، میزان استفاده از تلویزیون با بتای 328/0 بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته دارد، و میزان استفاده از روزنامه با بتای 245/0 و میزان استفاده از ماهواره نیز با بتای 120/0 مراتب بعدی تأثیرگذاری بر متغیر وابسته را دارند. در نهایت، متغیر میزان استفاده از اینترنت(21/0Sig=) با کنترل سایر متغیرها، تأثیری بر متغیر رضایتمندی سیاسی- ملی ندارد.
11- نتیجهگیری و پیشنهادات
براساس عقیدة مک لوهان، اکنون وارد عصر جدیدی شدهایم که فناوری الکترونیک، سلطة شنیداری را برگردانده است. فنّاوری گوتنبرگ یا چاپ، باعث انفجار در جامعه شد و افراد را از هم جدا ساخت، اما عصر الکترونیک، باعث نزدیکی گردیده و دنیا را در «دهکدهای جهانی» قرار داد، که در نتیجة آن، هر تفکر، عمل و نهادی را که قبل از این بدیهی میدانستیم، ضروری است مجدداً مورد توجه قرار داده و بهطور عملی ارزیابی کنیم.
یکی از توزیعکنندهها و جهت دهندههای اصلی علایق، نظام ارزشی و تفاوتهای ایدئولوژیک طبقات مختلف مردم و رسانههای جمعی سمعی و بصری است. در مسیر بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل بهوجودآورندة تحولات بزرگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بالاخص فرهنگی، کانونیترین و پایهایترین مسئله بهشکل اعم، نقش ارتباطات، و بهشکل اخص، تکنولوژی رسانههای همگانی است (ساروخانی، مهدیزاده،1387). روزنامهها، نشریات ادواری، مجلات و بهویژه تلویزیون و رسانههای نوین ماهوارهای و الکترونیکی و دیجیتالی، هر روزه مورد استفادة وسیع گروههای مختلف اجتماعی و از جمله کودکان، نوجوانان و جوانان قرار میگیرد، و نگرش و عقاید آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. رسانهها، شیوههای افراد زندگی اجتماعی افراد را تفسیر کرده و نسبت به آن واکنش نشان میدهند، و با نظم دادن به تجربة ما از زندگی اجتماعی، قالبریزی میکنند (گیدنز،1377: 479)، تا جایی که شری ارنشتاین[33] در نردبان مشارکت، بهنوعی از رسانههای جمعی بهعنوان اولین پله و محرک مشارکت، یاد میکند (رهنما، 1388).
با توجه به آنچه که در فحوای پژوهش پیشرو گفته شد، بهطور مسلم، در ایجاد انگیزه و ترغیب مردم به رضایت از نظام سیاسی حاکم، عوامل مختلفی نقش دارد، اما با توجه به هدف مد نظر این پژوهش، نتایج نشان میدهد که رسانههای گروهی از جملة این عوامل هستند. رسانههای جمعی بهعنوان گستردهترین و مهمترین ناقلان اطلاعاتی با حجم عظیمی از اطلاعات دیداری، شنیداری و نوشتاری، به سهولت هر چه تمامتر میتوانند با شکل دادن و تغییر انگیزشها و بینشهای مخاطبان خود، زمینههای بروز یا عدم بروز رفتار آنان را مطابق با خواستههای خود سامان دهند؛ آنها میتوانند با افزایش رضایت سیاسی مخاطبان، آنها را به مشارکت ترغیب میکنند، یا برعکس با کاهش رضایت سیاسی، آنان را از مشارکت بازمیدارند؛ به همین دلیل قدرتهای حاکم، همواره تلاش میکنند که از ابزارهای تحت کنترل خود، نظیر رسانههای گروهی به بهترین نحو استفاده کنند.
تحقیق حاضر، عملکرد رسانههای فرامرزی و درون مرزی را بر رضایتمندی سیاسی- ملی مورد بررسی قرار داده تا بتواند برداشت های ذهنی را با مطالعات عینی و علمی و با هدف بهبود وضعیت موجود، محک بزند.
نتایج خاص پژوهش حاضر در ارتباط با رسانهها و رابطة آنها با رضایتمندی سیاسی- ملی دربردارندة برخی نکات قابل ذکر است:
در رابطه با رسانههای گروهی، از میان چهار نوع رسانة اینترنت، ماهواره، تلویزیون ملّی و روزنامه، بیشترین مصرف مربوط به ماهواره و سپس تلویزیون، و کمترین مصرف مربوط به روزنامه است. نکتة قابل ذکر در این ارتباط، میزان بالای افرادی است که از هیچ رسانهای بهره نمیگیرند.
میزان رضایتمندی سیاسی ملی در سطح پائینی قرار دارد، بهگونهای که در نتیجة سنجش این متغیر، اکثر افراد نمرههایی کمتر از میانگین را به خود اختصاص دادهاند و این امر وضعیت مطلوبی را نشان نمیدهد.
در ارتباط با تاثیر میزان مصرف رسانهای و رضایتمندی سیاسی- ملی( بهاستثنای میزان مصرف اینترنت) بین استفاده از ماهواره، تلویزیون و روزنامه با میزان رضایتمندی سیاسی- ملی، همبستگی معناداری وجود دارد. بدینصورت که با فزونی گرفتن مصرف رسانة ماهواره، از میزان رضایتمندی سیاسی ملی کاسته میشود، و حال آنکه با بالا رفتن مصرف رسانهای تلویزیون و روزنامه، بر میزان رضایتمندی سیاسی- ملی نیز افزوده میگردد. در واقع، خنثی بودن اثر اینترنت بر میزان رضایتمندی سیاسی- ملی، بیش از هر دلیلی، ناشی از محیط خاص این رسانه است که مجال تحریک انگیزش و بینشها را برای هر دو سوی ترغیبکننده رضایتمندی(حاکمیت ایران) و تهدیدکنندة رضایتمندی (قدرتهای ضد حاکمیت اسلامی- ایرانی) فراهم کرده، و حال آنکه روزنامه و تلویزیون بهعنوان ابزار رسانهای حاکمیت، و ماهواره به عنوان ابزار رسانهای قدرتهای مخالف، مجال یک سویهای را مهیا کردهاند.
در مجموع با توجه به یافتههای تحقیق، میتوان این چنین نتیجه گرفت که میزان رضایتمندی سیاسی- ملی نه تنها از موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی افراد بهعنوان متغیّرهای عینی متاثر میشود، بلکه رسانههای جمعی نیز با ایجاد فضای میان ذهنیتی خاص بر میزان رضایتمندی سیاسی- ملی افراد، موثر واقع میشوند. در نهایت، یافتههای این تحقیق از اکثر دلالت نظریههای رضایتمندی سیاسی بهویژه نظریة کریزبرگ و دیگر نظریههایی که بر اهمیت توقّعات و متغیرهای ذهنی در رضایت یا نبود رضایت تاکید میکنند، و توان بیشتری در تفسیر یافتههای تحقیق حاضر دارند، حمایت میکند. در رابطه با تأثیر رسانهها میتوان به نظریههای کاشت و نگرش نو که به تأثیر رسانه در تکوین نگرشها و جهان بینیها میپردازد، اشاره کرد.
- با توجه به آنچه که اظهار شد، پیشنهادات مد نظر در قالب موارد زیر ارائه میشود:
با بالا رفتن مصرف رسانهای ماهواره، از میزان رضایت افراد کاسته میشود، و این به معنی نگرش بدبینانه به تحولات تکنولوژی و ارتباطی چنین گستردهای نیست؛ زیرا حذف رسانة ماهواره، نه منطقی، و نه امکانپذیر است. از اینرو، ضروری است به تقویت رسانههای داخلی در جذب مخاطبان و هدایت آنها به سمت امور مشارکتی و فرهنگ دینی در جامعه پرداخته شود.
- برگزاری برنامههای آموزشی ویژه برای افزایش بینش و آگاهیهای سیاسی، اجتماعی و... ، افراد جامعه، میتواند نوع برخورد شهروندان به موضوعهای خبری را تغییر دهد، و مانع از دروغ پراکنی و شایعه پردازی سیاسی- اجتماعی در بین افراد جامعه شود.
برنامهریزی جهت درنوردیدن مرزهای بینالمللی با استفاده از رسانههای جمعی برای ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی برای عقب نماندن از دیگر کشورها در عصر جهانیشدن، و جلوگیری از ورود عناصر فرهنگی بیگانه به جامعه، به منظور نیل به اهداف بلند مدت کشور، ضروری است.
- شفافیت در روابط با مردم توسط مسئولین سیاسی و پرهیز از اِعْمال وعدهها، یا کنشهایی که زمینهساز آگاهی از تعارض گفتاری و رفتاری دست اندر کاران باشد، میتواند تا حد زیادی اعتماد سیاسی را در پی داشته که این خود مهمترین عامل تحکیم بخش رضایت سیاسی است.
- سازمانهای رسانهای باید زمینه را برای افزایش سواد رسانهای و دیجیتالی مخاطبان ایرانی، از طریق اطلاعرسانی دقیق و ارائة بستههای آموزشی به مخاطبان خود، فراهم کنند.
لازم است روشهای اطلاعرسانی در رسانههای داخلی تصحیح و بهینه شود، تا خلأ موجود در خصوص رسانهها که اغلب توسط رسانههای خارجی مرتفع میشود، در حدّ ممکن محدود گردد، و بدین گونه، اعتماد و رضایتمندی از رسانههای داخلی افزایش مییابد؛ چنین اقدامی، نقش مهمی در ارتقای سطح عمومی اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی ایفا خواهد کرد.
با توجه به جهانیشدن رسانه، در ایران، در عرصة سیاستگذاری فضای مجازی، بهویژه رسانههای جدید، به نیازهای ارتباطی مخاطبان ایرانی در پیوستن به شبکههای مجازی، بهویژه فیسبوک و گوگل پلاس، توجه چندانی نشده است . درحقیقت، نگاه منفی به تحولات تکنولوژیکی در عرصة رسانههای جدید و بیتوجهی به نیازهای ارتباطی مخاطبان، میتواند آثار نامطلوبی را در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی به همراه داشته باشد؛ بنابراین با توجه به نقش جهانیای که این شبکههای اجتماعی پیدا کردهاند، و همچنین با توجه به جریانسازیهایی که این شبکهها در تحولات مختلفی سیاسی- اجتماعی داشته، نیازسنجی علمی مخاطبان این شبکه در ایران میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات و دغدغههای مسئولان عرصة فرهنگ و رسانه باشد. ورود کاربران ایرانی به شبکههای اجتماعی میتواند تأثیرهای فرهنگی متعددی به دنبال داشته باشد.
[1] - Political Satisfaction
[2] -Mass Participation
[3] . Common sense
[4] . Mediated
[5] . dua globalization
[6] -Globalization
[7] -Giddens
[8] - Khoini Robert and Joseph Nye
[9] - M. Castells
[10] - Kerisberg.Lous
[11] - Ralf Dahrendorf
[12] - Aynkls
[13] - Lnsky and Goffman
[14] -S.Huntington
[16] -Kyndr and Kyvyt
[17] -Robert Dahl
[18] - R.Lane
[19]- Cultivation Theory
[20] -G.Gerbner
[21]- New Media
[22] - Trans-Borders Televisions
[23]- GlobalTelevisions
[24]- Trans-National Televisions
[25]- Satellites Televisions
[26]- International Televisions
[27] - New Attitude
[28] . Difravceisco & Gitelman
[29]-Bahyar & Silver
[30] -Ligley
[31]- McClurg
[32] -D.L.Sheth