حقوق بشر در بستر گفت و گوهای میان فرهنگی: نسبی‌گرایی فرهنگی و سازوکار امر عقلایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

چکیده
پیدایش امواج چندفرهنگی‌گرایی در دهه‌های اخیر، این پرسش را به میان آورده که با اذعان به گوناگونی فرهنگی در میان جوامع مختلف، آیا هنوز هم می‌توان صرف نظر از تفاوت‌های فرهنگی عمیقی که میان آنان وجود دارد، از مفاد اعلامیه‌ی حقوق بشر به مثابه‌ی حقوقی برای همه‌ی انسان‌ها به عنوان اصول عام و جهان‌شمول نام برد یا خیر؟ در صورتی که تفاوت‌های فرهنگی بین انسان‌ها نشانگر تفاوت موجود میان هویت‌های بشری باشد، اعلامیه‌ی حقوق بشر تا چه اندازه و بر چه مبنایی برای کسانی که در صدد حفظ هویت خود در مقابل فشارهای یکسان سازانه‌ی جهانی شدن فرهنگ هستند، لازم الاتباع است؟ در این نوشتار با استفاده از مفهوم گفتگویی هویت چارلز تیلور، و تمایز جان رالز میان امر عقلانی و امر عقلایی، و بحث مایکل والزر درباره‌ی اخلاق نحیف و اخلاق فربه، نشان داده خواهد شد که در عین حال که نمی‌توان تأثیر ویژگی‌های فرهنگی هویت‌های مختلف را در تبیین و تعلیل حقوق بشر نادیده گرفت، اصول عام و جهان‌شمولی وجود دارد که پدید آورنده‌ی حقوقی هستند که در مورد همه‌ی انسان‌ها، صرف نظر از هویت فرهنگی خاص‌شان، صدق می‌کند.
 

کلیدواژه‌ها


-         سید علیرضا حسینی بهشتی،  مبانی معرفت شناختی نظریه‌ی عدالت اجتماعی. تهران: بقعه، 1378
-         _______________  بنیاد نظری سیاست در جوامع چند فرهنگی. تهران: بقعه، 1380
-         جان  رالز، لیبرالیسم سیاسی، ترجمه‌ی موسی اکرمی. تهران: نشر ثالث، 1392
-         السدیر مک اینتایر، درپی فضیلت، ترجمه‌ی حمید شهریاری و محمدعلی شمالی. تهران: سمت،1390
-    مایکل والزر، فربه و نحیف: خاستگاه هنجارهای اخلاقی. ترجمه‌ی صادق حقیقت و مرتضی بحرانی. تهران: پژوهشکده‌ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1389
 
-      Alasdair MacIntyre, ‘Epistemological Crises, Dramatic Narrative and the Philosophy of Science’, The Monist, 69, 4, 1977
-      John Rawls, ‘Justice as Fairness: Political not Metaphysical’, Philosophy and Public Affairs, Vol. 14, No. 3. (Summer, 1985)
-      Charles Taylor, ‘The Politics of Recognition’, in Amy Gutmann, Multiculturalism and The Politics of Recognition (Princeton: Princeton University Press, 1992)
-      L.,  Wenar, ‘Political Liberalism: An Internal Critique’, Ethics, 106, 1995