نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
جهانیشدن از پدیدههای مهم دنیای امروز است که البته قدمتی به درازای تاریخ بشریت دارد و اکنون در سیر تکاملی خود به رشد نسبتاً کافی رسیده است. تاکنون تعاریف متعددی از مفهوم جهانیشدن ارائه گردیده، اما هنوز تعریفی جامع و فراگیر و مقبول همگان حاصل نشده است و هر یک از محققان و صاحبنظران با تکیه بر برخی از ابعاد گوناگون فرایند جهانیشدن تعریفی خاص از آن ارائه دادهاند. صندوق بینالمللی پول (IMF) جهانیشدن را «رشد وابستگی متقابل اقتصادی کشورها در سراسر جهان از طریق افزایش حجم و تنوع مبادلات کالا و خدمات و جریان سرمایه در ماوراء مرزها و همچنین از طریق پخش گستردهتر و سریعتر تکنولوژی» میداند (بهکیش،1380: ص. 25). گلدین آن را تعامل فرامرزی ساده میداند . (Goldin and Reinert, 2007) بردهان معتقد است جهانیشدن فرایندی است که به همه چیز برای همه کس منتهی خواهد شد (Bardhan, 2006). نوریس جهانیشدن را یکیشدن اقتصاد، فرهنگ، حکمرانی و فنّاوریهای ملیای میداند که منجر به روابط پیچیده و در هم تنیده خواهد شد( (Norris 2000: 155. کوهین و نای جهانیشدن را نتیجهای میدانند که از تکمیل 3 فرایند شامل جهانی شدن اقتصادی، جهانیشدن سیاسی و جهانیشدن اجتماعی بهدست میآید(Keohane and Nye , 2000: 4). کلارک جهانیشدن را فرایند ایجاد شبکهی ارتباطی فراقارهای میداند که واسطهی انتقال جریانهای متنوعی از افراد، دانش، کالا، سرمایه و ایدهها است(Clark 2000: 86). جدا از توافق بر تعریفی جامع برای جهانی شدن، در بررسی آن میتوان از دو رویکرد استفاده کرد. در رویکرد نخست جهانی شدن از طریق ماهیت و سازوکار بررسی میشود. این رویکرد از بعد نظری جهانی شدن را بررسی کرده و پیامدهای احتمالی آن را بیان میکند. در رویکرد دوم جهانی شدن از طریق تمرکز بر آثار محققشدهی آن در کشورها بررسی میشود. در این رویکرد با جمعآوری شواهد پیامدهای بهوجودآمده را بررسی و تحلیل میکنند. در این مقاله از رویکرد دوم استفاده شده است. سوال اصلی تحقیق این است که ایا قرایند جهانی شدن بر شاخص توسعه انسانی در کشورهای در حال توسعه صادر کننده نفت اثر معنادار دار دارد؟ در ادامه تحقیق ابتدا مبانی نظری تحقیق بیان میگردد سپس به سابقهی تحقیق پرداخته میشود. در ادامه مدل استفاده شده و متغیرهای آن معرفی شده و در آخر نتایج تحقیق و تحلیل آن ارائه میشود.
مبانی نظری و مدل تحقیق
فرایند جهانیشدن به چند طریق میتواند بر وضعیت کشورها اثر بگذارد. این فرایند با کاهش تعرفهها و مالیات بر واردات بهخصوص از مجرای توافقهای بینالمللی مانند GATT و WTO جریان تجارت را بر اساس مزیتهای نسبی بین کشورها گسترش خواهد داد. رشد تجارت بر اساس اصول تجارت آزاد و باز به ایجاد رقابت بیشتر بین کشورها و بنگاهها در سطح جهان کمک خواهد کرد. لذا در بلندمدت شاهد کاهش قیمتها در بازار رقابتی خواهیم بود. در نتیجه استراتژیهای نجاتبخش مانند کاهش هزینههای تولید و افزایش کارایی و بهرهوری تولیدی و مدیریتی در اولویت قرار گرفته و بهمرور منجر به تقویت کارایی تولیدی شده و از این طریق به بالندگی آن کشور در طول زمان کمک میکند (Grennes, 2003). از سوی دیگر کارگرانی که در اثر کاهش هزینهها هر روز با پیشنهاد دستمزد کمتر روبهرو میشوند مجبور به ارتقای دانش و کارایی شخصی خود میشوند؛ امری که در نهایت به رشد اقتصادی منجر شده و به نفع کل اقتصاد تمام میشود. بهعلاوه با انتقال فنّاوری و صنعت پیشرفته به کشورهای درحالتوسعه نابرابری جهانی ناشی از تفاوتهای فنّاورانه کاهش مییابد. البته در این بین برخی جهانیشدن را فرایندی مؤثر ولی ناکافی میدانند. برای مثال بازشدن تجارت یک کشور بدون تقویت حملونقل داخلی و بنادر نمیتواند به رشد مطلوبی بینجامد (Stiglitz, 2004). براساس نظریهی سرجی و دیگران در مورد سازوکار اثرگذاری جهانیشدن بر کیفیت زندگی QOL، تحرک جهانی کالا و خدمات منجر به ایجاد فرصت شغلی بیشتر در بخشهای مزیتدار شده و درآمدها را در بخش صادراتی افزایش و قیمت کالای وارداتی را کاهش خواهد داد. لذا قدرت خرید کشورهای صادر کننده را افزایش داده و از این طریق به بهبود کیفیت زندگی در این کشورها کمک خواهد کرد (Sirgy et al, 2004:288). بدون شک کشوری که در ارتقای تبادلات سرمایهای، تجاری و غیره با سایر کشورها موفقتر باشد بخت بیشتری در افزایش رفاه اجتماعیاش دارد. برای نمونه در بخش صنعت جریان ورودی فنّاوری جدید کارایی تشکیلاتی و مدیریتی بنگاههای داخلی را افزایش داده و علاوه بر درآمد بیشتر به کشور اجازه میدهد با منابع آزاد شده به تولید کالاهای فرهنگی بپردازد(ibid) . هر دو مورد فوق به ارتقای QOL در کشور منجر خواهند شد. بهعلاوه جهانیشدن از سمت افزایش درآمد دولت میتواند به تأمین مالی دولتها برای انجام بهتر و وسیعتر خدمات رفاهی و حمایتی و عمرانی کمک کند. البته نکتهی قابل توجه تعطیلی بخشهای غیرمزیتی و ایجاد بیکاری در این بخشها است. امری که از لحاظ اقتصادی مهمترین اثر منفی جهانیشدن محسوب میگردد. این آثار منفی را میتوان از طریق ایجاد بیمهی حمایتی و همچنین از طریق هدایت بخشهای محذوف به سمت تولیدات مزیتدار کاهش داد.
انتخاب مدل این تحقیق بر اساس کار ساپکوتا SAPKOTA, 2011) ( و تسای
(Tsai , 2007) صورت گرفته است.
Log(HDIit)= a + b1 log(GPCit) + b2 log(PGRit) + b3 log(TRAit) + b4 log(ICTit) + b5 log(REMit) + Uit
تعریف متغیرها به شرح زیر است:
اطلاعات تحقیق درخصوص تولید ناخالص داخلی سرانه، میزان رشد جمعیت، مشترکان تلفن همراه و دریافتی ناشی از کار در خارج از بانک جهانی و اطلاعات مربوط به HDI از سری زمانی شاخص توسعهی انسانی سازمان ملل متحد اخذ شده است.
در این مقاله کیفیت زندگی[1] (QOL ) بهعنوان متغیر وابسته انتخاب شده است. کیفیت زندگی نیز از اصطلاحات مبهم است که تعریف واحدی برای آن وجود ندارد. در حالت کلی QOL را شدت درجهانتخاب میدانند(SAPKOTA, 2011:8) . حق انتخاب بیشتر برای ساکنان یک کشور به معنای کیفیت بالاتر زندگی در آن کشور است. از آنجا که در گذشته انتخاب را بیشتر با رویکرد اقتصادی تعریف میکردند، برای مدتها در تحقیقات صورت گرفته تولید ملی سرانه را به عنوان شاخص QOL میدانستند. تولید ملی سرانه علیرغم اهمیتی که دارد برای بیان وضعیت جنبههای غیر اقتصادی بهویژه جنبههای اجتماعی QOL ناکافی به نظر میرسید لذا سازمان ملل برای رفع این نقص شاخص توسعهی انسانی[2] (HDI) را برای اندازهگیری همه جانبهی QOL معرفی کرد و آن را معیار مورد استفاده برای همهی کشورها قرار داد و آمار مربوط به آن را همه ساله در گزارش آماری[3] (HDR) خود محاسبه و اعلام میکند (UNDP[4] , 1990).
جدول 1: نحوهی محاسبهی شاخص HDI[5]
|
HDI بر اساس مهمترین اجزای دخیل در QOL یعنی عمر طولانی و سالم، تحصیلات و استاندارهای مناسب زندگی بنا شده است. بنابراین HDI درواقع سطح QOL هر کشور را بر اساس سه متغیر امید به زندگی، دانش و تولید ملی سرانه محاسبه میکند.
نمودار 1 نشان میدهد که متوسط شاخص توسعهی انسانی برای 14 کشور درحالتوسعه در دو دههی گذشته روند روبهرشدی داشته است.
مهمترین جزءHDI تولید سرانهی داخلی است. تولید سرانهی بالاتر، دایرهی انتخاب بهتری برای مصرفکننده فراهم میکند و این امکان را میدهد که علاوه بر کمیت و تنوع، کیفیت نیز در انتخاب سبد مصرفی و خدمات مورد نیاز لحاظ شود. طبق تعریف، کیفیت زندگی (QOL) را ارتقای حق انتخاب افراد جامعه معرفی میکنند(SAPKOTA (2011:8. شاخص HDI بهعنوان معیار اندازهگیری (QOL) نیز درواقع از ترکیب سه معیار درآمد سرانه و زندگی طولانی و سالم و تحصیلات تشکیل شده است. لذا درامد سرانه هم بهطور مستقیم بر HDI اثر دارد. همچنین با توجه به اینکه با افزایش درامد سطح بهداشت و تحصیلات جامعه نیز افزایش مییابد، درامد سرانه بهصورت غیر مستقیم از طریق بهبود بهداشت و تحصیلات افراد نیز بر HDI اثر دارد (Tsai,2007:12). علاوهبراین رشد درآمد سرانه از طریق افزایش درامد مالیاتی دولت بهطور غیر مستقیم به گسترش خدمات عمومی منجر شده و رضایتمندی و رفاه عمومی ناشی از آن را افزایش میدهد.
نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی یکی از شاخصهای پرکاربرد برای نشاندادن پیشرفت جهانیشدن است. طبق اکثر مدلهای نظری و کاربردی رشد تجارت میتواند از طریق افزایش رقابت به رشد کارایی، ایجاد فرصتهای شغلی در بخشهای مزیتدار، افزایش درآمد دولت و انتقال فنّاوری و دانش به بهبود توسعهی انسانی منجر شودSeker, 2009) (Bernard et al., 2007;.
رشد جمعیت نیز یکی از عوامل دخیل در توسعهی انسانی است. استنتاج ذهنی، همچنین مطالعات نظری ارتباط کوتاهمدت بین رشد جمعیت یک کشور با سطح درآمد سرانه، توسعهی بهداشت و تندرستی، میزان کمّی و کیفی آموزش و تحصیلات را منفی میداند. این وضعیت بهویژه در کشورهای درحالتوسعه و کمترتوسعهیافته کاملاً مشهود است (Kelly and Schmitd, 1995) . البته این وضعیت در برخی موارد با توجه به شرایط کشورها ازجمله اشتغال ناقص در سایر عوامل تولید (بیکار ماندن سایر عوامل ترکیبی یا نیروی کار) میتواند برعکس باشد و در بلندمدت از طریق رشد اقتصادی به بهبود رفاه کمک کند (نجار زاده و راسخ، 99:1389).
گسترش فنّاوری ارتباطات و اطلاعات[6] (ICT) نیز از جدیدترین و سریعترین عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی و بهبود توسعهی انسانی محسوب میگردد. ارتباطات امروزه از مرز خدمات رفاهی و اخباری فراتر رفته و در کنار رشد فنّاوری توانسته با صرفهجویی در وقت، هزینه، گسترش علم و دانش، کاهش خطرها و ایجاد فرصتهای تفریحی منجر به افزایش رفاه افراد جامعه شود. برای نمونه گسترش ضریب نفوذ تلفن، تلفن همراه، اینترنت و ماهواره علاوه بر خدمات اطلاعرسانی توانسته از طریق واسطه شدن برای امور بانکداری غیرحضوری، دانشگاههای مجازی، امکان جستوجو در بانکهای علمی اطلاعاتی، بازیهای رایانهای و نهایتاً تجارت الکترونیک به رشد و گسترش رفاه جامعه منجر شود. سازمان ملل در گزارش 2001 خود مطرح میکند که دخیل کردن ICT در راهبردهای رشد در کشورهای درحالتوسعه باعث میشود این کشورها به نتایج بهتری از توسعه و رشد دست پیدا کنند(UN:HDR, 2001) . برای آمار ICT از متغیرهای گوناگونی از جمله ضریب نفوذ تلفن همراه استفاده میشود. در این تحقیق نیز همین متغیر بهعنوان نمایندهی ICT انتخاب شده است.
یکی از شاخصههای جهانیشدن افزایش میزان مسافرتها و مهاجرتها بین کشورهای گوناگون است. از اصول جهانیشدن و ایجاد بازار جهانی آزادبودن جابهجایی عوامل تولید بین کشورها است. در این فرایند کشورها از موانع موجود در جابهجایی نیروی کار میکاهند و نیروی کار میتواند به اشتغال در جایی مناسبتر بپردازد. در مطالعات جهانی دریافتی کارگران در خارج (remittance)بهعنوان شاخص نمایندهی مهاجرت استفاده میشود(SAPKOTA, 2011:8) . نمودار 2 روند تغییر متوسط تولید سرانه، نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی، ICT و پرداختی به کارگران در خارج را برای 14 کشور مورد بررسی نشان میدهد. در 2 دههی اخیر همهی متغیرهای فوق روند افزایشی داشتهاند. علت کاهش در 2007 به بعد را میتوان به کاهش قیمتهای فروش نفت بر اثر وقوع بحرانهای اقتصادی در کشورهای پیشرفته که خریدار عمدهی نفت محسوب میشوند نسبت داد.
نمودار2: متوسط تغییرات در 14 کشور صادرکنندهی نفت
http://data.worldbank.org/data-catalog
برای انجام این تحقیق از روش اقتصادسنجی پنل دیتا برای 14 کشور درحالتوسعهی صادرکنندهی نفت استفاده شده است. از تخمینهای سری زمانی غالباً در تحقیقات اقتصادی استفاده میشود ولی بهدلیل کمبود اطلاعات یا مشکلات همخطی از اعتبار بالایی برخوردار نیستند. درمقابل روشهای تخمین مقطعی برای مقایسهی کشورهای مهم در یک مقطع زمانی خاص بهکار میرود که در این صورت مدل توانایی توضیح تغییرات در طول زمان را ندارد. در این تحقیق از روش پنل دیتا استفاده شده تا هم آثار مقطعی و هم آثار زمانی پوشش داده شود. برای انتخاب کشورها تلاش شد کشورهای شبیه ایران انتخاب گردد لذا سه ملاک 1) درحالتوسعهبودن 2) صادرکنندهینفتبودن و 3) موجود بودن اطلاعات برای تفکیک استفاده گردید. در نهایت14 کشور با اطلاعات 19 ساله از 1991 تا 2009 برگزیده شد. اسامی کشورهای انتخاب شده و رتبهی HDI 2010 آنها در جدول 2 آورده شده است.
جدول 2: کشورهای صادرکنندهی نفت مورد بررسی
|
رتبه در شاخص HDI سازمان ملل 2010 |
نام کشور |
|
|
53 |
لیبی |
|
|
55 |
عربستان |
|
|
56 |
مکزیک |
|
|
57 |
مالزی |
|
|
66 |
قزاقستان |
|
|
67 |
آذربایجان |
|
|
70 |
ایران |
|
|
75 |
ونزوئلا |
|
|
77 |
اکوادور |
|
|
84 |
الجزایر |
|
|
110 |
اندونزی |
|
|
142 |
نیجریه |
|
|
146 |
آنگولا |
|
منبع: http://hdr.undp.org/en/statistics/ |
|
||
سابقهی تحقیق
جهانیشدن مقولهای پیچیده و چندوجهی است لذا امکان بررسی آثار آن در ابعاد گوناگون وجود دارد. از دیدگاه اقتصادی برخی پیامدهای جهانیشدن را مضر میدانند. درمقابل برخی برآناند نتایج مثبتی که جهانیشدن به ارمغان میآورد بیشتر از پیامدهای منفی آن است. در تحقیقات مربوط به جهانی شدن از شاخصهای متفاوتی مانند سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)[7]، نسبت تجارت به تولید ملی، جریان سرمایه یا شاخصهای ترکیبیای مانند شاخص توسعهی انسانی یا ضریب نفوذ تلفنهمراه و اینترنت استفاده میگردد. همچنین برای بررسی میزان تأثیرپذیری مواردی مانند نابرابری در فقر (دادگر وناجی ، 1382) ، رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی (همان)، توزیع درآمد (Dreher , 2002)، درجهی دموکراسی (Li ,2003) و درآمد دولت (Heinemann, 2000) لحاظ میگردد.
هینمان در تحقیق خود نشان داده که رشد هزینهها و درآمدهای مالیاتی دولت در کشورهای بیشترجهانیشده کمتر شده است(ibid). دلار و کرای به روش پنل دیتا و با استفاده از شاخص تجارت نشان دادهاند جهانیشدن اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد Dollar and Kraay, 2004)). گرینوی و دیگران نیز با روش اقتصادسنجی ارتباط قوی بین تجارت و رشد را بهدست آوردند (Greenaway et al, 1999). کانادا با استفاده از شاخص حساب سرمایه نشان میدهد که باز شدن مرزهای کشورها در فرایند جهانی شدن بر رشد کشورهای درحالتوسعه اثر منفی دارد (Canada , 2001)درحالیکه قیلاً السینا و دیگران در تحقیق مشابهی به این نتیجه رسیده بودند که جهانیشدن اثری بر رشد کشورهای درحالتوسعه ندارد . (Alesina et al, 1994) بلومستروم و دیگران با لحاظ شاخص سرمایهگذاری مستقیم خارجی نشان دادند که جهانیشدن فقط بر کشورهای ثروتمند اثر مثبت دارد (Blomström et al, 1992) . گارت نشان داده که جهانیشدن باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای فقیر خواهد شد (Garrett, 2001). اسکات در تحقیق خود با تمرکز بر کیفیت زندگی نشان داده است که جهانیشدن به دلیل حذف مشاغل بهویژه در بخش صنعت اثر منفی بر کیفیت زندگی انسانها دارد (Scott, 2001). در مقابل زوئلیک در مقالهاش نشان داده که آزادسازی تجاری ناشی از جهانیشدن به رشد رقابت ، کارایی و دستمزدها کمک کرده و کیفیت زندگی کارگران را افزایش میدهد (Zoellick, 2001). به عقیدهی گیلن و همچنین سوروس جهانیشدن با کاهش حیطهی نفوذ دولتها توانایی آنها را در ارتقای کیفیت زندگی شهروندانشان کاهش میدهد (Guillen, 2001; Soros, 2000) . نصیری با استفاده از معیارهایی مانند بهداشت، آموزش ابتدایی، توانمندسازی زنان، پایداری زیستمحیطی و ریشه کنی فقر به بررسی اثر جهانیشدن بر نابرابری اجتماعی در فضاهای شهری در کشورهای اسلامی پرداخته و نشان میدهد که در میان 57 کشور جهان در وضعیت توسعهی اجتماعی بالا فقط 5 کشور اسلامی قرار دارند. وی نبود برنامهریزی جامع و مشارکتی را از عمدهترین مشکلات کشورهای اسلامی برای مقابله با آثار منفی جهانی شدن میداند (نصیری، 7:1389). یزدانی به بررسی ابعاد جهانی شدن و نابرابری با تأکید بر ایران پرداخته و نشان میدهد که آزادسازی مالی و تحرک سرمایهی ناشی از جهانیشدن به گسترش نابرابری در جامعه منجر میشود (یزدانی، 13:1384). رمضانپور با استفاده از شاخص توسعهی انسانی و تکنیک پنل دیتا به بررسی اثر جهانیشدن بر اشتغال پرداخته و نشان میدهد که به طور میانگین ارتباط معناداری بین جهانیشدن و کاهش بیکاری وجود دارد (رمضانپور، 20:1383). نقیب السادات با انتخاب ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، بهداشتی و آموزشی به بررسی آثار جهانیشدن بر کیفیت زندگی زنان پرداخته است (نقیبالسادات، 1380). برهانیپور با انتخاب شدت تجارت بهعنوان شاخص جهانیشدن به بررسی تأثیر جهانیشدن بر بخش توزیع درآمد پرداخته و به روش اقتصادسنجی (همجمعی یوهانسون جوسیلیوس) نشان داده است که در شرایط فعلی ایران جهانیشدن منجر به بدتر شدن وضعیت توضیع درآمد در ایران خواهد شد (برهانیپور، 1:1385). نجارزاده و مهدوی در تحقیقی مشابه به نتایج متفاوتی دست یافتهاند. آنان با استفاده از اطلاعات کشورهای "دی 8" و به روش پنل دیتا نشان دادهاند که در این کشورها فرضیهی کوزنتس تأیید شده و جهانیشدن اثر مثبتی بر توزیع درآمد داشته و نابرابری را در آنها کاهش میدهد (نجارزاده و مهدوی، 105:1387). دادگر و ناجی در تحقیق خود با استفاده از اطلاعات سالهای 1347 تا 1389 و به روش همجمعی یوهانسون جوسیلیوس و آزمون علیت گرانجر نشان میدهند که جهانیشدن اثر خفیف مثبتی بر رشد داشته ولی باعث بدتر شدن نابرابری درآمدی خواهد شد (دادگر وناجی، 1382). موسوی و دیگران با انتخاب نسبت تجارت به تولید ملی بهعنوان شاخص جهانیشدن نشان دادند که جهانیشدن باعث کاهش شکاف فقر در شهرها و افزایش شکاف فقر در روستاها خواهد شد (موسوی و دیگران، 259:1386).
تخمین و نتایج مدل
تخمین به روش پنل دیتا و با استفاده از نسخهی 6 نرمافزار Eviews صورت گرفته است. برای یافتن بهترین روش تخمین مراحل زیر انجام شده است:
شرط لازم برای تخمین صحیح مانا بودن متغیرها است. بدینصورت که متغیر دارای ریشهی واحد نباشد. بهاینمنظور برای همهی متغیرها آزمون ریشهی واحد بر اساس معیار دیکی فولر تعمیمیافته (ADF) و لوین لین(LL) صورت گرفت و نبود ریشهی واحد برای متغیرها تأیید گردید. در گام بعدی آزمون انباشتهپذیری جهت بررسی امکان تخمین مدل به صورت پنل صورت گرفت. آماره F و کای دو نشان داد که مدل قابل انباشته شدن (pooled) نیست و باید تخمین به صورت پنل دیتا صورت گیرد. برای شناخت نوع اثر از لحاظ ثابت یا تصادفی بودن از آزمون هاسمن استفاده شد که در آن فرض H0 مبنی بر وجود اثر تصادفی رد گردیده و وجود اثر ثابت تأیید شد. در پایان مدل بر اساس وجود اثر مقطع و یا وجود اثر زمان آزمون گردید که اثر مقطع تأیید شد. نتایج ازمون F و کای دو و همچنین آزمون هاسمن در جدول شماره 3 اورده شده است
جدول 3: نتایج تست F و کای دو
F& Chi-square Test |
Statistic |
Prob. |
Cross-section F |
387.98335 |
0.00000 |
Cross-section Chi-square |
704.11625 |
0.00000 |
Period F |
1.45852 |
0.11100 |
Period Chi-square |
29.76581 |
0.03980 |
Cross-Section/Period F |
222.52130 |
0.00000 |
Cross-Section/Period Chi-square |
766.51725 |
0.00000 |
Correlated Random Effects - Hausman Test |
|
|
Test Summary |
Chi-Sq. Statistic |
Prob. |
Cross-section random |
57.57742 |
0.00000 |
از مجموع آزمونهای فوق مشخص شد که مدل باید به صورت اثر ثابت یکطرفه در مقطع (one way fixed effect of cross section) تخمین زده شود. نتایج تخمین در جدول 4 آمده است.
جدول 4: نتایج تخمین نهایی
روش تخمین : One way fixed effect of cross section متغیر وابسته: LHDI |
|||
احتمال |
آماره t |
ضریب |
متغیرهای توضیحی |
0.0000 |
-17.1189 |
-0.797440 |
CONSTANT |
0.0000 |
11.11335 |
0.040866 |
LGPC |
0.0269 |
-2.23099 |
-0.007809 |
LPGR |
0.0092 |
2.632667 |
0.018913 |
LTRA |
0.0000 |
11.60485 |
0.009012 |
LICT |
0.0052 |
2.829435 |
0.004170 |
LREM |
205 |
تعداد مشاهدات |
||
0.99 |
R2 |
نتایج تخمین نشان میدهد که همهی متغیرها اثر معنادار بر شاخص توسعهی انسانی دارند. در جدول نتایج تولید سرانهی داخلی GPC در سطح معناداری بر شاخص توسعهی انسانی اثر مثبت دارد (به میزان 0.04). این نتیجه با مبانی نظری مطابقت دارد. شاخص TRA نیز کاملاً معنادار بوده و نشان میدهد که در سطح معناداری 99 درصد افزایش نسبت تجارت به تولید ناخاص داخلی منجر به اثرگذاری مثبت در شاخص توسعهی انسانی خواهد شد (0.018). همانگونه که مطابق با مبانی نظری انتظار میرفت رشد جمعیت PGR در سطح معناداری 97 درصد بر توسعهی انسانی اثر منفی دارد (0.007). ICT در سطح معناداری بالایی دارای اثر مثبت بر شاخص توسعهی انسانی است (0.009). پرداخت به کارگران در خارج نیز در سطح 99 درصد معنادار بوده و رابطهای مثبت با شاخص توسعهی انسانی دارد (0.004).
وضعیت ایران
بر اساس گزارش 2010 سازمان ملل ایران با امتیاز 702 در مجموع شاخص توسعهی انسانی رتبهی 70 را ازمیان 169 کشور جهان بهدست آورده و در ردهی کشورهای با توسعهی انسانی بالا جای گرفته است. امید به زندگی در ایران نزدیک به 72 سال (71.9)، میانگین سالهای آموزش 7.2، مدت زمان انتظاری طول تحصیل 14 سال و درآمد ناخالص ملی سرانه 11764 دلار (با معیار قدرت خرید دلار سال 2008) است. برخی اطلاعات مربوط به شاخص توسعهی انسانی ایران در جدول 5 آمده است(UN:HDR, 2010).
جدول 5: آمار شاخص توسعهی انسانی در ایران
آمار HDI ایران |
شرح |
امتیاز HDI |
702 |
رتبه در دنیا |
70 |
رشد HDI نسبت به 2009 |
24 درصد |
رشد HDI نسبت به 1990 |
5 درصد |
ارتقاء رتبه 2005 ال 2010 |
10 پله |
متوسط نرخ رشد دهه گذشته |
1.27 |
رتبه در نابرابری جنسیتی GDI=674 |
98 |
منبع : http://hdrstats.undp.org/en/countries/profiles/IRN.html
متوسط نرخ رشد سالانهی شاخص توسعهی انسانی در ایران برای دههی منتهی به 2010 نیز 27/1 بوده است. نرخ رشد متوسط شاخص توسعهی انسانی کشورهای عربی در همین دهه 14/1 بوده است. کشورهای شرق آسیا و اقیانوسیه 40/1 و مجموع کشورهای جنوب آسیا (که ایران نیز جزو این منطقه است) 61/1 که نشان میدهد سرعت پیشرفت ما از میانگین منطقه پایینتر بوده است.
جهت بررسی مقایسهای بین ایران و سایر کشورهای صادرکنندهی نفت از لحاظ میزان اثرگذاری جهانیشدن 3 تخمین جداگانه بر اساس سه شاخص جهانیشدن صورت گرفت. در هر تخمین اثر یکی از شاخصهای جهانیشدن بر شاخص توسعهی انسانی برای 14 کشور بررسی شد. خلاصه نتایج در جدول 5 آمده است. در ستون آخر میانگین سه شاخص فوق برای کشورها محاسبه شده است. طبق نتایج جدول کشور ایران پس از دو کشور عمان و مالزی بیشترین اثرپذیری مثبت بر شاخص توسعهی انسانی را از فرایند جهانیشدن در بین کشورهای درحالتوسعهی صادرکنندهی نفت خواهد داشت. آنچه کشور عمان و مالزی را بالاتر از ایران قرار داده است اثرپذیری شدید نسبت TRA این کشورها نسبت به جهانیشدن است. فرایند جهانیشدن با توجه به زمینههای مناسب فیزیکی و مالی ناشی از پتانسیلهای بومی و خارجی این کشورها بهشدت در حوزهی تجارت آنها اثرگذار بوده و از این طربق به بهبود HDI آنها کمک خواهد کرد. طبیعتاً میتوان علت ضریب پایین TRA در ایران را نبود زیرساختها و مکملهای تجارت به غیر از جهانیشدن نسبت داد. مواردی مانند ناکافی بودن بنادر و اسکلههای بارگیری، فرسودگی و کمبود ناوگان حملونقل درونکشوری، کمبود و استاندارد نبودن جادههای کشور و تحریم و فشارهای سیاسی بینالمللی و تهدیدهای بیمهای و خسارتی از عواملی است که اثرگذاری جهانیشدن از طریق توسعهی تجارت بر HDI در ایران را محدود میکند.
جمعبندی
در این تحقیق مقولهی جهانیشدن از جهت آثار آن بر کیفیت زندگی (QOL) بررسی شده است. برای این منظور شاخص توسعهی انسانی (HDI) که در تحقیقات سازمان ملل بهعنوان مقیاس جامع برای QOL معرفی شده است بهنمایندگی از کیفیت زندگی و متغیرهای شدت تجارت (TRA)، مشترکان تلفن همراه در هر 100 نفر (ICT) ، دریافتی ناشی از کار شهروندان در خارج(REM) بهعنوان شاخصهای جهانیشدن بررسی شدند. تولید سرانهی داخلی (GPC) و نرخ رشد جمعیت (PGR) نیز متغیرهای اثرگذار بر (QOL) بوده و بهعنوان متغیر کنترل مدل هستند. حوزهی تحقیق مربوط به کشورهای درحالتوسعهی صادرکنندهی نفت است و در این زمینه 14 کشور دارای اطلاعات انتخاب شدند. آمار مورد نیاز از سازمان ملل و بانک جهانی برای دورهی 1991-2008 اخذ گردید. تخمین به روش پنل دیتا صورت گرفت و با انجام آزمونهای مربوطه روش اثر ثابت یکطرفهی مقطع
(One way fixed effect of cross section) انتخاب گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد برای 14 کشور مورد بررسی تولید سرانهی داخلی، رشد ICT، شدت تجارت و مهاجرت کارگران به خارج اثر معنادار مثبت بر شاخص توسعهی انسانی داشته و تنها متغیر نرخ رشد اثر منفی بر HDI دارد و از این لحاط نتایج حاصل برای این کشورها با مبانی نظری موضوع سازگاری دارد.
کشور ایران در رتبهبندی جهانی HDR سال 2010 سازمان ملل دارای رتبهی 70 است و جزء کشورهای با توسعهی انسانی بالا محسوب میگردد. در مقام مقایسه با کشورهای صادرکنندهی نفت در این تحقیق جهانیشدن پس از کشورهای عمان و مالزی بیشترین اثرگذاری را بر شاخص توسعهی انسانی ایران خواهد داشت.