نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه شیراز
2 دانشیار جامعهشناسی دانشگاه شیراز
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
1. مقدمه
جنبشهای اجتماعی نقش کلیدی در مبارزه جهت ایجاد، حفظ و توسعۀ دموکراسی ایفا کردهاند (Della Porta, 2013: 9). از جنبشهای اجتماعی تعاریف متفاوتی ارائه شده است. برخی تعاریف اشکال گستردهتر و بعضی دیگر شکل محدودتری از حرکتهای دستهجمعی را در بر میگیرند (Opp, 2009: 35). طبق یکی از مشهورترین تعاریف، جنبشهای اجتماعی گروههایی از مردماند که به تلاش جهت ایجاد تغییرات اجتماعی یا مقاومت در برابر آن میپردازند (Mccarthy & Zald, 1977).
در دهۀ 1960 م، جنبشهای اجتماعی نوین با مطالبات غیراقتصادی شکل گرفتند. آنها از نظر هواداران، ارزشها و اشکال کنش، از جنبشهای پیشین متمایز بودند (Klandermans, 1991). جنبشهای محیطزیستی یکی از مهمترینِ این جنبشها است که ریشۀ شکلگیری آنها به قرن نوزدهم بازمیگردد. این جنبشها در اروپا و آمریکای شمالی، ابتدا بر حفظ و مراقبت از طبیعت و سپس بر موضوعات گوناگونی مانند جنگ جهانی دوم و انرژی هستهای تأکید داشتهاند (Giugni, Grasso & Maria, 2015). افزایش تهدیدات و تخریب محیطزیستی و بهتبع آن افزایش نگرانی افکار عمومی در جهان، زمینۀ پیدایش این جنبشهای اجتماعی در جهت محافظت از محیطزیست را فراهم ساخت (Dunlap & Mertig, 1991). در ایران نیز جنبشهای محیط زیستی از اواسط دهۀ 1990 م شکل گرفت (شکری و دیگران، 1387). این مجموعه کنشهای جمعی، موجب افزایش آگاهی و اشاعۀ نگرانیهای محیطزیستی میان عموم مردم و تأثیرگذاری عملگرایانه بر سیاستهای کلان کشور شده است.
در ادبیات تحقیق برنامهریزی و سیاستگذاری محیطزیستی، مشارکت عمومی همواره به عنوان امری ناب[1] و خوب، مورد تاکید قرار گرفته است[M1] [S2] (Rydin & Pennington, 2000). مشارکتکنندگان غیر از نقش شهروندی ملّی، زمان و منابعی را به حرکتهای جمعی محیطزیستی اختصاص میدهند (Gillham, 2008). بنابراین، بررسی عوامل تأثیرگذار بر مشارکت در کنشهای جمعی محیطزیستی بسیار مهم است.
براساس ارزیابیهایی که بر 22 شاخص محیطزیستی ــ ازجمله منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی و...ــ براساس عملکرد محیطزیستی در کشورهای مختلف انجامشده، ایران در بین 132 کشور رتبۀ 114 را به دست آورده است (Michel, 2013). این آمار نشاندهندۀ عدم توجه مناسب به محیطزیست در ایران است. جنبشهای اجتماعی محیطزیستی از راههای مختلفی میتوانند به حفظ و تقویت و همچنین خروج از بحرانهای محیطزیستی در ایران کمک کند. از طرفدیگر، این کنشهای جمعی در ایران در شرایط متفاوتی نسبت به جنبشهای محیطزیستی در کشورهای توسعهیافته عمل میکنند و، به همین دلیل، محدودیتهای متفاوتی را نیز تجربه میکنند (فدایی، 2011)، با اینحال، شواهد نشاندهندۀ شکلگیری و استمرار انواع کنشهای جمعی محیطزیستی در سالهای اخیر است. بنا به دلایل مختلف، بهصورت کلی، تحقیقات تجربی جامعهشناسانه بر جنبشهای اجتماعی و مخصوصاً شکل محیطزیستی آن صورت نپذیرفته است.
یکی از موارد نوظهور و نوآورانۀ جنبشهای محیطزیستی جنبشِ رفتگران طبیعت در ایران است. این حرکت بدون هیچگونه مورد مشابهی در جهان، بهصورت ابتکاری فردی و سپس جمعی بوده است (Krasny, Silva Barr, 2015). نقطۀ آغاز این جنبش به سال 1391 و ابتکار جمعآوری زباله بهصورت خانوادگی و قرار دادن تصویر آن در شبکههای اجتماعی (فیسبوک) از سوی مؤسس رفتگران طبیعت است. براساس ارزیابیها این جنبش محیطزیستی تأثیرات مثبتی بر روی وضعیت محیطزیست در ایران داشته است (روزنامه شرق 1، 1392). نکته قابل توجه آنکه این گروه کاملاً مستقل از دولت است (Krasny, Silva Barr, 2015). این گروه حدود 40 هزار عضو در 31 استان کشور دارد. اعضای فعال این گروه در 1392 حدود 3 هزار نفر برآورد شده است (روزنامه شرق 2، 1392). براساس ارزیابیها، در پنج ماه اولیۀ فعالیت این گروه، بیش از صد منطقه در استانهای مختلف به کمک اعضای این گروه پاکسازی شد (خبرگزاری میراث فرهنگی، 1391). با توجه به آثار مثبتی که این جنبش بر محیطزیست میتواند داشته باشد، شناخت عوامل مؤثر بر میزان مشارکت افراد، هم برای سیاستگذاران و هم برای محققان مهم و سودمند است.
یکی از موارد مؤثر بر مشارکت افراد در جنبشهای اجتماعی، منابع رسانهای کسب اطلاعات است. اهمیت این منابع تا جایی است که بسیاری از پژوهشگران به بررسی تأثیر این فناوریها و شبکههای اجتماعی بر حرکتهای جمعی که طی سالهای گذشته در خاورمیانه رخ داده، پرداختهاند (آرتز و دیگران، 1393). ولی مشخص نیست که کدام منبع خبری و رسانهای ــ که شامل پیوستاری از رسانههای جمعی مانند تلویزیون تا حوزههای انتخابیتر مانند شبکههای اجتماعی میشوندــ بیشتر مورد اقبال جنبشهای اجتماعی در ایران قرار گرفتهاند. به بیان دیگر، جنبشهای اجتماعی در ایران بیشتر متأثر از کدام شکل از منابع خبری بوده و میزان اهمیت هر یک از این منابع برای مشارکتکنندگان در چه سطحی است. همچنین، میزان تأثیرگذاری هر یک بر میزان مشارکت افراد در جنبشها بررسی نشده است.
این مطالعه از دو جهت سعی در بسط ادبیات جنبشهای اجتماعی دارد. نخست، با توجه به اینکه تحقیقات تجربی بر روی جنبشهای اجتماعی اغلب در کشورهای غربی انجام شده، نویسندگانِ این پژوهش تلاش کردهاند به بررسی این موضوع در ایران بپردازند. دوم، چون ادبیات جنبشهای اجتماعی در مورد میزان مشارکت و عوامل تبیینکننده آن سکوت کردهاند، نویسندگان این تحقیق سعی کردهاند اثرهای متغیرهای مستقل را بر میزان و نوع مشارکت افراد ارزیابی کنند.
2. پیشینه و چارچوب نظری
محققان جنبشهای اجتماعی برای سالها درصدد پاسخ به این سؤال بودهاند که چرا افراد در کنشهای جمعی مشارکت میکنند و بهاینمنظور، نظریات و مدلهای متفاوتی ارائه نمودهاند (Olson, 1960; Edwards & McCarty, 2004; Mcadam, 1982; Benford & Snow, 2000; Klandermans, 1997, Van Zomeren, Postmes & Spears, 2008 ). هر یک از این نظریات، از چشمانداز متفاوتی، موضوع مشارکت افراد درحرکتهای جمعی را بررسی کردهاندکردهندککقرار ک. به طور کلی، در زمینۀ جنبشهای محیطزیستی، میتوان تحقیقات را به دو جریان اصلی تقسیم کرد: مطالعاتی که تأکیدشان بر عوامل جمعیتی-اجتماعی بوده و مطالعاتی که به ارزشها، اعتقادات و دیگر ساختهای روانشناسی مرتبطاند (Dietz, Stern & Guagnano, 1998)ندا. به فراخور اینکه در این مطالعه، هدف اصلی ارزیابی تأثیرات رسانهای است، در این قسمت نیز با تأکید بر نقش رسانه، پیشینه و چارچوب نظری طرح میشود.
در ادبیات تحقیق جنبشهای اجتماعی از منظرهای مختلفی به نقش رسانه در مشارکت افراد در کنشهای جمعی پرداخته شده است. برای سالهای متمادی، جامعهشناسان جنبشها را نتیجۀ نوعی فشار تلقی میکردند و لذا بهعنوان بخشی از یک برساخت با نام «رفتار جمعی» در نظر گرفته میشد (Tarrow, 2011: 22). بر این اساس، لبن، پدر مطالعات کنش جمعی، همۀ اشکال اعتراض خیابانی را شکلی از رفتار انحرافی در نظر گرفته است (Le Bon, 1960). نظریهپردازان کلاسیک بر این باور بودند که مردم برای بیان نارضایتیشان از وضعیت موجود دست به انجام کنشهای جمعی میزنند. آنان ریشۀ این نارضایتی را در محرومیت نسبی و بیعدالتی درکشده جستوجو میکردند (Van Stekelenburg & Klandermans, 2010). پیچیدهترین نسخۀ این نظریه، رفتار جمعی را به نگاه کارکردی جامعه ارتباط میداد که در آن، کژ کارکردهای[2] جامعهای اشکال مختلفی از رفتار جمعی را ــ که بعضی از آنها شکل جنبشهای سیاسی و گروههای ذینفع را به خود میگرفت ــ ایجاد مینمودند (Smelser, 1962; Turner & Killian, 1972 ).
نظریههای کلاسیک از تبیین این که چرا بسیاری از افراد ناراضی اعتراض نمیکنند یا بهعبارتدیگر، چرا بعضی افراد اعتراض میکنند، درحالیکه بقیه مردم اعتراض نمیکنند، ناتوان بودهاند (Van Stekelenburg & Klandermans, 2010). از طرف دیگر، با پیدایش اشکال جدید جنبشهای اجتماعی، مانند جنبش دانشجویی، جنبش حقوق شهروندی، جنبش صلح، جنبش زنان و جنبشهای محیطزیستی در اواخر دهۀ 1960 م، دیدگاه غیرعقلانی و بیهدف بودن جنبشهای اجتماعی نقایص خود را مجدداً آشکار ساخت (Van Stekelenburg & Klandermans, 2009) و نیاز به رهیافتهای جدید جهت توضیح کنشهای جمعی بیشازپیش احساس شد. محققان متعددی تلاش کردهاند مشخصههای جنبشهای جدید را در برابر جنبشهای اجتماعی کلاسیک بیان کنند. به باور ون در هیجدن،[3] مهمترین تفاوتهای این جنبشها با جنبشهای قدیمی عبارتاند از:
ـ تأکید بر ارزشهای «فرا مادی»[4] بهجای ارزشهای مادی؛
ـ هواخواهانی که بهصورت گسترده ریشه در «طبقۀ متوسط جدید»[5] داشتند؛
ـ ساختارهای سازمانی مرکززداییشده، غیر سلسلهمراتبی؛
ـ بیاعتمادی به راههای سنتی تثبیتشدۀ امور سیاسی؛
ـ حوزههای کنش غیرمرسوم گسترده؛
ـ تأکید شدید بر توسعۀ هویتهای فردی و جمعی جدید (Van der Heijden, 2010: 19-20).
نظریههای منبعث از ظهور جنبشهای جدید، جنبشهای اجتماعی را، دیگر، محصول احساسات مقطعی و نارضایتی موقتی نمیدانند بلکه تلاش میکنند از منظرهای دیگری به آن بپردازند. از میان نظریات نوین، نظریههای بسیج منابع و فرایند سیاسی تلاش کردهاند تا از چشمانداز انتخاب عقلانی، مشارکت افراد در جنبشهای اجتماعی را درک کنند. این دیدگاههای ساختاری به بررسی این موضوع میپردازند که چگونه خصوصیتهای بستر سیاسی و اجتماعی فرصتها و موانع اعتراض را مشخص میکنند. درحالیکه نظریۀ بسیج منابع بر جنبههای سازمانی و منابع تأکید میکند، نظریۀ فرایند سیاسی بر جنبههای سیاسی کنش جمعی متمرکز است (Van Stekelenburg & Klandermans, 2009). پارادایمهای برساختگرای اجتماعی نیز تلاش کرده است از منظر دیگری به موضوع جنبشهای اجتماعی بپردازند. نظریههای این حوزه بر چگونگی فهم و تفسیر افراد و گروهها از شرایط اجتماعیـسیاسی واقع در آن تأکید میکنند. این پارادایم بر این فرض بنیان نهاده شده است که جنبش اجتماعی تعاملی، نمادین و یک فرایند گفتمانی هستند که شامل مشارکتکنندگان، مخالفان و تماشاگران میشود (Buechler, 2000).
تأثیر رسانه بر جنبشهای اجتماعی نیز از مدخل نظریات مختلف جنبشی قابلردیابی است. چشماندازهای کلاسیک تأثیرات رسانه را از چشمانداز رفتار جمعی و جامعه تودهای تبیین میکردند. نظریۀ جامعۀ تودهای یک نقد بینرشتهای از هویت جمعی نشئتگرفته از کالایی شدن تودهوار فرهنگ و دستکاریهای رسانه جمعی بر جامعه است (Marlene, 1978). نظریهپردازان پیشرو، بهسرعت، ابزارهای ارتباطی را به دلیل اشاعۀ تغییرات و نارضایتیهایی که مشخصه این دوران بود، موردنقد قراردادند. آنها رسانههای جمعی را به دلیل اعتبار دهی و تداوم نارضایتیهای حوزه صنعت، ازخودبیگانگی و اضمحلال اجتماعات سرزنش میکردند (Hamilton, 2001). جامعۀ تودهای به عنوان نظامی از روابط در نظر گرفته میشود که در آن نخبگان نسبت به اثرات تودهها حساس هستند؛ در حالی که تودهها بهراحتی توسط گروههای مسلط دستکاری میشوند (Melucci, 1996: 290). این نظریه براساس نگاه آسیبشناسانه به جوامع فاشیستی شکل گرفته و از چشمانداز رفتار جمعی به موضوع جنبشهای اجتماعی مینگرد. نوع نگاه به رسانهها از این منظر مثبت نیست و ناظر بر جامعۀ تودهای است که جریان اصلی رسانۀ جمعی یک طرفه بر آن تأثیرات قابلتوجهی داشته است. در واقع، فرض اصلی این چشمانداز قدرت تاثیرگذاری بالای رسانههای تودهای بر رفتار جمعی مردم است. با ورود به دورۀ جنبشهای اجتماعی جدید و به چالش کشیده شدن نظریات رفتار جمعی در اروپا و آمریکا، نظریات منبعث از رفتارهای تودهای نیز کمرنگ شدهاند. با اینهمه، در بسترهای نسبتاً متفاوت با جوامع غربی مانند کشور ایران، تحقیقاتی انجام نشده است تا نشان دهد که آیا جنبشهای اجتماعی در این کشورها از فرضیات نظریۀ جامعه تودهای تبعیت میکنند یا خیر.
منظر دیگری که میتواند در خصوص تأثیر رسانهها بر مشارکت در جنبشهای اجتماعی طرح شود، چشمانداز برساختگرای فریمینیگ[6] یا قاببندی است. برای آنکه افراد به مشارکت در جنبش جلب شوند، دیدگاههای جنبش باید چارچوبدار شوند تا افراد هماهنگ یا همصدا با باورها، احساسات و تمایلات بالقوه مشترک بسیج شوند. چارچوبها علائم یا نشانهها را برجسته میکنند تا به فهم ما کمک کنند و پیچیدگیها را سامان دهند. رهبران و اعضای جنبش بهسختی تلاش میکنند تا بهدرستی چارچوبهایی ترسیم نمایند که با تصورات بسیج شوندگان بالقوه، توافق داشته باشد (Goodwin & Jasper, 2003). بر این اساس، رسانهها بهصورت کلی میتوانند نقش کلیدی در تأثیرگذاری بر قابهای ذهنی افراد برای مشارکت در جنبش داشته باشند. رسانهها میتوانند بر نحوۀ تفسیر و ادراک افراد از مناقشات اجتماعی تأثیرگذار بوده و بر میزان مشارکت افراد تأثیرگذار باشند.
چشمانداز نهایی، که این مطالعه نیز از آن طریق به موضوع اثرهای رسانه بر مشارکت افراد در کنشهای جمعی وارد میشود، چشمانداز بسیج منابع است. چشمانداز بسیج منابع یک چشمانداز ساختاری است که واحد تحلیل آن سازمانهای جنبش اجتماعی و کنشگران جمعی دیگر است. بااینحال، مک کارتی و زالد (Mccarthy & Zald, 1977) در موارد بسیاری به سطح خُرد نیز اشاره کردهاند. از طرف دیگر، نظریۀ ضمنی بهکاررفته در این چشمانداز نظریۀ انتخاب عقلانی است که خود نظریهای خُرد است. مک کارتی و زالد بر این باورند که زیربناهای یک جامعه بر پویاییهای جنبش اجتماعی تأثیرگذار است. ازجملۀ این زیربناها رسانههای ارتباطی، فناوریهای در دسترس برای بسیج منابع مانند فناوری ارسال نامۀ انبوه است (Opp, 2009: 142). از این منظر، رسانهها میتوانند بهعنوان منبعی تصور شوند که یاریرسان بسیج افراد برای درگیر شدن در کنشهای جمعی هستند. ون استکلنبرگ و کلاندرمنز با تأکید بر سطح روانشناسی اجتماعی بسیج منابع بر اهمیت شبکههای اجتماعی بهعنوان منبع رسانهای تأکید کرده است (Van Stekelenburg & Klandermans, 2010).
از جنبۀ عملگرایانه، فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی موجب سازماندهی و بسیج فعالان شده و آگاهی را از طریق امکان انتشار بهموقع اخبار و اطلاعات افزایش میدهد. جنبۀ دیگر فناوریهای ارتباطی تسهیلِ پیوندهای میان اشکال جدید و سنتی عملگرایی است. این ویژگیها با توجه به ایدۀ تبدیل غیر جنبشها و افراد منفعل به شهروندان فعال، بسیار جالب است (آرتز و دیگران، 1393).
بر همین اساس، این مطالعه تلاش کرده است که مشخص کند جنبش رفتگران طبیعت تا چه اندازه از منابع رسانهای جهت بسیج و افزایش میزان مشارکت بهره میگیرد. تلاش شده است تا مشخص شود مشارکتکنندگان در رفتگران طبیعت بیشتر با کدامیک از انواع رسانههای جمعی در ارتباط هستند. همچنین به این سؤال پاسخ میدهد که آیا نظریۀ جامعۀ تودهای که شاخصۀ اصلی آن تأثیرپذیری مشارکتکنندگان در جنبش از رسانههای جمعی یکسویه مانند تلویزیون و رادیویی است، در خصوص جنبشهای محیطزیستی در ایران قابلطرح است یا خیر. نهایتاً، در این مطالعه سعی شده است رابطۀ انواع رسانههای جمعی با سطوح مختلف مشارکت ارزیابی و میزان تأثیرگذاری هر یک از منابع رسانهای مشخص شود.
3. پیشینۀ پژوهش
باوجود گستردگی ادبیات تحقیقات تجربی جنبشهای اجتماعی در غرب، مطالعات زیادی روی این موضوع در ایران صورت نگرفته است. در مورد جنبشهای محیطزیستی نیز وضعیت بر همین منوال است. از همین نظر، در مورد تحقیقات صورتگرفته در داخل، تنها میتوان به یک موردتحقیق که البته با روش کیفی انجامشده، اشاره کرد. مطالعۀ فدایی (2011) به اثبات این موضوع میپردازد که ظهور کنشهای جمعی حول موضوعات محیط زیستی در ایران میتواند بهعنوان یک جنبش اجتماعی در نظر گرفته شود. همچنین، این مطالعه خصوصیات محیطزیستگرایی در ایران را نشان داده است.
اگرچه در ادبیات تحقیق جنبشهای اجتماعی از جهات مختلف به عوامل مؤثر بر شرکت کردن یا نکردن افراد در جنبشهای اجتماعی پرداخته شده است، بااینحال تحقیقات اندکی وجود دارد که بهصورت مشخص عوامل تأثیرگذار بر میزان مشارکت را شناسایی کنند. در یکی از این مطالعات، پاسی[7] و گیوگنی[8] با انجام مطالعهای سعی در توضیح تفاوتها در میزان مشارکت در جنبشهای اجتماعی داشتهاند. آنها در این مطالعه تلاش کردهاند میان تبیینکنندگان سطوح ساختاری و فردی ارتباط برقرار کنند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که هر دو چشمانداز مطرحشده در این مطالعه از حمایت تجربی برخوردار بودهاند: شدت مشارکت به درهم بافتگی[9] در شبکههای اجتماعی و به ادراک فردی از مشارکت، بستگی دارد ( Passy & Giugni, 2001). ساندرز و همکارانش در مطالعه خود نشان دادهاند که دسترسی زیستنامهای[10] چهار گروه مورد مطالعهشان از هم متمایز مینماید. این موضوع مؤیّد آن است که باید از برخورد با کنشگران بهعنوان گروهی همگن امتناع کرده و اهمیت ارزیابی تأثیر عوامل متفاوت در «سیاستهای اعتراضی»[11] مستمر را تقویت میکند (Saunders, Grasso & Olcese, 2012).
تیندال، نشان داد که متغیرهای ارتباطات، عضویت مداوم، و هویت رابطه بین ساختار خودـشبکهای و سطح مشارکت در جنبش را میانجیگری مینماید. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که اتصالات ضعیف در فعالیتهای با ریسک و یا هزینۀ پایین تا متوسط، ازنظر تسهیل مشارکت از اتصالات قوی مهمتر هستند (Tindall, 2002). یافتههای پاول و همکاران، حاکی از آن است که رسانههای اجتماعی تبدیل به یک حوزۀ عمومی در این جنبش اعتراضی شدهاند. همچنین، یافتهها حاکی از آن بود که آشنایی با اخبار سیاسی از طریق رسانههای اجتماعی بهصورت مثبت با حمایت از جنبش و بهصورت معکوسی با رضایت و اعتماد به حاکمان سیاسی در رابطه است (Paul et al, 2015).
در خصوص تأثیر رسانههای دیجیتال، سلندر و جارونپا با ارزیابی منابع مختلف نتیجه گرفتند که رسانههایی مانند فیسبوک و توییتر ابزارهای مهمی را بهمنظور بسیج یک جنبش علیه نابرابریهای سیاسی و اجتماعی فراهم میآورند. این مکانیسمهای دیجیتال هزینهها و منابع موردنیاز برای کنش را کاهش میدهد (Selander & Jarvenpaa, 2016). تحقیقات دیگر نشان داده است که نمیتوان تأثیر رسانه را امری مسلم و از قبل مسلم فرض کرد (Bimber, 2001). همچنین، پاسی و گیوگنی (Passy & Giugni, 2001) بر این باورند که شبکههای اجتماعی (شامل اشکال آنلاین و آفلاین) به دلیل کارکرد ایجاد ارتباط ساختاری و اجتماعی کردن، به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر شدت مشارکت افراد در جنبشهای اجتماعی تأثیرگذار هستند.
با مرور کلی ادبیات تحقیق میتوان گفت تحقیقات انجامشده در مورد مشارکت افراد در جنبشهای اجتماعی عموماً در کشورهای غربی انجامشده است؛ بر همین اساس، نیاز است تا تحقیقات بیشتری در این خصوص در بسترهای متفاوت صورت گیرد. همچنین با ورود به عصر فناوریهای جدید، بسترهای مورد مطالعه در تمام جهان دچار تغییرات بنیادینی شده است. گسترش دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی موجب وقوع تغییرات گسترده هم در عوامل ساختاری و هم تبیین گران خُرد اجتماعی شده است. محققان جنبشهای اجتماعی جهت عرضۀ تبیینهای دقیقتر باید به عرصههای جدید مرتبط با فناوری وارد شوند و نقش این ابزارهای جدید را در شکلگیری و استمرار جنبشهای اجتماعی ارزیابی و سنجش کنند. ظهور جنبشهای محیطزیستی در بستری مانند ایران که دارای مختصات ساختاری مانند سازمانهای جنبشی در غرب نیست، سؤالات مهمی را در خصوص عوامل بسیجکننده و مشوقهای مشارکت افراد مطرح میکند که نیازمند بررسیهای بیشتر است.
4. روششناسی
این تحقیق به لحاظ روش، پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی محسوب میشود. از مصاحبههای ساختمند و همچنین پرسشنامههای طراحیشده جهت جمعآوری دادهها کمک گرفته شد. در همین راستا بهصورت دوماهه تمامی قرارهای گروه رفتگران طبیعت در سراسر ایران مورد رصد قرارگرفته و تمامی مشارکتکنندگان در قرارها، در روز و محل قرار مورد پرسشگری قرار گرفتند. در بازه زمانی تحقیق، قرارهای رفتگران در ده شهر شامل (به ترتیب تاریخ برگزاری قرارها) تهران، اصفهان، ساری، قشم، همدان، هچیرود، کرمانشاه، بیرجند، بهبهان، اهواز برگزار شد که مجموعاً 261 پرسشنامه قابلقبول جمعآوری شد. از این تعداد، مجموعاً بیست نفر مورد مصاحبه قرارگرفته و مابقی (241 نفر) با نظارت پرسشگران پرسشنامههای طراحی شده را تکمیل نمودند.
پرسشهای این تحقیق براساس فرضیات تحقیق طراحی شد و در دو بخش اصلی علاوه بر اطلاعات جمعیت شناختی، شامل گزارههای مربوط به دو متغیر میزان مشارکت و استفاده از منابع خبری میشدند. جهت سنجش این متغیرها از طیف لیکرت استفاده شد. همچنین مقایسه دادههای حاصل از مصاحبههای ساختمند با دیگر دادهها نشان داد که تفاوت معناداری میان دادهها وجود نداشته و بر همین اساس اطمینان بیشتری نسبت به اعتبار دادههای جمعآوریشده حاصل شد.
میزان مشارکت افراد. جهت سنجش این متغیر از افراد موردمطالعه خواسته شد به این سؤالات پاسخ دهند: چقدر برای شکلگیری قرارهای رفتگران طبیعت هزینه میکنید؟ چقدر برای رفتگران طبیعت و مسائل مربوط به آن وقت میگذارید؟ چقدر افراد دیگر را به مشارکت در قرارهای رفتگران طبیعت تشویق میکنید؟ چقدر خود را عضو فعال رفتگران طبیعت میدانید؟ چقدر در قرارهای رفتگران طبیعت شرکت میکنید؟ ضریب پایایی گزارههای این متغیر، با استفاده از آلفای کرونباخ[12] برابر 82/0 بود.
استفاده از منابع خبری. منابع خبری در این تحقیق به سیزده منبع مختلف ازجمله شبکههای تلویزیونی داخلی، شبکههای رادیویی داخلی، تلویزیونهای ماهوارهای، رادیوهای فارسیزبان خارجی، روزنامههای چاپ داخل کشور، وبسایتهای خبری، اخبار در جمع دوستان یا خانواده، نمازهای جماعت یا جلسات مسجد، پیامک تلفن همراه، شبکههای اجتماعی آنلاین ( فیسبوک و توییتر و تلگرام)، وبلاگها، بیانیهها و پوسترهای چاپی و ایمیل تقسیم شدند (Honari, A. Van Stekelenburg, and Klandermans, 2014). از هر یک از پاسخدهندگان خواسته شد به این سؤال پاسخ دهند که تا چه حد از منابع خبری گفتهشده برای دنبال کردن اخبار محیطزیستی استفاده میکنند. همچنین، نهایتاً از آنها خواسته شد به ترتیب اولویت از سه منبع خبری نام ببرند که برای آنها از اهمیت بالاتری برخوردار است.
5. تحلیل دادهها و یافتههای پژوهش
شرح جمعیتشناختی دادههای جمعآوریشده حاکی از آن بود که مجموعاً نزدیک 46 درصد از مشارکتکنندگان در گروه رفتگران طبیعت را زنان تشکیل میدهند. میانگین سنی افراد حاضر در جنبش رفتگران 30 سال بود. ازنظر میزان سواد دانشگاهی نیز بیش از 61 درصد دارای مدرک کارشناسی و بالاتر و تنها نزدیک 5 درصد افراد دارای تحصیلات زیر دیپلم بودند. همچنین 72 درصد مجرد، 25 درصد متأهل و 3 درصد موارد دیگر بودند. ازنظر وضعیت اشتغال، 58 درصد از افراد شاغل بودند و دیگران شغلی نداشتند. از میان شاغلان 67 درصد از افراد به کارهای تماموقت مشغول بودند. از میان افراد مشارکتکننده، مجموعاً نزدیک 20 درصد سرپرست خانواده بودند. از میان افراد متأهل نیز 58 درصد دارای همسران شاغل بودند. 95 درصد از کل افراد شهرنشین بودند.
در این مطالعه، رسانههای خبری به 13 زیرگروه مختلف تقسیمبندی شدند که در جدول 1 میزان فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد استفاده از هر یک از رسانههای خبری آورده شده است.
جدول 1. سطوح مختلف و میانگین استفاده از رسانههای مختلف
ردیف |
منبع خبری و اطلاعرسانی |
فراوانی سطح استفاده |
میانگین |
انحراف استاندارد |
||||
اصلاً (درصد) |
کم (درصد) |
متوسط (درصد) |
زیاد (درصد) |
خیلی زیاد (درصد) |
||||
1 |
شبکههای تلویزیونی داخلی |
78 (30) |
90 (34) |
74 (28) |
15 (6) |
3 (2/1) |
13/2 |
951/0 |
2 |
شبکههای رادیویی داخلی |
149 (57) |
73 (28) |
31 (12) |
5 (2) |
1 (4/) |
59/1 |
803/0 |
3 |
تلویزیونهای ماهوارهای |
110 (42) |
43 (16) |
66 (25) |
31 (12) |
10 (4) |
18/2 |
213/1 |
4 |
رادیوهای فارسیزبان خارج از کشور |
167 (64) |
45 (17) |
29 (11) |
14 (5) |
4 (1) |
62/1 |
986/0 |
5 |
روزنامههای چاپ داخل کشور |
98 (38) |
84 (32) |
57 (22) |
15 (6) |
3 (1) |
99/1 |
972/0 |
6 |
وبسایتهای خبری |
65 (25) |
52 (20) |
87 (33) |
38 (14) |
17 (6) |
78/2 |
465/3 |
7 |
اخبار در جمع دوستان یا خانواده |
29 (11) |
63 (24) |
96 (37) |
54 (21) |
16 (6) |
86/2 |
066/1 |
8 |
نمازهای جماعت یا جلسات مسجد |
174 (67) |
55 (21) |
19 (7) |
6 (2) |
5 (2) |
51/1 |
878/0 |
9 |
پیامک موبایلها |
110 (42) |
76 (29) |
35 (13) |
25 (9) |
13 (5) |
05/2 |
183/1 |
10 |
شبکههای اجتماعی آنلاین (فیسبوک و توییتر و تلگرام) |
31 (12) |
38 (14) |
50 (19) |
65 (25) |
76 (29) |
45/3 |
359/1 |
11 |
وبلاگها |
125 (48) |
67 (25) |
43 (16) |
15 (5) |
10 (3) |
92/1 |
105/1 |
12 |
بیانیهها و پوسترهای چاپی |
90 (35) |
64 (25) |
57 (22) |
36 (14) |
9 (3) |
26/2 |
180/1 |
13 |
ایمیل |
163 (65) |
49 (19) |
22 (9) |
12 (4) |
2 (1) |
55/1 |
903/0 |
جدول 1 نشان میدهد که بالاترین میانگین منابع خبری مورداستفادۀ افراد شبکههای اجتماعی، آنلاین بوده و پسازآن بهترتیب و بافاصله زیاد اخبار در جمع دوستان یا خانواده و وبسایتهای خبری قرار دارند. مشخص است رسانههای جمعی مانند تلویزیون و رادیو با فاصلۀ زیاد نسبت به منابع ذکرشده قرارگرفته و بر همین اساس، فرض اصلی نظریۀ تودهای که اینگونه رسانهها را بهعنوان عامل تهییج افراد در نظر میگرفت، قابل تائید نیست. بهعلاوه، میانگین بالای استفاده از شبکههای اجتماعی آنلاین و همچنین تعداد افراد استفادهکننده از این منبع (73 درصد از افراد در سطوح بالاتر از متوسط از این منبع استفاده مینمایند) نشانگر اهمیت و رواج گسترده این منبع خبری در این جنبش محیطزیستی است. میانگین پایینتر استفاده از رسانههای جمعی ازجمله اشکال مختلف تلویزیون و رادیو نشان میدهد که افراد جنبش اغلب تمایل دارند از منابعی غیر از رسانههای یکسویه استفاده کنند و اقبال کمتری به این شکل از رسانهها دارند.
برای ارزیابی دقیقتر مهمترین منابع رسانهای، از پاسخگویان خواسته شد نظر خود را در خصوص مهمترین منابع خبری مورداستفاده بیان کنند. با توجه به نتایج، نزدیک 56 درصد از افراد، شبکههای اجتماعی آنلاین را مهمترین منبع کسب اطلاعات و اخبار محیطزیستی میدادند. همانطور که در بخش قبل نیز گفته شد جنبشهای اجتماعی جدید در سالهای اخیر از ابزارهای جدیدی برای انتقال اخبار و اطلاعات استفاده میکنند که این موضوع در مورد جنبش رفتگران طبیعت نیز صادق بوده است. استفادۀ ارزانتر و آسانتر نسبت به ابزارهای اینترنتی پیشین ارتباطی، به رسانههای اجتماعی اجازه میدهد که نهتنها مداخلۀ عینیتر و فراتر از اجتماعات فعالان سنتی داشته باشند، بلکه شکل جداگانهای از ارتباطات را نیز تجربه کنند (Della Porta, 2013: 98).
درصدهای فراوانی مربوط به سطوح مشارکت افراد (جدول شمارۀ 2) نشان میدهد که بیشتر افراد بر این باورند که هزینۀ زیادی برای رفتگران طبیعت اختصاص نمیدهند. درواقع در مقایسۀ هزینه و زمان، جنبش رفتگران طبیعت حرکتی بیشتر وقتگیر است. 68 درصد دیگران را در سطوح میانه تا خیلی زیاد به مشارکت در جنبش دعوت میکنند و بیش از نیمی از افراد (51 درصد) نیز خود را جزء فعالان گروه میدانند. تقریباً نیمی از افراد (47 درصد)، میزان مشارکت خود را زیاد و خیلی زیاد تصور میکنند.
جدول 2. سطوح مختلف و میانگین گزارههای مشارکت
ردیف |
گزارههای مختلف مشارکت |
فراوانی سطوح مشارکت |
میانگین |
انحراف استاندارد |
||||
خیلی کم (درصد) |
کم (درصد) |
بعضیاوقات (درصد) |
زیاد (درصد) |
خیلی زیاد (درصد) |
||||
1 |
میزان صرف هزینه برای جنبش |
76 (29) |
69 (26) |
71 (27) |
32 (12) |
10 (4) |
34/2 |
141/1 |
2 |
میزان صرف وقت برای جنبش |
11 (4) |
54 (21) |
96 (37) |
76 (29) |
20 (7) |
16/3 |
984/0 |
3 |
میزان تشویق دیگران جهت مشارکت |
2 (1) |
24 (9) |
55 (21) |
111 (43) |
65 (25) |
82/3 |
955/0 |
4 |
میزان فعال بودن |
20 (7) |
55 (21) |
50 (19) |
89 (34) |
44 (17) |
206/1 |
32/3 |
5 |
میزان مشارکت در قرارها |
18 (7) |
40 (15) |
76 (29) |
81 (31) |
43 (16) |
35/3 |
138/1 |
برای بررسی معناداری رابطه میان استفاده از منابع خبری مختلف و میزان مشارکت افراد (سطحی از مشارکت که خود افراد تصور میکنند) در جنبش رفتگران طبیعت از آزمون همبستگی استفاده شد که نتایج معنادار آن در جدول زیر آمده است (جدول 3):
جدول شماره 3. جدول همبستگی پیرسون میان استفاده از رسانههای مختلف و میزان مشارکت افراد
ردیف |
عنوان رسانه |
متغیر وابسته |
ضریب همبستگی |
سطح معناداری |
1 |
روزنامههای چاپ داخل کشور |
میزان مشارکت |
24/0 |
01/0 |
2 |
اخبار در جمع دوستان یا خانواده |
میزان مشارکت |
25/0 |
01/0 |
3 |
شبکههای اجتماعی آنلاین |
میزان مشارکت |
36/0 |
01/0 |
4 |
وبلاگها |
میزان مشارکت |
28/0 |
01/0 |
5 |
بیانیهها و پوسترهای چاپی |
میزان مشارکت |
18/0 |
01/0 |
6 |
نشانی الکترونیک |
میزان مشارکت |
22/0 |
01/0 |
جدول 3 نشان میدهد در میان رسانههای مختلف تنها استفاده از شش رسانه بهصورت معناداری با سطح مشارکت تصورشدۀ افراد در ارتباط است. از میان این شش رسانه، استفاده از شبکههای اجتماعی آنلاین بیشترین همبستگی را با متغیر وابسته دارد و وبلاگها و اخبار در جمع خانواده و دوستان، روزنامههای چاپ داخل کشور، نشانی الکترونیک و بیانیهها و پوسترهای چاپی در سطوح بعدی همبستگی قرار دارند. آزمون همبستگی و نبودن رابطۀ معنادار میان استفاده از رسانههای جمعی و میزان مشارکت افراد در قرارهای این گروه محیطزیستی، مجدداً این موضوع را یادآوری میکند که فرض نظریۀ جامعۀ تودهای در جنبشهای نوینی مانند جنبش رفتگران طبیعت در ایران کاربرد ندارد. همچنین، جدول 3 نشان میدهد که رسانههای مرتبط با اینترنت (شبکههای اجتماعی آنلاین، وبلاگها و نشانی الکترونیک) نقش مهمی در افزایش مشارکت شهروندان در فعالیتهای مدنی ایفا میکنند. جهت به دست آوردن درصد پراکنشی از متغیر وابسته که توسط متغیرهای مستقل قابل تبیین است از معادلۀ رگرسیون کمک گرفته شد که نتایج حاصل از آن در جدول شماره 6 آورده شده است:
جدول 4. نتایج حاصل از معادله رگرسیون گامبهگام جهت تبیین متغیر میزان مشارکت
مراحل ورود متغیرها |
متغیرهای وارد معادله |
R |
2R |
مقدار F |
سطحمعنیداری F |
بتا |
مقدار T |
سطحمعنیداری T |
اول |
شبکههای اجتماعی آنلاین |
38/0 |
14/0 |
190/40 |
000/0 |
38/0 |
032/17 |
000/0 |
دوم |
روزنامههای چاپ داخل کشور |
41/0 |
16/0 |
921/24 |
000/0 |
17/0 |
746/13 |
000/0 |
جدول 4 نشان میدهد که تنها دو رسانۀ شبکههای اجتماعی آنلاین و روزنامههای چاپ داخل کشور قابلیت تبیین پراکنش میزان مشارکت افراد در جنبش رفتگران طبیعت را دارا هستند (16 درصد) و دیگر متغیرها از معادلۀ رگرسیون کنار گذاشتهشدهاند. در میان دو متغیر یادشده، با توجه به مقدار ضریب بتا، تأثیر شبکههای اجتماعی آنلاین بسیار بیشتر از متغیر استفاده از روزنامههای چاپ داخل کشور است. پس، میتوان گفت از میان رسانههای مختلف، تأثیرگذارترین رسانه بر میزان مشارکت افراد در جنبشهای محیطزیستی، شبکههای اجتماعی آنلاین است.
6. بحث و نتیجه
در این مطالعه، تلاش شد با توجه به اهمیت و بکر بودن بستر تحقیق، نخست اطلاعاتی دربارۀ زمینۀ جمعیتشناختی موردمطالعه ارائه و سپس به نقش رسانههای مختلف در میزان مشارکت افراد در جنبش رفتگران طبیعت پرداخته شود. تحلیل دادههای جمعیتشناختی بهدستآمده، حاکی از آن است که جنبش رفتگران طبیعت از نظر سنی جوان است و مردان و زنان تقریباً به نسبت برابری در آن مشارکت میکنند. بیشتر افراد مشارکتکننده در این گروه، تحصیلات دانشگاهی دارند و بیشتر ساکن شهرها هستند. این یافتهها در خصوص شهرنشینی و تحصیلات مشارکتکنندگان، با نتایج مطالعات مشابه نیز همخوانی دارد (Giugni, Grasso & Maria, 2015). گیوگنی، گراسو و ماریا در تبیین شهرنشینی جنبشهای محیط زیستی استدلال میکنند، مناطق شهری بیشتر در معرض تخریب محیطزیست قرار دارند و این امر موجب نارضایتیهایی میشود که افراد را به فعالیتهای محیطزیستی تشویق میکند (Giugni, Grasso & Maria, 2015). اینگلهارت نیز بر این باور است که گسترش تحصیلات و همچنین افزایش ثروت، تغییرات بین نسلی را از ارزشهای مادی مرتبط با امنیت اقتصادی و بقا بهسوی ارزشهای فرا مادی مبتنی بر نیازهای غیرمادی و خودشکوفایی، حرکت میدهد (Inglehart, 1997; 1990). نتایج همچنین نشان داد که اعضای گروه معمولاً مجرد و شاغلاند و شغلهای خدماتی و اداری و مالی از شغلهای به نسبت رایج میان آنها به شمار میرود. میتوان استدلال کرد، افراد مجرد در مقایسه با افراد متأهل از زمان آزاد بیشتری برخوردارند که میتوانند آن را به جنبشها اختصاص دهند (Schussman & Soule, 2005). بر همین اساس، حضور این افراد در جنبش بیشتر از افراد متأهل است.
با توجه به نتایج تحقیق، فرض بنیادین نظریۀ جامعۀ تودهای مبنی بر اینکه افراد حاضر در جنبش متأثر از رسانههای تودهای (یکسویه) هستند، رد شد. آزمونهای همبستگی نیز نشان داد که این رسانهها همبستگی معناداری با میزان مشارکت افراد در این حرکت محیطزیستی ندارند. این نتیجه با یافتههای فدایی (2011) همخوانی دارد.
از سوی دیگر، یافتههای این مطالعه تائیدکنندۀ نقش شبکههای اجتماعی در میزان مشارکت افراد در فعالیتهای جنبش بود. شبکههای اجتماعی مهمترین منبع خبری محیطزیستی برای مشارکتکنندگان و بیشترین تأثیرگذاری را بر میزان مشارکت افراد داشتهاند. این امر تشریحکنندۀ مشاهدات کلاندرمنز و ون استکلنبرگ است که بنابر آن، فناوریهایی مانند تلفن هوشمند، اینترنت، فیسبوک و مانند آنها، نقش حیاتی در جنبشهایی با سازمانهای حداقلی ایفا میکنند (Klandermans, B., & van Stekelenburg, 2013: 22). نتایج تحقیق نشان داد که وبلاگها، دوستان، خانواده، روزنامههای داخلی، نشانی الکترونیک و بیانیههای چاپی، به ترتیب، از دیگر منابع خبری تأثیرگذار بر سطح مشارکت افراد در این جنبش بودهاند. این نتیجه با یافتههای تحقیقات دیگر در این زمینه همخوانی دارد که در کنار رسانههای مجازی (مانند فیسبوک و توییتر)، رسانههای سنتی نظیر نشریات و روزنامه و رسانههای تصویری منابع مهمی را بهمنظور بسیج حمایتی یا بسیج یک جنبش علیه نابرابریهای سیاسی و اجتماع شایع، ارائه میکنند (Bennett, W. L., & Segerberg, 2011; Gil de Zúñiga, Jung, & Valenzuela, 2012, Oh, Agrawal & Rao, 2013, Pu & Scanland, 2012; Tufekci & Wilson, 2012; Valenzuela, 2013). همانطور که جاسپر بیان میکند، رسانهها مهمترین شکلدهندههای حساسیت عمومی در جوامع هستند (Jasper, 1997: 286).
باوجود تمامی اهمیتی که میتوان برای شبکههای اجتماعی و بهصورت کلی رسانهها قائل شد، همانطور که در معادله رگرسیون مشخص شد، رسانهها تنها قادر به تبیین 16 درصد از تغییرات متغیر میزان مشارکت بودهاند. یادآور میشویم که استفاده از اینترنت نمیتواند جدا از ارتباطات با ابزارهای دیگر، فهم شود. همانطور که نتایج این مطالعه نیز نشان داد از میان منابع خبری، در کنار منابع اینترنتی، شنیدهها از دوستان و خانواده نیز اهمیت بالایی دارد. رسانههای جدید، بخشی از محیط رسانهای گستردهتر هستند. اینترنت اغلب به روابط موجود اضافه میشود و نه بدیل آنها (Della Porta, 2013: 98). این فناوریها در ذات خود موجب کنش جمعی نیستند، بلکه تنها میتوانند بر زمینه و محیط آن تأثیر گذاشته و شکل آن را تغییر دهند. عوامل دیگری مانند سازماندهی جامعۀ مدنی، جنبشهای مخالف و حمایتهای بینالمللی نیز میبایست بررسی شوند (آرتز و دیگران، 1393).
از محدودیتهای این مطالعه، انتخاب بازۀ زمانی مشخص و همچنین پیمایش همۀ افراد مشارکتکننده در قرارها بوده است؛ بااینحال، این روش نمونهگیری، باوجود هزینهبر و زمانبر بودن، از مزیّت جامع بودن برخوردار است. همچنین انجام پیمایش در روز قرار، این خطر بالقوه را داشت که پاسخگویی افراد متأثر از هیجان باشد (Andretta & Della Porta, 2014). نهایتاً، این شیوه به همراه نظارت پرسشگران بر پاسخگویی مشارکتکنندگان و انجام مصاحبه، نسبت به سایر گزینهها، احتمالاً سطح اعتبار بالاتری دارد.
با وجود پدیدههای جنبشی متنوع در کشور، متأسفانه تحقیقات تجربی در این زمینه نادر است. دلایل کم شمار بودن این مطالعات، خود میتواند موضوع تحقیقی در این زمینه باشد. نتایج این مطالعه، مبنی بر عدم تبعیت جنبش رفتگران طبیعت از منطق رسانهای حاکم بر حرکتهای تودهای، میتواند دریچههای نظری را برای محققان و تحقیقات آتی فراهم نماید. بر همین اساس، نخست پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی مسیرهای تأثیرگذاری غیرمستقیم رسانهها نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. مفاهیمی مانند ایدئولوژی، هویت و اثربخشی میتوانند بهعنوان میانجیگران رابطۀ بین رسانهها و مشارکت، فرضیهپردازی شوند (Klandermans, B., & van Stekelenburg, 2013). همچنین، با توجه به بستر متفاوت اجتماعی و سیاسی کشورمان نسبت به کشورهای غربی (فدایی ، 2011)، انجام تحقیقات عمیقتر به روشهای کیفی میتواند زوایای دیگری از جنبشهای اجتماعی در ایران را روشن کند.